در طلب علم تملق و حسد اشکال ندارد
در طلب علم تملق و حسد اشکال ندارد
قال امیر المومنین علیه السلام: لَیْسَ مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِنِ الْمَلَقُ وَ لَا الْحَسَدُ إِلَّا فِی طَلَبِ الْعِلْمِ[1]
مؤمن از دو اخلاق زشت پیراسته است یکی اینکه تملق نمی کند و انسان کسی را به چیزی که در او نیست ستایش نمی کند. غالبا انسان هایی که شخصیتشان کم است نسبت به دیگران تملق می کنند. شاعران بر همین اساس سلاطین و وزراء را ستایش می کردند و به چاپلوسی روی می آوردند. اگر کسی می خواهد دیگری را بستاید مطابق واقع بستاید نه کمتر که توهین باشد و نه بیشتر که تملق شود.
دیگر اینکه مؤمن حسود نیست اگر کسی را ببیند که به مقامی رسیده است سعی می کند خودش به آن مقام برسد. انسان مؤمن به خداوند تکیه می کند. فرد حسود هم نمی تواند چیزی را تغییر دهد و هم خودش را نابود می کند.
کسی طول عمر داشت و از او علت آن را پرسیدند گفت برای اینکه من در طول عمرم بدخواه کسی نبودم. بد خواهی زندگی انسان را تباه می کند و او همواره به فکر دیگران و حسد خوردن است و به جایی نمی رسد.
بعد امام علیه السلام اضافه می کند: در طلب علم تملق و حسد اشکال ندارد به این معنا که اگر کسی می خواهد از کسی درس یاد بگیرد مانعی ندارد دست استاد را ببوسد، به او احترام کند و کفشش را جمع کند و یک سری از این قبیل کارها را انجام دهد تا او راضی به تدریس شود.
همچنین حسد در علم به معنای غبطه است یعنی وقتی می بیند دیگری از او بالاتر رفته است در او هم جوششی ایجاد می شود تا خود را به همان مقام برساند. [2]
[1] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج75، ص44، ط بیروت.
[2] درس خارج اصول آیت الله سبحانی1392/08/08جلسه32