سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ق.ظ
ورود به
کربلاى پُربلا
بسیارى از
تاریخ نویسان آورده اند: چون حضرت ابا عبداللّه الحسین صلوات اللّه علیه از مکّه
معظّمه عازم شهر کوفه و سرزمین کربلا گردید. به همین منظور به همراه اهل بیت و
دیگر دوستان و یاران خود حرکت کرد، در بین راه در محاصره شدید سپاه حرّ بن یزید
ریاحى قرار گرفتند، پس از صحبت ها و مجادله ها، سرانجام توافق شد که حضرت به راه
خود ادامه دهد تا از سوى عبیداللّه - والى کوفه- دستور بعدى بیاید. لذا امام (ع ) با همراهان به مسیر خود
ادامه داد تا آن که به محلّى به نام عُذَیْبُ الهِجانات رسیدند. در این هنگام از
طرف والى کوفه - عبیداللّه - براى حرّ که فرمانده لشکر بود، نامه اى به این مضمون
آمد که بایستى از هر جهت بر حسین (ع) و همچنین یارانش سخت گرفته شود. حرّ، نامه عبیداللّه را براى امام
حسین (ع) قرائت کرد. و
چون اصحاب و یاران حضرت از پیام شوم عبیداللّه آگاه شدند، اظهار داشتند: یا بن
رسول اللّه ! اجازه فرما تا با لشکر او مبارزه و قتال کنیم ؟ حضرت پس از شنیدن سخنان اصحاب و یاران خود، فرمود: تا آنان جنگ را شروع نکنند، من
هرگز اقدام نخواهم کرد. آن گاه یکى از یاران به نام زُهیر بن قین عرضه داشت: پس به
سوى سرزمین کربلا که در همین نزدیکى قرار دارد، حرکت کنیم. همین که امام حسین (ع) نام کربلا را شنید،
گریست و سپس اظهار نمود: «اَللّهُمَّ إنّى اعُوذُ بِکَ مِنْ کَرْبٍ وَ
بَلاء» یعنى؛ خداوندا، از مشکلات و بلاهاى این سرزمین - کربلا - به تو پناه مى
برم. سپس مقدارى به مسیر خود ادامه داد و فرمود: در همین جا فرود آیید و بارها
را باز کنید و بر زمین بگذارید، که این جا وعده گاه جدّم رسول خدا (ص) مى باشد و قبر و مقبره من در
این سرزمین خواهد بود. بنابراین، حضرت ابا عبداللّه الحسین (ع) در روز دوّم محرّم الحرام،
سال 61 هجرى قمرى وارد سرزمین کربلا شد.
مقتل خوارزمى : ج 1، ص 237، تاریخ طبرى : ج 4، ص 309.
|
۰
۰
۹۳/۰۸/۰۶
حبیب غفاری