درس هاى آموزنده قیام حسینى از دیدگاه شهید مطهری
درس هاى آموزنده قیام حسینى از دیدگاه شهید مطهری
حادثه کربلا، صحنه نمایش اخلاق اسلامى:
1. مروّت:مروّت مفهوم خاصى دارد و غیر از شجاعت است؛ گو اینکه معنایش مردانگى است
در شجاعت شیر ربّانیستى /// در مروّت خود که داند کیستى .
مروّت این است که انسان به دشمنان خودش هم محبت بورزد.
2. ایثار و وفا:مىآییم سراغ ایثار، یکى دیگر از عناصر اخلاقى موجود در این حادثه.
چه نمایشگاه ایثارى بوده است کربلا! شما ببینید آیا براى ایثار تجسمى بهتر از داستان حضرت ابوالفضل العبّاس (ع) مىتوان پیدا کرد؟ «ایثار» که یکى از باشکوهترین تجلیات عاطفى روح انسان است.
چرا سوره «هل أتى» نازل مىشود که در آن مىفرماید: «وَ یُطْعِمونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ اسیراً. انَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جزاءً وَ لا شُکوراً» ؟ مردى است به نام عمروبن قرظة بن کعب انصارى که از اولاد انصارمدینه است. او ظاهراً از آن کسانى است که در وقت نماز اباعبداللَّه خودشان را سپر اباعبداللَّه کرده بودند. آنقدر تیر به بدن این مرد خورد که دیگر افتاد. لحظات آخرش را طى مىکرد.اباعبداللَّه خودشان را به بالینش رساندند. تازه درباره خودش شک مىکند که آیا به وظیفه خود عمل کرده یاخیر،
مىگوید: «اَ وَفَیْتُ یا اباعَبْدِاللَّه؟» آیامن توانستم وفا کنم یانه؟
3. مساوات اسلامى:مىرویم سراغ مساوات اسلامى، برادرى و برابرى اسلامى. کسانى که اباعبداللَّه خود را به بالین آنها رسانده است، عده معدودى هستند. دو نفر از آنها افرادى هستند که ظاهراً مسلّم است که قبلًا برده بودهاند، یعنى بردههاى آزادشده بودهاند. اسم یکى از آنها «جون» است که مىگویند مولى ابى ذر غفارى، یعنى آزادشده جناب ابوذرغفاری
4-کلید شخصیت امام حسین علیه السلام: از نظر من کلید شخصیت حسین حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگى است، حق پرستى است. انتخاب حسین از سخنان پیغمبر چگونه است! از همین جا شما مىتوانید مقدار شخصیت او را به دست آورید.
حسین علیه السلام گفت آنچه که من از پیغمبر شنیدهام این است: «انَّ اللَّهَ تَعالى یُحِبُّ مَعالِىَ الْامورِ وَ اشْرافَها وَ یُکْرِهُ سَفْسافَها»
خدا کارهاى بزرگ و مرتفع را دوست مىدارد، از چیزهاى پست بدش مىآید سخن دیگر از او این است: «مَوْتٌ فى عِزٍّ خَیرٌ مِنْ حَیاةٍ فى ذُلٍّ» مردن با عزت و شرافت، از زندگى با ذلت بهتر است.
ایهاالنّاس! در دنیا بجز خدا چیزى پیدا نمىشود که این ارزش را داشته باشد که شما جان و نفس خودتان را به آن بفروشید؛ خودتان را نفروشید، آزادمرد باشید، خودفروش نباشید.
جملهاى دیگر: «النّاسُ عَبیدُ الدُّنْیا». عیب مردم این است که بنده دنیا هستند، برده صفت هستند، مىفرماید: «انى لا ارَى الْمَوْتَ الا سَعادَةً وَ لَاالْحَیوةَ مَعَ الظّالِمینَ الّا بَرَماً»
من مردن را براى خودم سعادت، و زندگى با ستمگران را موجب ملامت مىبینم.
زبان به شکایت نگشودن:هرکس دیگرى، هر شخصیت تاریخى در شرایطى قرار بگیرد که حسین بن على علیه السلام در شب عاشورا قرار گرفت، زبان به شکایت باز مىکندبه خدا قسم که من هرگز نه دست ذلت به شما مىدهم و نه مثل بردگان فرار مىکنم؛ مردانه مقاومت مىکنم تا کشته شوم خودپرستى نیست، خداپرستى است.:...روى زمین مىافتد. چه مىگوید؟ رویش را به سوى همان قبلهاى که از آن هرگز منحرف نشده است مىکند
و مىفرماید: «رِضاً بِقَضائِکَ وَ تَسْلیماً لِامْرِکَ وَ لا مَعْبودَ سِواکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ» «1»
5- نهضت حسینى، عامل شخصیت یافتن. جامعه اسلامى:یا ایُّهَا الَّذینَ امَنُوا اسْتَجیبوا للَّهِ وَ لِلرَّسولِ اذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ شهادت حسین بن على حیات تازهاى در عالم اسلام دمید در روحْ موج به وجود آورد، حمیّت و غیرت به وجود آورد، تنها را از رخوت و سستى خارج کرد و چابک و چالاک نمود.چه بسیار خونها در محیطهایى ریخته مىشود که چون فقط جنبه خونریزى دارد، اثرش مرعوبیت مردم است
امام حسین علیه السلام با حرکات قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد، احساسات بردگى و اسارتى را که از اواخر زمان عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه اسلامى حکمفرما بود، تضعیف کرد و ترس را ریخت احساس شخصیت: و این غیر از آن «خودى» اخلاقى است که بد است و نفس پرستى و شهوت پرستى است.؛ یعنى یگانه نیرویى که مانع جذب شدن ملتى در ملت دیگر و یا فردى در فرد دیگر مىشود، همین احساس منش و شخصیت است
در گفتارهاى اقبال لاهورى خواندم که موسولینى گفته است: انسان باید آهنداشته باشد تا نان داشته باشد؛ یعنى اگر مىخواهى نان داشته باشى، زور داشته باش.
ولى اقبال مىگوید: این حرف درست نیست. اگر مىخواهى نان داشته باشى، آهن باش. (نمىگوید آهن داشته باش، بلکه آهن باش) یعنى شخصیت تو شخصیتى محکم به صلابت آهن باشد.
مىگوید شخصیت داشته باش؛ چرا به زور متوسل مىشوى، چرا به اسلحه متوسل مىشوى، چرا مىگویى اگر مىخواهى نان داشته باشى باید اسلحه داشته باشى؟ بگو اگر مىخواهى هرچه داشته باشى خودت آهن باش، خودت فولاد باش، خودت شخصیت داشته باش،، چرا که امویها شخصیت ملت مسلمان را لِه کرده کوبیده بودند و دیگر کسى از آن احساسهاى اسلامى در خودش نمىدید. حماسه حسینی/شهید مطهری