آموزههای مهدوی در آیینة کلام رضوی
دهها بلکه صدها روایت در شأن و جایگاه حضرت مهدی علیه السلام از معصومان علیهم السلام وارد شده است. این روایات دربارة مقام امام، صفات حضرت، علائم ظهور و شرایط زمانی آن و شیوه و سیاست حضرت برابر دشمنان و بازگشتگان است.
شباهتهای بین انبیا و امام مهدی علیهم السلام
حسن بن قیاما صیرفی میگوید: از ابا الحسن امام رضا علیه السلام پرسیدم: «فدایت شوم! پدرتان چه شد؟» فرمود: «همانند پدرانش علیهم السلام درگذشت». عرض کردم: «پس با حدیثی که زرعة بن محمد حضرمی از سماعة بن مهران نقل کرده است، چه کنم که امام صادق علیه السلام فرموده است: در این پسرم، شباهت به پنج تن از انبیا علیهم السلام است؛ همان طور که یوسف علیه السلام مورد حسد واقع شد، آن حضرت نیز مورد حسد واقع خواهد شد و همان طور که یونس غایب شد، آن حضرت نیز غایب خواهد شد و سه شباهت دیگر را ذکر کرد». امام فرمود: «زرعه دروغ گفته است. حدیث سماعۀ این چنین نیست؛ بلکه گفته: صاحب این امر یعنی در قائم شباهت به پنج تن از انبیا است و نگفته: پسرم [9]».
این مسأله را پیش تر، بیان کردیم و حدیث در مقام رد ادعای باطل واقفیه است.
علائم ظهور
برخی روایات، نشان از آن دارد که قیام سفیانی و خروج یمانی، از نشانههای محکم ظهور حضرت حجت به شمار میآید.
احمد بن محمّد بن ابی نصر از امام رضا علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود:
پیش از این امر، سفیانی و یمانی و مروانی و شعیب بن صالح باید ظاهر شوند. پس چگونه این شخص ]محمّد بن ابراهیم بن اسماعیل معروف به ابن طباطبا است[ چنین ادّعا میکند؟». (نعمانی، 1360: ص253)
یعنی ادّعای مهدویّت میکند و خود را قائم آل محمّد میداند. همچنین حسن بن جهم، به امام رضا علیه السلام عرض کرد: «خداوند حال شما را به صلاح گرداند! آنان بازگو میکنند که سفیانی، در حالی قیام میکند که بساط سلطنت بنی عبّاس برچیده شده باشد» فرمود: دروغ میگویند. او قیام میکند و بساط سلطنت آنان هنوز برپا است [10]».
ظاهر برخی روایات این است که خروج سفیانی با حکومت بنی عباس مقارن خواهد بود و بعضی، این روایات را به برپایی دوباره حکومت عباسیان پیش از قیام امام مهدی علیه السلام حمل کردهاند. در این روایت نیز احتمال برپایی حکومت عباسیان پیش از سفیانی قابل استفاده است یا اینکه در این خصوصیت از سفیانی بداء حاصل شده است؛ چنانکه مرحوم مجلسی در بحارالانوار به آن اشاره کرده است. (مجلسی، 1404: ج52، ص251)
ابن اسباط نقل می کند که به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «فدایت شوم! ثعلبة بن میمون از علی بن مغیره و او از زید قمی (زید العمی) از امام زین العابدین علیه السلام برای من نقل کرد که فرموده است: «قائم ما در موسمی که مردم به حج روند، قیام کند» امام رضا علیه السلام فرمود: «آیا قائم بدون خروج سفیانی قیام می کند؟ قیام قائم ما از جانب خدا مسلّم است و آمدن سفیانی هم حتمی است و قائم فقط پس از خروج سفیانی ظهور کند». عرض کردم: «فدایت شوم! آنچه فرمودی، امسال واقع می شود؟» فرمود: «هرچه خدا اراده کند، خواهد شد. عرض کردم: «در سال بعد چطور؟» فرمود: «خدا هرچه را بخواهد، انجام دهد». (حمیری، 1413: ص217)
از دیگر نشانههای ظهور، آنکه معمر بن خلاد از حضرت رضا علیه السلام روایت کند که فرمود:
گویی پرچم های سبزرنگ را که از مصر رو آورده است، میبینم که به شامات آید و به فرزند صاحب وصیتها هدیه کند [11].
شاید این روایت اشاره به سی نفر مؤمن مصری باشد که در روایات از آنان به «نجباء» تعبیر شده است [12].
همچنین برخی دیگر از روایات نیز از امام رضا علیه السلام نقل شده که ناظر به نشانههای ظهور میباشد؛ از جمله:
احمد بن محمد بن عیسی از احمد بن محمد بن ابی نصر گوید: شنیدم امام رضا علیه السلام میفرمود:
ابن ابی حمزه گمان می کرد که جعفر خیال می کند پدرم قائم آل محمد است؛ ولی جعفر از آنچه می باید پیش از ظهور قائم پدید آید، اطلاع نداشت. به خدا قسم! خداوند از زبان پیامبرش این طور نقل می کند: «من نمی دانم بر من و شما چه خواهد گذشت، من فقط از آنچه از راه وحی به من فرموده، پیروی می کنم». (انعام: 50).
جدّم امام باقر علیه السلام می فرمود: «چهار حادثه پیش از قائم خواهد بود که علامت ظهور او است» آن گاه امام رضا علیه السلام فرمود: «سه حادثه به وقوع پیوسته و یک حادثه دیگر باقی مانده است». عرض کردم: «حوادثی که گذشته، کدام است؟» فرمود: «اول ماه رجب بود که صاحب خراسان در آن ماه، خلع شد. دوم ماه رجبی بود که بر پسر زبیده شوریدند. سوم، ماه رجبی است که محمد بن ابراهیم در آن ماه، از کوفه قیام کرد». عرض کردم: «آیا رجب چهارم هم به این سه ماه می پیوندد؟» فرمود: جدم امام محمدباقر علیه السلام این طور فرموده است». (حمیری، همان: ص219)
احمد بن محمد بن ابی نصر از امام رضا علیه السلام نقل میکند که فرمود:
چقدر صبر پیشه کردن و انتظار فرج کشیدن، نیکو است! آیا نشنیده اید که پدرم امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: «چشم به راه باشید که من نیز چشم به راهم و منتظر باشید که من هم با شما از منتظران هستم. پس صبر پیشه گیرید که فرج آل محمد و ظهور حق، هنگام یأس و ناامیدی فرا خواهد رسید و این را هم بدانید آنها که پیش از شما بودند، بیش از شما صبر کرده اند».
امام محمدباقر علیه السلام هم می فرمود: «به خدا قسم! آنچه در این امت است عیناً در امتهای پیشین هم بوده است؛ از این رو باید میان شما آن باشد که میان پیشینیان وجود داشته است؛ به طوری که اگر به طرز خاصّی زندگی میکردید، برخلاف روش مردم پیشین بودید. اگر علما افرادی را می یافتند که حقایق دین خدا و رازهای جهان هستی را به آنها بگویند و میدانستند که این راز هم سر بسته می ماند و ]به دشمن نمیگوئید[ بسیاری از حقایق و اسرار را میگفتند و حکمتها را منتشر می ساختند؛ ولی خداوند شما را طوری آفریده است که اسرارش را فاش میکنید.
شما مردمی هستید که با دل، ما را دوست می دارید؛ ولی عمل شما مخالف آن است. به خدا قسم! اختلاف شیعیان، آرام نمی گیرد و به همین سبب، صاحب شما پنهان میشود. چرا نمی-توانید جلو خود را بگیرید و صبر کنید، تا خداوند متعال آن کس را که میخواهد، بیاورد؟ این کار ]ظهور[ به دلخواه مردم انجام نمیپذیرد؛ بلکه این امرِ خداوند و بسته به مشیّت او است. بر شما است که صبر کنید. همیشه کسانی که از فوت شدن کاری وحشت دارند، در آن شتاب می کنند. (حمیری، همان: ص224)
ایوب بن نوح از ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام روایت کرده است که فرمود:
هرگاه عَلَم شما از پشت سرتان ظهور کرد، فرج را از زیر پایتان انتظار کشید. (نعمانی، همان: ص174، ص987)
اسحاق بن صباح از اباالحسن امام رضا علیه السلام نقل میکند که فرمود:
این امر ]ولایت[ به زودی به کسی می رسد که نامش فراموش شده است. (نعمانی، همان: ص174).
محمد بن ابی نصر گوید: ابا الحسن علیه السلام فرمود:
به خدا قسم! آنچه شما چشم به سوی آن دوخته اید، واقع نمی شود، مگر بعد از اینکه تمییز داده شوید و امتحان بدهید و تا هنگامی که جز دسته ای اندک، کسی از شما شیعیان نمی ماند. سپس این آیه را تلاوت فرمود: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَکُواْ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ جَاهَدُواْ مِنکُمْ؛ آیا گمان می کنید که شما را به حال خود می گذارند و تاکنون خداوند آنها را که جهاد می کنند و ثابت قدم می مانند، نمی شناسد؟» (طوسی، 1411: ص268).
حسن بن جهم گوید: شخصی از امام ابالحسن الرضا علیه السلام دربارة فرج پرسید. حضرت فرمود: «چه می-خواهی؟ می خواهی مفصّل بیان کنم یا مجمل و سر بسته؟» عرض کرد: «به طور اجمال بفرمایید». حضرت فرمود: «هنگامی که پرچم های طایفه قیس در مصر و پرچمهای (کنده) در خراسان به حرکت آمد، آن گاه موقع فرج است». (طوسی، همان: ص276)
همچنین حسن بن محبوب از امام رضا علیه السلام روایت کرد که فرمود:
آشوبی روی می دهد که زیرکان و محتاطان از خواص ما به آن گرفتار آیند و این، زمانی است که شیعیان، سوّمین از اولاد مرا از دست بدهند که اهل آسمان و زمین بر وی گریه کنند.
سپس فرمود:
پدر و مادرم فدای او باد! هم نام جدّم و شبیه به من و شبیه موسی بن عمران است. بر او گریبان و طوق های نور است که از شعاع نور قدس، پرتو گرفته است. چه بسیارند مؤمنانی که هنگام از دست دادن آب صاف و گوارا ]امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف[ متأسّف و تشنه و محزون شوند. گویی آنها را در ناامیدی می بینم که ندا می شوند به ندایی از دور که گویی از نزدیک هم شنیده شود: او رحمتی بر مؤمنان و عذابی بر کافران است. (صدوق، همان: ص370)
حسین بن خالد گوید که علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود:
«کسی که ورع نداشته باشد، دین ندارد و کسی که تقیه نداشته باشد، ایمان ندارد. گرامی ترین شما نزد پروردگار، کسی است که بیشتر به تَقیّه عمل کند». گفتند: «ای فرزند رسول خدا! تا کی؟» فرمود: «تا روز وقت معلوم که روز خروج قائم ما اهل بیت است. کسی که تقیّه را پیش از خروج قائم ما ترک کند، از ما نیست».
گفتند: «ای فرزند رسول خدا! قائم شما اهل بیت کیست؟» فرمود: «چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان. خداوند به واسطه وی، زمین را از هر ستمی پاک کند و از هر ظلمی منزّه سازد. او کسی است که مردم در ولادتش شکّ کنند و او کسی است که پیش از خروجش، غیبت کند و آن گاه که خروج کند، زمین به نورش منوّر شود….
او کسی است که زمین برای او پیچیده شود و برای او سایه ای نباشد. او کسی است که از آسمان، ندا کننده ای او را با نام ندا کند و وی دعوت نماید؛ به گونه ای که همه اهل زمین صدای او را بشنوند. او میگوید: «آگاه باشید حجت خدا در بیت خدا ظهور کرد؛ از او پیروی کنید؛ حقّ با او است و در او است. و این همان قول خدای متعال است که می فرماید: «اگر بخواهیم آیه ای را بر آنها از آسمان نازل میکنیم، تا گردن هاشان برابر او خاضع شود. (صدوق، همان: ص371)
عبدالسلام هروی گوید: از دعبل خزاعی شنیدم که می گفت: بر مولای خود امام رضا علیه السلام قصیده خود را خواندم که این چنین آغاز می شود:
مدارسُ آیاتٍ خلت من تلاوة
و منزل وحی مقفر العرصات
(مراکز فرهنگی و مدارس قرآنیای که از تلاوت تهی شده است
و منزل وحی که عرصه های آن به بیابان های بی آب و علف مبدل شده)
تا به این بیت رسیدم:
خروج امام لا محالة خارج
یقوم علی اسم الله و البرکات
(ظهور امامی که حتماً باید بیاید او به نام خدا و برکات او قیام میکند)
یمیز فینا کلّ حقّ و باطل
و یجزی علی النعماء و النقمات
(تا میان ما هر حقی را از باطل جدا کند و پاداش هر نعمت و نقمتی را ادا کند)
امام رضا علیه السلام به سختی گریست. سپس سر مبارکش را بلند کرده، فرمودند: «ای خزاعی! روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری ساخت. آیا می دانی این امام کیست و کی قیام می کند؟» گفتم: «نه مولای من! فقط شنیده ام که امامی از شما خروج می کند و زمین را از فساد، پاک و آن را از عدل آکنده می سازد، آن چنان که از ستم پر شده باشد».
فرمود: «ای دعبل! امامِ پس از من، فرزندم محمّد است و پس از او فرزندش، علی و پس از او فرزندش، حسن و پس از حسن، فرزند او حجت قائم که در دوران غیبتش منتظر او باشند و در ظهورش از او اطاعت کنند. اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خدای متعال آن را طولانی مینماید تا او خروج کند و زمین را از عدل آکنده نماید؛ آن چنان که از ستم پر شده باشد.
امّا چه زمانی خواهد بود؟ این اخبار از وقت ظهور است و پدرم از پدرانش روایت کند که به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفتند: «ای رسول خدا! قائم از فرزندان شما کی خروج می کند؟» فرمود: «مَثَل او مَثَل قیامت است که «کسی جز خدا وقت آن را معلوم نمی کند. این مطلب در آسمان ها و زمین گران آمده، به طور ناگهانی به سوی شما خواهد آمد. (صدوق، همان: ص372)
برخورد با ظالمان و تأییدکنندگان ظلم
عبدالسلام هروی می گوید:
محضر مبارک حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا(ع) عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! درباره روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده و آن حضرت فرمودند: هرگاه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خروج کند، فرزندان قاتلان امام حسین علیه السلام را به سبب کردار پدرانشان می کشد، چه می فرمایید؟» حضرت فرمود: «واقع، همین است». عرض کردم: «پس فرموده خداوند در قرآن که «هیچ کس بار گناه دیگری را بردوش نگیرد» معنایش چیست؟»
حضرت فرمود: «خداوند در همة اقوالش صادق است؛ ولی باید توجه داشته باشی که فرزندان قاتلان امام حسین علیه السلام به افعال و کردار پدرانشان راضی بودند و به آنها افتخار هم میکردند، لذا همچون قاتلان سیدالشهداء میباشند. اگر شخصی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب راضی و خشنود باشد، هر دو نزد خداوند، شریک در قتل میباشند…
و چون این فرزندان به کردار پدرانشان راضی می باشند، لاجرم حضرت قائم علیه السلام قیام نموده، ایشان را قصاص می کند». محضرش عرضه داشتم: «چرا حضرت وقتی قیام فرمود، اوّل ایشان را قصاص می کند؟» حضرت فرمود: «قائم علیه السلام از بنی شیبه آغاز می کند، به این صورت که دستانشان را قطع می فرمایند؛ زیرا آن ها سارقین بیت الله می باشند. (صدوق، 1386، الف: ص218)
سخن آخر
پایان این بحث را با یکی از سخنان گهربار امام رضا علیه السلام دربارة تأکید بر پیروی از ائمه دوازده گانه مزیّن میکنیم. حسین بن خالد از علی بن موسی الرضا علیه السلام از پدران بزرگوارش از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حدیث کند که فرمود:
هر کس دوست دارد به دین من چنگ زند و پس از من بر کشتی نجات سوار شود، از علی بن ابی طالب پیروی کند و دشمنش را دشمن، و دوستش را دوست بدارد و از امامان و فرزندان او اطاعت کند. همانا آنها جانشینان من و اوصیای من و حجتهای خدا بر بندگان پس از من هستند. او بهترین امت من و حرکت دهندة مومنان به سوی بهشت است. حزب آنها حزب من و حزب من، حزب خدا است و حزب دشمنان آنها، حزب شیطان است. (صدوق، 1417: ص70)
همدم و مونس امام مهدی علیه السلام در دوران غیبت
حسن بن فضّال گوید: شنیدم حضرت رضا علیه السلام میفرمود:
چون خضر آب زندگانی نوشید، تا نفخ صور زنده است. او نزد ما میآید و به ما سلام میکند. ما صدای او را میشنویم؛ ولی خود او را نمیبینیم. هر جا از وی نام برند، حاضر میشود. هر کسی از شما نام او را میبرد، به وی سلام کند. خضر هر سال در موسم حج حاضر میشود و همة اعمال حج را انجام میدهد. او در عرفه وقوف میکند و برای استجابت دعای مؤمنان آمین میگوید. به زودی خداوند وحشت قائم ما را در طول غیبتش، به وسیله انس یافتن با او برطرف میکند و تنهایی او را به رفاقت با وی مبدل میسازد». [13]
یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
درباره سپاه و یاران حضرت نیز میتوان اقسامی از یاوران را بر حسب روایات امام رضا برشماریم:
1. فرشتگان
ریان بن شبیب گوید: بر حضرت رضا علیه السلامدر روز اول ماه محرم وارد شدم، حضرت فرمود:
… و لقد نزل إلی الأرض من الملائکة أربعة آلاف لنصره فلم یؤذن لهم فهم عند قبره شعثُ غبر إلی أن یقوم القائم علیه السلام. فیکونون من أنصاره و شعارهم «یا لثارات الحسین»؛
… و چهار هزار ملک از فلک برای یاری آن جناب به زمین نزول کردند. آن بزرگوار ایشان را اذن جهاد نداد؛ پس ایشان نزد قبر آن مظلوم، پیوسته موپریشان و غبارآلودهاند، تا روزی که قائم آل محمد ظهور کند و از یاران او باشند و شعار و علامت ایشان در آن روز این است که فریاد کنند: «یا لثارات الحسین»… (صدوق، 1386ب: ج1، ص192)
2. حضرت عیسی علیه السلام
حسن بن جهم گوید: روزی به مجلس مأمون وارد شدم. حضرت رضا علیه السلام آنجا بود و علمای علم کلام و فقهای هر فرقه و طایفهای در آن مجلس بودند…. مأمون پرسید: «شما درباره رجعت چه میفرمایید؟» امام علیه السلام فرمود:
«آن، بجا و حقّ است، و در امت های پیشین هم بوده است. قرآن مجید هم بدان ناطق است، و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هم فرموده است: هر چه در امّت های سابق، اتّفاق افتاده است، در این امّت نیز اتّفاق خواهد افتاد؛
بیکم و کاست و بدون تفاوت و فرمود: هر گاه مهدیّ امّت از اولاد من خروج کند، عیسی بن مریم نازل شود، و پشت سر او با او نماز گزارد و فرمود: «اسلام، با غریبی شروع شد و به زودی به غربت باز گردد؛ پس خوشا به حال غربا» پرسیدند: «یا رسول اللَّه سپس چه خواهد شد؟» فرمود: «سپس حقّ به صاحبش باز خواهد گشت…» [14].
رجعت
صفوان بن یحیی گوید: شنیدم ابو الحسن رضا علیه السلام دربارة رجعت میفرمود:
کسانی که از مؤمنان مرده باشند، کشته میشوند و کسانی که کشته شده باشند، میمیرند [15].
رجعت، از جمله اعتقادات ضروری ثابت شده نزد ما امامیه است. در روایات است که برخی از مؤمنان و برخی از کافران و کسانی که دارای ایمان محض یا کفر محض هستند رجعت خواهند کرد؛ ولی تفصیل برخی امور در رجعت مانند اینکه مؤمنی که قبلاً مرده در رجعت کشته و شهید خواهد شد و بر عکس در صورتی که مستند معتبری داشته باشد، به آن استناد خواهد شد.
توسل به امام مهدی در سختیها
سید بن طاووس گوید: و از آن جمله، دعایی است برای مولای ما حضرت امام رضا علیه السلام که آن را در کتاب اصل ـ که از مصنّفات یونس بن بکیر است ـ یافتیم. یونس گفته که از مولای خود حضرت امام رضا علیه السلام خواستم که به من دعایی تعلیم کند که آن را در سختیها بخوانم. آن حضرت به من فرمودند: «محافظت کن آنچه را که برای تو مینویسم و آن را در هر سختی بخوان که حاجت تو برآورده میشود و آنچه را که آرزو نمایی، به تو عطا میکنند»؛ پس برای من این دعا را نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم ان ذنوبی و کثرتها قد أخلقت و جهی عندک… اللهم و قد أصبحت یومی هذا لاثقة لی ولارجاء و لا ملجأ و لا مفزع ولا منجی غیر من توسّلت بهم متقرباً الی رسولک محمد صلی الله علیه و آله و سلم ثم علی أمیر المؤمنین و الزهراء سیده نساءالعالمین و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و من بعدهم یقیم المحجة إلی الحجة المستورة من ولده المرجو للأمة من بعده فاجعلهم فی هذا الیوم و ما بعده حصنی من المکاره و معقلی من المخاوف و نجّنی بهم من کل عَدُوٍّ و طاغ و باغٍ و فاسق و من شر ما أعرف و ما أنکر و ما استتر عنی و ما أبصر و من شر کل دابّةٍ ربی آخذ بناصیتها إنک علی صراط مستقیم.
اللهم بتوسلی بهم إلیک و تقربی بمحبتهم و تحصّنی بإمامتهم افتح علیَّ فی هذا الیوم أبواب رزقک و انشر علیَّ رحمتک و حبّبنی إلی خلقک وجنّبی بغضهم و عداوتهم انک علی کل شئ قدیر؛
به نام خدای بخشایندة مهربان. خداوندا! به درستی که گناهان من و بسیاریِ آنها به تحقیق که کهنه کرده است روی مرا نزد تو… خداوندا! و به تحقیق که داخل در صبح شدم در این روز خودم؛
در حالی که نیست اعتمادی برای من و نه امیدی و نه پناهی و نه گریزگاهی و نه محلّ نجاتی به جز آن کسانی که متوسّل شدهام به ایشان و به سوی تو نزدیکی جستهام به سوی فرستاده تو؛ یعنی حضرت محمّد ـ رحمت فرستد خدا بر او و بر آل او ـ پس بعد از او پیشوای مؤمنان که حضرت علی است ـ بر او باد درود ـ
و بعد از او حضرت فاطمه زهرا که برگزیده همه زنان عالمیان است و حضرت امام حسن و امام حسین و امام علیّ بن حسین و امام محمد باقر و امام جعفر صادق و امام موسی و امام علی رضا و امام محمّد تقی و امام علیّ نقی و امام حسن عسکری و کسی که بعد از ایشان به پای دارنده دین است تا به حجت و دلیل روز قیامت که [پنهان است و] از اولاد پیغمبر است و امید داشته شده از برای امت است بعد از پیغمبر بر او و بر ایشان باد درود.
خداوندا پس بگردان ایشان را در این روز و در پس این روز، حصار ـ و پناه و محل امن ـ من که نگاه دارند مرا از ناخوشیها و قلعه و پناه من که محافظت نمایند مرا از آنچه میترسم از آنها و رهایی ده مرا به سبب ایشان از هر دشمنی و از هر تجاوزکنندهای و از هر فاسقی و ستمکاری و از شرّ آنچه میشناسم آن را و نمیشناسم آن را و آنچه پوشیده است از من و آنچه میبینم و از شرّ هر جانور حرکتکنندهای که ای پروردگار من! تو گرفتهای پیش سر او را.
به درستی که تو بر راه راستی، خداوندا! پس به حق وسیله جستن من به ایشان به سوی تو و نزدیکی جستن من به وسیله دوستی ایشان و متحصن شدن من به اقرار به امامت ایشان بگشای بر من در این روز درهای روزی از جانب خود را و پهن کن بر من رحمت خود را و دوست گردان مرا به سوی مخلوقات خود و دور گردان مرا از کینه ایشان و دشمنی ایشان، به درستی که تو بر همه چیز بسیار توانایی… (ابن طاووس، 1323: ص253).
مقاله را با دو دعای منقول از امام رضا علیه السلام که درباره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است خاتمه میدهیم:
1. دعا برای حضرت حجت علیه السلام در قنوت نماز
مقاتل بن مقاتل روایت کرده است امام رضا علیه السلام فرمود: «در قنوت نماز جمعه چه میگویید؟» عرض کردم:« آنچه مردم میگویند» فرمود:« همانند آنان نگو؛ بلکه چنین بگو»:
اللهم أصلح عبدک و خلیفتک بما اصلحت به أنبیائک و رسلک و حفّهُ بملائکتک وأیّده بروح القدس من عندک و اسلکه من بین یدیه و من خلفه رَصَداً یحفظونه من کل سوء و أبدله من بعد خوفه امناً یعبدک لایشرک بک شیئا و لاتجعل لأحد من خلقک علی ولیّک سلطاناً و اذن له فی جهاد عدوک و عدوه و اجعلنی من أنصاره انک علی کل شیء قدیر؛
بار الها! کار ظهور بنده شایسته و خلیفه راستینت ]امام مهدی[ را اصلاح فرما، همان گونه که کار پیامبران و فرستادگانت را اصلاح کردی و از فرشتگانت نگاهبانی بر او بگمار و از عنایات خویش با ]روح القدس[ او را یاری و پشتیبانی فرما.
و دیده بانانی از پیش رو و پشت سر همراه وی گردان، تا از هر بدی نگاهش دارند و ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز که او تورا می پرستد و هیچ چیز را همتا و همانند تو نمی داند؛ پس برای هیچ یک از آفریدگانت برتری و چیرگی نسبت به (ولی) خودت قرار مده. و او را در جهاد با دشمنت و دشمنش اجازه فرما. و مرا از یاران او بشمار آور که همانا بر هر کاری توانائی. (طوسی، 1411: ص366)
2. دعا برای امام مهدی علیه السلام در هر روز
شیخ طوسی گوید که طبق روایت یونس بن عبدالرحمن امام رضا علیه السلام به دعا برای صاحب الامر به وسیلة این عبارت امر میفرمود:
اللهم ادفع عن ولیک و خلیفتک و حجتک علی خلقک ولسانک المعبّر عنک الناطق لحکمتک و عینک الناظرة بإذنک و شاهدک علی عبادک الجحجاح المجاهد العائذ بک العابد عندک. و اَعِذه من شَرِّ جمیع ماخلقت و برأت و أنشات و صوّرت واحفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظک الذی لایضیعُ من حفظته به و احفظ فیه رسولک و آباءَهَ ائمّتک و دعائم دینک و اجعله فی ودیعتک التی لاتضیع و فی جوارک الذی لایخفر و فی منعک و عزّک الذی لایقهر. و آمنه بأمانِک الوثیق الذی لایخذل من آمنته به. واجعله فی کنفک الذی لایرام من کان فیه. و انصره بنصرک العزیز. و أیّده بجندک الغالب. و قوّهِ بقوتک و أردفه بملائکتک. و وال من والاه و عاد من عاداه. وألبسه درعک الحصینة و حفّه بالملائکة حفاً.
اللهم اشعب به الصدع و ارتق به الفتق و أمت به الجور و أظهر به العدل، وزیّن بطول بقائه الأرض وأیده بالنصر و انصره بالرعب. وقوّ ناصریه واخذل خاذلیه و دَمدم من نصب له و دمّر من غشّه واقتل به جبابرة الکفر و عُمُدَهُ و دعائمه و اقصم به رؤوس الضلالة و شارعة البدع و ممیتة السُّنة و مقویة الباطل. و ذلّل به الجبارین و أبِر به الکافرین وجمیع الملحدین فی مشارق الأرض و مغاربها؛ برّها و بحرها سهلها و جبلها حتی لاتدع منهم دیّاراً و لا تبقی لهم آثارا.
اللهم طهّر منهم بلادک و اشف منهم عبادک و أعز به المومنین و أحی به سنن المرسلین و دارس حکم النبیین و جدد به ما محی من دینک و بُدّل من حکمک حتی تعید دینک به و علی یدیه غضاً جدیداً صحیحاً محضاً لاعوج فیه ولابدعة معه و حتی تنیر بعدله ظلم الجور و تطفیء به نیران الکفر و تظهر به معاقد الحق و مجهول العدل و توضح به مشکلات الحکم.
اللهم و إنه عبدک الذی استخلصته لنفسک و اصطفیته من خلقک و اصطفیته علی عبادک و ائتمنته علی غیبک و عصمته من الذنوب و برأته من العیوب و طهرته من الرجس و صرفته عن الدنس.
اللهم فانا نشهد له یوم القیامة و یوم حلول الطامة أنه لم یذنب ذنبا و لم یات حوباً و لم یرتکب لک معصیةً و لم یضیع لک طاعةً و لم یهتک لک حرمةً و لم یبدل لک فریضةً و لم یغیر لک شریعةً و أنه الامام التقی الهادی المهتدی الطاهر النقی الوفی الرضی الزکی.
اللهم فصل علیه و علی آبائه و أعطه فی نفسه و ولده و أهله و ذریته و أمته و جمیع رعیته ماتقر به عینه و تسر به نفسه و تجمع له ملک المملکات کلها، قریبها و بعیدها و عزیزها و ذلیلها، حتی یجری حکمه علی کل حکم و یغلب بحقه کل باطل.
اللهم واسلک بنا علی یدیه منهاج الهدی و المحجة العظمی و الطریقة الوسطی التی یرجع إلیها الغالی و یلحق بها التالی. اللهم وقونا علی طاعته و ثبتنا علی مشایعته و امنن علینا بمتابعته و اجعلنا فی حزبه ألقوامین بأمره الصابرین معه الطالبین رضاک بمناصحته. حتی تحشرنا یوم القیامه فی أنصاره و أعوانه و مقویة سلطانه.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و اجعل ذلک کله منا لک خالصاً من کل شک و شبهةٍ و ریاء و سمعة حتی لانعتمد به غیرک و لانطلب به إلا وجهک و حتی تحلنا محله و تجعلنا فی الجنة معه و لاتبتلنا فی أمره بالسأمة و الکسل و الفترة و اجعلنا ممن تنتصر به لدینک و تعز به نصر ولیک و لاتستبدل بنا غیرنا فان استبدالک بنا غیرنا علیک یسیر و هو علینا کبیر؛ (طوسی، همان: ص409)
ای پروردگار! تو هر بلا را دفع کن از ولی خود و خلیفه خویش و حجت بر خلق عالمت و زبانت که از تو به سخن آید و به حکمت بالغ تو گویا باشد و چشم بینای تو که به امر تو مینگرد و گواه بندگان تو و بزرگ ترین مجاهدان در راه تو و پناه آرنده به حضرتت و بندگی حضور حضرتت کند. ای خدا! او را از شر همة مخلوقاتت که ایجاد فرمودی، در پناه خود حفظ کن و از شرور پیش رو و پشت سر و طرف راست و چپ و از بالا و پایین از همه آنها او را حفظ کن که هر کس را تو حفظ کنی، مصون از هر فساد و نابودی است.
نیز به وجود مبارک او پیغمبر اکرمت و پدران او امامان هدی را که ارکان دین تو هستند، همه را حفظ فرما و او را قرار ده در مخزن ودایع خود که هرگز ضایع در جوار تو نخواهد شد و در آن محیط قوت و عزتت که هرگز کسی مقهور نمیشود. و او را در پناهگاه محکم و استوار خود ایمن بدار که هر کس آنجا درآید، در امان از هر خذلان است و او را در کنف حمایت خود بدار که هر کس آن جا است، بیآرام و ناشاد نگردد.
او را به نصرت با عزت خود منصور دار و به سپاه غالب و قاهر خویش مؤید فرما و به قوت و نیروی ]نامتناهی[ خود قوی و نیرومند گردان و فرشتگانت را با او همراه ساز و دوستانش را دوست دار و دشمنانش را دشمن دار و جوشن حفظ خود را بر او بپوشان و گرداگرد وجود مبارکش فرشتگان را برای محافظت بدار.
پروردگارا! تفرقه و پریشانی های آفریدگان را به وجود او جمع گردان و رخنههای خلق را مسدود ساز و جور و ظلم را نابود و حکومت عدل و عدالت کامل را به وجود حضرتش در جهان ظاهر ساز و اهل زمین را به طول بقای او زینت و کمال بخش و به یاری خود، آن حضرت را مؤید فرما و به رعب و ترس دشمنان از او، او را منصور بر دشمنان ساز.
یاوران او را قوی و نیرومند و آنان که ترک یاری او کنند، آنها را مخذول و مغلوب ساز و آنان که به دشمنی او قیام کنند، هلاک گردان و کسانی که با او مکر و دغل ورزند، نابود ساز و ستمگران اهل کفر و سرکشان و رؤسای آنها را به شمشیر آن حضرت به خاک هلاک انداز و پشت رؤسای ضلالت را به واسطه او بشکن و کسانی که وضع بدعت و محو سنت الهی کنند و باطل را قوی سازند، در هم شکن و به وجود آن بزرگوار، جباران ظالم را ذلیل گردان و کافران و ملحدان بیدین را از همة روی زمین از مشرق و مغرب و بر و بحر و صحرا و کوه ریشه کن ساز که دیگر جنبندهای از کافران و اثری از آثار ملحدان در جهان باقی نگذاری….
این بود بخشی از روایات امام رضا علیه السلام که با امام مهدی علیه السلام ارتباط داشت و در کتب احادیث، ادعیه و تفاسیر آورده شده بود و ما بر آن دست یافتیم و چنانچه بیش از این تتبع شود، شاید به روایات بیشتری دست یابیم.
پی نوشت ها:
[9] . عن الحسن بن قیاما الصیرفی قال: «سألت ابا الحسن الرضا علیه السلام فقلت جعلت فداک. ما فعل ابوک؟ قال: مضی کما مضی آباؤه علیهم السلام. قلت فکیف: أصنع بحدیثٍ حدّثنی به زرعة بن محمد الحضرمی عن سماعة بن مهران أنَّ اباعبد الله علیه السلام قال إنَّ ابنی هذا فیه شبه من خمسة أنبیاء: یحسد کما حُسد یوسف ویغیب کماغاب یونس و ذکر ثلاثة اُخر قال: کذب زرعة لیس هکذا حدیث سماعة إنما قال صاحب الامر یعنی القائم فیه شبه من خمسة أنبیاء و لم یقل: ابنی» (رجال کشی، ص476، شماره 904).
[10] . عن الحسن بن الجهم قال للرضا علیه السلام: «اصلحک الله أنهم یتحدثون أن السفیانی یقوم و قد ذهب سلطان بنی العباس. فقال کذبوا انه لیقوم و ان سلطانهم لقائم» (غیبت نعمانی، ص303، ب 18، ح 11 ؛ بحارالانوار، ج52، ص251، ح139).
[11] . عن معمربن خالد عن ابی الحسن علیه السلام قال: «کأنی برایات من مصر مقبلات خضر مُصبغات حتی تأتی الشامات فتهدی الی ابن صاحب الوصیات» (ارشاد، ص260 ؛ الصراط المستقیم، ج2، ص250).
[12] . ر.ک: الصراط المستقیم، ج2، ص244؛ الفائق فی غریب الحدیث، ج1، ص79.
[13] . حسن بن فضال قال: سمعت ابا الحسن الرضا علیه السلام یقول: «إن الخضر شرب من ماء الحیاة فهو حی لایموت حتی ینفخ فی الصور و إنه لیأتینا فیسلّم فنسمع صوته ولانری شخصه و إنه لیحضر حیث ما ذکر فمن ذکره منکم فلیسلّم علیه و انه لیحضر الموسم کل سنة فیقضی جمیع المناسک و یقف بعرفة فیوّمن علی دعاء المؤمنین و سیؤنِس الله به وحشة قائمنا فی غیبته و یَصِلُ به وحدته» (کمال الدین، ج2، ص390، ب 38 ؛ الدر النظیم، ص759).
[14] . عن الحسن بن الجهم قال: حضرتُ مجلس المأمون یوماً و عنده علی بن موسی الرضا علیه السلام و قد اجتمع الفقهاء و اهل الکلام من الفرق المختلفه… فقال المأمون: «یا ابا الحسن فما تقول فی الرجعة؟» فقال الرضا علیه السلام: «انها لحقّ قد کانت فی الأُمم السالفة و نطق بها القرآن و قد قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یکون فی هذه الامة کل ما کان فی الامم السالفة حذو النعل بالنعل و القذة بالقذه» قال علیه السلام: «اذا خرج المهدی من ولدی نزل عیسی بن مریم علیه السلام فصلّی خلفه» و قال علیه السلام «إن الإسلام بدأ غریبا و سیعود غریباً فطوبی للغرباء» قیل: «یا رسول الله! ثم یکون ماذا؟ قال: «ثم یرجع الحق إلی أهله» (عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص200؛ بحارالانوار، ج25، ص135).
[15] . عن صفوان بن یحیی عن ابی الحسن الرضا علیه السلام قال: سمعته یقول فی الرجعة: «من مات من المؤمنین قُتل، و من قُتل منهم مات» (مختصر بصائر الدرجات، ص19 ؛ بحار الانوار، ج53، ص66).
منابع
1. ابن طاووس، رضی الدین، جمال الاسبوع، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1425ق.
2. ــــــــــــــــــــــــ، مهج الدعوات، تهران، سنایی، 1323ش.
3. ابوعمرو، إختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، مشهد، دانشگاه، 1348ش.
4. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، بیروت، دار الکتاب الاسلامی، 1381ق.
5. بغدادی، ابن خشاب، تاج الموالید، قم، کتاب خانه مرعشی، 1406ق.
6. حلی، حسن بن سیلمان، مختصر بصائرالدرجات، بیروت، دارالفکر، 1423ق.
7. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قرن سوم هـ، قم، مؤسسة آل البیت، 1413ق.
8. خصیبی، ابو عبدالله، الهدایة الکبری، بیروت، موسسة بلاغ، چ4، 1411ق.
9. راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسة الامام المهدی، 1409ق.
10. زمخشری، محمود بن عمر، الفائق فی غریب الحدیث، مصر، عیسی حلبی، بیتا.
11. سهمی، ابوالقاسم الجرجانی، تاریخ جرجان، بیروت، عالم الکتب، 1401ق.
12. شامی جمال الدین، الدر النظیم، قم، جامعه مدرسین، 1385ش.
13. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، امالی، قم، مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، 1417ق.
14. ــــــــــــــــــــــــــــ ، کمال الدین و تمام النعمة، قم، جامعه مدرسین، 1395ق.
15. ــــــــــــــــــــــــــــ ، علل الشرائع، نجف، مکتبة الحیدریة، 1386ق.
16. ــــــــــــــــــــــــــــ ، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نجف، مکتبة الحیدریة، 1386ق.
17. طبرسی ابو علی، اعلام الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بیتا.
18. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1408ق.
19. طبسی، نجم الدین، تا ظهور، قم، مرکز تخصصی مهدویت، چ2، 1389ش.
20. ــــــــــــــــ ، معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ با همکاری نویسندگان ـ قم، بنیاد معارف اسلامی، 1428ق.
21. طوسی، ابو جعفر، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، 1411ق.
22. طوسی، محمدبن الحسن، الغیبه، قم، بنیاد معارف اسلامی، 1411ق.
23. عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة ال البیت، 1414ق.
24. عسقلانی، احمدبن علی بن حجر، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر، 1404ق.
25. قندوزی، سلیمان بنی ابراهیم، حنفی، ینابیع المودّة، قم، کتابفروشی محمدی، 1294ق.
26. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365ش.
27. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دارالوفاء، 1404ق.
28. ـــــــــــــــــ ، مرآة العقول، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1404ق.
29. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، قم، کتابخانه مرعشی، 1404ق.
30. نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغیبه، نعمانی، تهران، مکتبة الصدوق، 1360ش.
31. مفید. محمدبن محمد بن نعمان، ارشاد، قم، بصیرتی، 1413ق.
32. نباطی، زین الدین، الصراط المستقیم، تهران، المکتبه المرتضویه، 1384ش.
33. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسة آل البیت، 1329ش.
منبع:ماهنامه انتظار موعود – شماره 33