سطل آب یخ به جای دعا!!
چالش آب یخ اتفاق جدیدی است که به سرعت در فضای مجازی پخش شده و ثروتمندان و مشهوران زیادی از دنیا به این اقدام دست زده اند.
گروه بصیرتی صالحین؛ اما ماجرای این چالش از این قرار است که عدهای از خانوادههای بیماران اسکلروز جانبی آمیوتروفیک برای افزایش آگاهی درباره این بیماری در شبکههای مجازی کمپینی به نام «چالش سطل یخ» راه انداختهاند که در آن هر فرد یا باید سطلی از آب یخ روی سر خودش خالی کند یا ۱۰۰ دلار برای پژوهش روی این بیماری کمک نقدی کند. بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (als) یک بیماری اعصاب حرکتی است که بیمار آرامآرام قدرت حرکت دادن اعضای بدنش را از دست میدهد.دستها و پاها، کمر، گردن، دهان و زبان همه آرامآرام از کار میافتند، ولی حواس او کار میکند.
این بیماران معمولا بعد از دو تا پنج سال پس از بیماری (در مواردی پس از ۱۰ سال) میمیرند. افراد با قبول کردن این چالش، دوستان خود را به این بازی دعوت میکنند. افراد دعوت شده ۲۴ ساعت وقت دارند این کار را انجام بدهند و ویدئوی آن را در اینترنت بگذارند. دارن فلچر، بازیکن منچستریونایتد نیز در حرکتی به این جنبش پیوست و نام کریستیانو رونالدو و وس براون را بر زبان آورد. این مارک زاکربرگ بود که بیل گیتس را به چالش دعوت کرد و بیل گیتس نیز این کار را انجام داد و در تازه ترین اقدام بیوه کندی ضمن انجام این اقدام اوباما را به این بازی دعوت کرده است . انجمن ALS می گوید چالش آب یخ توسط پیت فرتز (Pete Frates) که پیش از این به بازی برای تیم دانشگاه بوستون اشتغال داشته است آغاز گردیده. پیت ۲۹ ساله است و از سال ۲۰۱۲ به ALS مبتلا گردیده است .
شاید در نگاه اول این اقدام از سویی یک بازی طنزگونه و از سویی انسان دوستانه است ، اما نگاه عمیق تر نکاتی را مکشوف میکند که نمی توان و نباید به سادگی از کنار آن گذشت .
همواره یکی از اصلی ترین ضعفهای متدینین در همه ی ادیان عدم آگاهی دقیق از دین ( حتی در حوزه نیازمندیهای خود) و عدم شناخت معارف ادیان از منظر برقراری ارتباط با خداوند در گرفتاریها و مشکلات است . آنگاه که به معارف دقیق دینی ( در همه ادیان) مراجعه کنیم با مضمونی مواجه میشویم که میتوان آنرا یکی از کلیدی ترین نکات ایمان به خدا دانست. دین (خاصه دین اسلام ) بعنوان برنامه زندگی انسانها برای همه شرایط آنها اقداماتی را پیش بینی کرده و خواست ومشیت الهی را در آن اقدامات قرار داده است ، در فرهنگ دینی واژه گانی مانند ایثار ، کمک به گرفتاران ، بخشش و دعا موضوعات بسیار مهمی هستند. در این فرهنگ آنجا که مشکلی از دست و توان علمی انسان خارج است ، راه خروج از گرفتاری دعا و برقراری ارتباط با ذات احدیت از مسیر مناجات و عرضه ی مشکل به درگاه اوست و البته در این مسیر باز هم دین اجازه داده تا انسان گرفتار انسانهای پاکدامن و مومنی را که اولیای الهی بوده و در درگاه خداوند دارای آبرو میباشند را شفیع قرار داده و واسطه فیض گرداند، از این نکات بر می آید که در دین از منظر خداوند مسیر رسیدن به جواب گاه حتی از خود جواب مهمتر است ، تکلیف محوری ، مبارزه ی پیامبر اسلام(ص) با اعراب جاهلی که خداوند را قبول داشته اما بتها را واسطه ی فیض می دانستند بیانگر همین مفهوم است .
اینکه عده ای از افراد متمول که اغلب آنها در مبارزه ی با دین و دینداری در دنیا سهیم هستند ( مانند موسس فیسبوک و...) اقدامی را انجام دهند چندان تعجب برانگیز نیست ، اما اینکه این اتفاق در جامعه ی دینی و بعضا توسط افراد شناخته شده در موضوع دین انجام شود نگران کننده و حساسیت برانگیز است با یک فرض ساده می توان سوال کرد اگر به جای ریختن آب هر فرد یک دعا میکرد و از خداوند برای رفع این بیماری کمک میطلبید چه اتفاقی می افتاد؟ و چرا به این موضوع از منظر دینی نگاه نشد؟
ساده لوحانه است گمان کنیم طراحان اتفاقات فضای مجازی بدون برنامه ریزی و استراتژی ، اقدامی را طراحی و اجرا میکنند، امروز فضای مجازی به مراتب قدرتمندتر از دنیای سینما و هالیود است و این فضا خود تبدیل به رسانه ای برای ترویج مفاهیم هالیوودی که سرشار از خواستگاههای جهان سلطه است شده و تنها افرادی از حملات این اندیشه ی استعماری در امان می مانند که با نگاه بدبینانه به غرب آمریکایی به معارف حقه ی دین چنگ زده و خود را از طوفان برنامه های خطرناک و انسان سوز غرب حفظ نمایند.