نکات اخلاقی از زبان مرحوم علامه طباطبایی
نکات اخلاقی از زبان مرحوم علامه طباطبایی
یاد خدا و خودسازى
«فاذکرونى اذکرکم؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم.» بقره/152
خدا را فراموش مکن! به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد. اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایى مىیابد و اگر در کارى مانده است خداوند نمىگذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقى گیر کرد، خدایى که داراى اسماء حسنى است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود.
براى آرامش قلب، دست را روى سینه بگذار و سه ؟ چهار بار نشسته و ایستاده این آیه را بخوان: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر اللّه؛ ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب» رعد/28؛
(کسانىکه ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد، آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مىیابد. )
وقتى قرآن مىخوانید، توجه داشته باشید که «کلام اللّه» است.
بشر باید عاطفه داشته باشد کسى که عاطفه ندارد، یعنى با قرآن دوست نیست!
«ما کارى مهمتر از خودسازى نداریم.»
بزرگترین (و سختترین )ریاضتها، همین دیندارى است. در روایتى از حضرت امیر علیهالسلام هست که مىفرمایند:«الشریعة ریاضة النفس»، آیین اسلام و احکام آن، ریاضت و ورزیدگى نفس مىآورد.
ما بزرگترین و مهمترین کارى که در عالم داریم و هیچ کارى از اطوار و شئون زندگى ما مهمتر از آن نیست، ایناست که«خودمان را درست بسازیم.»
تخم سعادت، مراقبت است. مراقبت یعنى کشیک نفس کشیدن. یعنى حریم دل را پاسبانى کردن. یعنى سر را از تصرفات شیطانى حفظ داشتن. پاسبان حرم دل بودن. این تخم سعادت را باید در مزرعه دل کاشت و بعد به اعمال صالحه و آداب و دستورات قرآنى ، این نهال سعادت را پروراند.
«از خود بطلب هر آنچه خواهى!»
ما سرانجام هرچه را در «خارج» مىجستیم، در «درون» یافتیم.
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
از خود بطلب هرآنچه خواهى، که تویى
«آقا (!خطاب به علامه حسنزاده آملى) دعاى سحر حضرت امام باقر علیهالسلام را فراموش نکن که در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفى از حور و غلمان نیست.
اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرینتر است.»
در شب و روز زمانى را براى حسابرسى خود قرار بدهید و ببینید که این بیست و چهار ساعت چگونه بر شما گذشته.
هر شب پیش از خواب، اگر توانستید سور مسبّحات (حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن )را بخوانید و اگر نتوانستید، تنها سوره حشر را بخوانید. «بحارالانوار را زیاد مطالعه کنید و از روایتهاى آن ساده نگذرید.»
اهل محاسبه باشید، همانطور که یک بازرگان، یک کاسب، دخل و خرج خود و صادرات و واردات خود را حساب مىکند، شما ببینید در شبانهروزى که بر شما گذشته، چه چیزى اندوختهاید؟ چه گفتهاید؟
یک یک رفتار و گفتارتان را حساب برسید، از نادرستىها استغفار کنید، و سعى کنید تکرار نشود، و براى آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود، خدا را شاکر باشید، تا بهتدریج براى شما تخلق به اخلاق ربوبى ملکه بشود.
اگر یک کاه بردارى، در همه عالم (هستى) اثر مىگذارد (!پس گناه کردن چه اثرى بر هستى مىگذارد؟)
زیارت اهل قبور (بهویژه در شبهاى جمعه )را فراموش نکنید.
رفتن به قبرستان در سازندگى انسان مؤثر است.
ما ابد در پیش داریم. هستیم که هستیم.
«انما تنتقلون من دار الى دار» انسان از بینرفتنى نیست، باقى و برقرار است، منتها به یک معنى لباس عوض مىکند و به یک معنى، جا عوض مىکند.
در ره منزل لیلى که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشى
نقطه عشق نمودم به تو هان! سهل مکن
ورنه تا بنگرى از دایره بیرون باشى
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کِى روى؟ ره ز که پرسى؟ چه کنى؟ چون باشى؟