پلورالیزم دینی یعنی چه؟
پلورالیزم دینی یعنی چه؟
واژه پلورالیسم (pluralism) از «پلورا» (plural) به معنای «تجمع» و «کثرت» میباشد و پلورالیسم یا کثرت گرایی که نقطه مقابل حصرگرایی است، به معنی پذیرش کثرت، تعدّد پذیری و تکثّرانگاری است و در برابر نفی کثرت که یا تأیید وحدت است و یا تأیید قلّت قرار دارد (فرهنگ حیم، ص468). بنابراین مشتقات این واژه در لغت، به معانی زیر به کار رفته است:
1. پلورالیزم (Pluralism) به معنای: تکثر، چندگانگی، آیین کثرت، کثرت گرایی، چندگرایی، تعدد مقام، تعدد شغل.
2. پلورالیست (Pluralist) به معنای: کثرتگرا، کثرت گرایانه.
3. پلورالیتی (Plurality) به معنای: تعدد، تکثر، کثرت، چند گانگی، کثرت نسبی (محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر، ص700).
در اصطلاح، مراد از پلورالیزم، به طور کلّی، هر نظریهای است که در آن اصل و ریشه امور یا عدد چیزها یا نوع آنها بیش از یکی دانسته شود و پلورالیست کسی است که کثرت یا چندگانگی را اصل قرار میدهد (در مقابل وحدت یا یگانگی) و از این رو، میتوان او را «کثرتگرا» یا «چندگانه گرا» خواند.
«پلورالیسم» در زمینهها و حوزههای مختلفی مطرح شده است. پلورالیسم اجتماعی ـ سیاسی گرایش به کثرت، تعدد و افزایش کمی و کیفی احزاب، جمعیتها، انجمنها و تنوع آراء و عقاید، در جهت مصالح جامعه است. پلورالیسم فرهنگی به معنای تعدّد و تکثر فرهنگها، به ویژه در آداب و رسوم اجتماعی و تمایز آشکار آن با فرهنگهای دیگر است. به عبارت دیگر گرایش به تکثر و تعدد و پذیرش اصل کثرت در جامعه؛ به این معنی که گروههای مختلف دارای زندگی سیاسی و دینی متفاوت، میتوانند در یک جامعه به صورت صلحآمیز زندگی کنند. فرهنگ آکسفورد، این گونه از پلورالیزم را چنین معنی می کند: زندگی در جامعهای که از گروههای نژادی مختلف تشکیل یافته، یا گروههایی که دارای زندگی سیاسی ـ دینی مختلف میباشند. و پذیرش این اصل که گروههای مختلف یاد شده، میتوانند در یک جامعه به صورت صلحآمیز زندگی کنند (فرهنگ آکسفورد، ص644، به نقل از فصلنامه کتاب نقد، سال اول، پائیز 76، ش4، ص132).
پلورالیسم معرفتی می گوید شناختی که انسانها از یک حقیقت دارند متنوع و متکثر است و این تنوع فهمها و معرفتها غیرقابل تبدیل و کاهش به یک معرفت است؛ بلکه همه اینها در عرض هم واقع شدهاند و هیچ یک از این معرفتها نسبت به دیگری ترجیح ندارند. هر یک از این اقسام کثرت انگاری با دیگر اقسام آن کاملا بیگانه نیست ولی موضوع مورد بحث در کلام جدید هیچیک از این اقسام کثرت انگاری نیست. آنچه محل بحث متکلمین جدید است بحث پلورالیسم یا کثرت انگاری دینی است. در میان انواع پلورالیزم، پلورالیزم دینی بیش از همه مورد توجه و تحقیق و بررسی است؛ لذا به جهت اهمیت بحث پلورالیزم دینی، لازم دیدیم کمی بیشتر به این موضوع پرداخته شود.
اصطلاح «پلورالیزم» نخستین بار در حوزههای کلیسا به کار رفت و به اشخاصی که در کلیسا داری مناصب و مشاغل متکثری بودند، اطلاق میشد. گویا این اصطلاح را اولین بار «لوتسه» در سال 1841 میلادی در کتاب خود به نام «ما بعدالطبیعه» وارد فلسفه کرد
پلورالیسم یا کثرت انگاری دینی چیست؟ مدعای آن چیست؟ خاستگاه آن کجاست؟ نگاه متکلمین اسلامی به این مسئله جدید کلامی چیست؟
پلورالیسم یک رویکرد جدید به دین است. خاستگاه آن عالم مسیحیت است ولی امروزه این مسئله در میان اندیشمندان مسلمان نیز رواج یافته است. اصطلاح «پلورالیزم» نخستین بار در حوزههای کلیسا به کار رفت و به اشخاصی که در کلیسا داری مناصب و مشاغل متکثری بودند، اطلاق میشد. گویا این اصطلاح را اولین بار «لوتسه» در سال 1841 میلادی در کتاب خود به نام «ما بعدالطبیعه» وارد فلسفه کرد (محمدحسن قدردان قراملکی، کند وکاوی در سویههای پلورالیزم، ص21).
بحث پلورالیسم دینی از زمانی در اروپا آغاز شد که فرقههای مختلف مسیحیان، با عدم پذیرش مسیحیت از جانب مهاجرینی روبه رو شدند که بعد از جنگ جهانی دوم و در نیمه دوم قرن بیستم از کشورهای مختلف به اروپا مهاجرت کرده بودند. این در حالی بود که مسیحیان، قرنها شعار «بیرون از کلیسا هیچ نجاتی وجود ندارد» را سر داده بودند و معتقد بودند: همه آنهایی که مسیحی نیستند، اهل جهنماند.
بطور خلاصه کثرت گرایان معتقدند همه ادیان راهی به حقیقت دارند و چنین نیست که تنها یک دین خاص ما را به حقیقت برساند. ادیان مختلف، پاسخها و واکنشهای گوناگونی برای رستگاری انسان ارائه می کنند. شاید معروف ترین مدافع کثرت گرایی دینی در میان فیلسوفان دین کنونی جان هیک باشد. او در سخنرانی ها و نوشته هایش بیش از هر کسی این دیدگاه را طرح و از آن دفاع می کند. از میان اندیشمندان اسلامی معاصر اندیشمندانی چون محمد ارکون و فضل الرحمان به پلورالیسم دینی معتقد بودند.
بحث پلورالیسم دینی از زمانی در اروپا آغاز شد که فرقههای مختلف مسیحیان، با عدم پذیرش مسیحیت از جانب مهاجرینی روبه رو شدند که بعد از جنگ جهانی دوم و در نیمه دوم قرن بیستم از کشورهای مختلف به اروپا مهاجرت کرده بودند. این در حالی بود که مسیحیان، قرنها شعار «بیرون از کلیسا هیچ نجاتی وجود ندارد» را سر داده بودند و معتقد بودند: همه آنهایی که مسیحی نیستند، اهل جهنماند
کثرت انگاران معتقدند تمامی ادیان، مذاهب و مکاتبی که در جهان وجود دارند، میتوانند انسان را به نجات و حقیقت برسانند و موجب سعادت و رستگاری او بشوند؛ هر چند که این ادیان، ادعاهای متفاوت و متعارضی نسبت به یک حقیقت دارند؛ مانند اینکه: مسیحیت به «تثلیث» (پدر، پسر، روح القدوس) و اسلام به «توحید، و...» قائل است. از دیدگاه آنها اختلافات ادیان، هیچ اشکالی ندارد و همه آنها از یک حقیقت سخن میگویند و در نهایت، انسان را به نجات و رستگاری میرسانند. این موضوع چالشی بود برای متکلمان مسیحیت؛ چون بعضی از آنها میدیدند که در میان غیرمسیحیان، افراد خوبی پیدا میشوند. به همین خاطر، راجع به این تعلیم کلیسا بدگمان شدند و چند پیشنهاد برای کنار گذاشتن این شعار مطرح کردند. کارل رانر (متکلمی کاتولیک) برای حل این مشکل مسئله «مسیحیان گمنام» را مطرح کرد. غیر مسیحیانی که آدمهای خوبی هستند تنها در ظاهر غیر مسیحی هستند و در واقع مسیحی محسوب می شوند. اما عده ای این دیدگاه را نپسندیدند و راه حل پلورالیستی خود را ارائه کردند؛ نجات یافتن شخص، به خاطر پاک شدنش به وسیله دین خودش میباشد. پس ما باید قبول کنیم که برای نجات، راههای مختلفی وجود دارد و منحصر به دین مسیح نیست.
البته کثرت گرایی دینی خود دارای انواع مختلفی است. برای مثال می توان از دو گونه کثرت گرایی در نحات و کثرت گرایی در صدق نام برد. در مقالات بعدی ضمن اشاره به انواع پلورالیسم این مسئله کلامی را بیشتر مورد بررسی قرار می دهیم.
بهرام علیزاده
بخش اعتقادات تبیان