ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ آﻭﺭﺩﯼ،ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ ؟!
ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ آﻭﺭﺩﯼ،ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ ؟!
ﮔﺮﮔﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، به دﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ می گشت ﮐﻪ ﺁن رﺍ ﺩﺭ آﻭﺭﺩ.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻪ ﻟﮏ ﻟﮑﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺰﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻋﺬﺍﺏ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﺪ. ﻟﮏ ﻟﮏ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﮔﺮﮒ ﮐﺮد و ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ آﻭﺭﺩ ﻭ ﻃﻠﺐ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﮐﺮﺩ.
ﮔﺮﮒ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:
همین که ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ آﻭﺭﺩﯼ ،ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ ؟!
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ فرد ی پست و خونخوار ﺧﺪﻣت و مساعدت می کند در حقیقت به نوعی مسقیم و غیر مسقیم در خونخواری او مشارکت می نماید و وقتی به روی ظالم و زورگویی بر خلاف آموزه های دینی و وصیت صریح آقا امیر المومنین امام علی (ع) لبخند می زند ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﯼ ﮐﻪ می توﺍﻧﺪ از فرد ظالم و زور گو و خبیث و خونخوار ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺰﻧﺪﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﺒﯿﻨﺪ هر چند حتماً خواهد دید .
آری عزیزان علت عمده ی گستاخی و افسار گسیختگی و جرات و جسارت ظالمان ، بی تفاوتی مردم و گاهی خدمت و خنده یه مشت افراد نادان بر روی آنان است این گونه رفتار ها باعث می شود که دنیا پر از تباهی و ظلم و سیاهی می گردد .