راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2
بسم الله الرحمن الرحیم
با نام و یاد خداوند حاضر و ناظر این بلاگ جهت ترویج و تبلیغ مباحث معرفتی و بصیرتی ایجاد شده است امیدوارم که مفید فایده باشد

خدایا چنان کن سر انجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ب.ظ

شرح ولادت حضرت امام حسین علیه السلام

شرح ولادت حضرت امام حسین علیه السلام

ولادت حضرت امام حسین علیه السلام در مدینه روز سوم شعبان سال چهارم هجری بوده است.


شرح ولادت حضرت امام حسین علیه السلام

مشهور نزد علمای شیعه این است که ولادت حضرت امام حسین علیه السلام در مدینه روز سوم شعبان سال چهارم هجری بوده است.

در توقیع حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به قاسم بن علاء همدانی وکیل حضرت امام حسن عسکری علیه السلام آمده که؛ مولای ما حضرت حسین علیه السلام روز پنج شنبه سوم شعبان متولد شدند پس آن روز را روزه دار و این دعا را بخوان:

«اللهم انی اسئلک بحق المولود فی هذا الیوم...»

ولی بعضی چون شیخ طوسی رحمة الله (با استناد به روایتی از امام صادق علیه السلام) و شیخ مفید رحمه الله ، ولادت آن حضرت را در شب پنجم شعبان و ابن نما رحمه الله روز پنجم نقل کرده اند.


به سند معتبر از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از علیی بن الحسین علیهم السلام روایت شده که چون حضرت حسین علیه السلام متولد شد حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم به اسماء بنت عمیس فرمود: «فرزندم را بیاور» من آن بزرگوار را در جامه ای سفید پیچیده خدمت ان حضرت بردم، آن جناب در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت، و او را در دامن خود نهاد و گریست.


اسماء عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، گریه شما از چیست؟ فرمود: برای این فرزندم می گریم. عرض کرد: این کودک که الان به دنیا آمده فرمود: بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند.


آنگاه فرمود: دخترم فاطمه را از این جریان باخبر نکن چون تازه این فرزند برایش متولد شده است.


سپس به حضرت علی علیه السلام فرمود: او را چه نام می گذاری؟ گفت در نامگذاری بر شما سبقت نمی گیرم؛ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: من هم بر پروردگارم سبقت نگیرم، جبرئیل نازل شد و فرمود:


ای محمد! خدای بزرگ تو را سلام می رساند و می فرماید:


«عَلیٌّ مِنْکَ کَهارونَ مِنْ موسی؛ علی مسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است»


او را به اسم پسر هارون نام گذار که شبیر است.


پیامبر صلی الله علیه و اله وسلم فرمود: زبان من عربی است، جبرئیل عرض کرد نام او را «حسین» بگذار.


چون روز هفتم شد دو گوسفند سیاه و سفید برای او عقیقه کردند و یک رانش را به قابله دادند و سرش را تراشیده به وزن موی سرش نقره تصدق نمودند و خلوق (که چیز خوشبویی است) بر سرش مالیدند و فرمودند: ای اسماء


«الدَّمُ فِعْلُ الجاهلیّةِ؛ خون (بر سر نوزاد مالیدن) از آداب دوران جاهلیت است».




حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: چون حضرت حسین علیه السلام به دنیا امد خداوند به جبرییل دستور داد که با هزار ملک فرود آید تا از جانب خداوند و خودش به حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم تهنیت بگوید.


چون جبرئیل نازل می شد در جزیره ای به ملکی از حاملان عرش عبور نمود که نامش فُطرُس بود که خداوند به او دستوری داده که در اجرای آن سستی ورزیده پس بالش را در هم شکسته و در ان جزیره انداخته بود و فطرس هفتصد سال در آنجا به عبادت خداوند مشغول بود تا روزی که امام حسین علیه السلام متولد شد.


چون دید که جبرئیل با ملائکه فرود می آیند از جبرئیل پرسید به کجا می روید؟ فرمود: خداوند نعمتی به حضرت محمد عطا فرموده مرا برای تهنیت و مبارک باد فرستاده است. فطرس گفت: مرا نیز با خود ببر شاید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم برایم دعا کنند. جبرئیل او را به همراه خود برد.


چون خدمت پیامبر صلوات الله علیه رسید و از جانب خداوند و خود تهنیت گفت شرح حال فطرس را به عرض رسانید حضرت فرمود: به او بگو خود را به این مولود بمالد و به جایگاه خود برگردد.


فطرس خود را به حضرت حسین علیه السلام مالید و بالا رفت و در آن حال می گفت ای رسول خدا به زودی امت تو این مولود را شهید می کنند. چون ان بزرگوار بر من حق دارد هر کس او را زیارت کند من زیارت او را به حضرتش می رسانم و هیچ مسلمانی به او سلام ندهد یا بر او صلوات نفرستد مگر آنکه به حضرتش می رسانم.


به روایت مناقب؛ چون فطرس به آسمان بالا رفت می گفت: کیست مثل من و حال آنکه من آزاد شده حسین –فرزند علی و فاطمه علیهما السلام- هستم.



پاداش زیارت امام حسین علیه السلام


شیخ صدوق در کتاب " امالی" از عبدالله بن فضل روایت کرده است که گفت: نزد امام صادق(ع) بودم که مردی از اهل طوس وارد شد و از آن حضرت سئوال کرد: ای فرزند رسول خدا! کسی که قبر مبارک امام حسین(ع) را زیارت کند چه پاداشی خواهد داشت؟

امام (ع) به او فرمود:



ای طوسی! کسی که به زیارت قبر اباعبدالله الحسین (ع) برود و او را بشناسد که امام واجب الإطاعه است یعنی خداوند بر همه بندگان واجب کرده که از او فرمانبرداری کنند، خدا گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد، و شفاعت او را در مورد هفتاد گنهکار می پذیرد ، و در کنار آن قبر مبارک حاجتی را از خدا درخواست نمی کند مگر آنکه برای او برآورده می کند...(1)



گذشت و بزرگواری امام



در بعضی از کتابهای اخلاق نقل شده است که عصام بن مصطلق گفت: در مدینه معظمه وارد شدم حسین بن علی(ع) را دیدم، جمال زیبا وهیبتی که داشت، و نیز حرکات وسکنات او مرا به تعجب واداشت و حسد باعث شد که آن کینه ای که از پدرش داشتم ظاهر کنم، به او گفتم؟ پس ابوتراب تویی؟



فرمود: بلی. وقتی جوابم را گفت آنچه توانستم به او و پدرش- نغوذبالله- دشنام و ناسزا گفتم.



امام حسین (ع) از روی عطوفت و مهربانی نگاهی به من کرد و فرمود:



" از شیطان ملعون رانده شده به خدا پناه می برم، به نام خداوند بخشنده مهربان، عفو و بخشش را پیشه خود ساز و به خوبی و شکیبائی امر کن و از مردم نادان روی بگردان. و چنانچه شیطان خواست ترا وسوسه کند به خدا پناه ببر، همانا او شنوا و دانا است. اهل تقوا هنگامی که دچار خیالات و وسوسه های شیطانی می شوند خدا را به یاد می آورند فوراً بخود می آیند و آگاه می شوند. و شیاطین برادران خود را در ضلالت و گمراهی می کشانند و سپس در گمراه کردن آنها هیچگونه کوتاهی نمی کنند. "

( اعراف /199-202)



و بعد از تلاوت این آیات به من فرمود:



قدری آهسته تر باش و آرامش خود را حفظ کن، من برای خودم و برای تو از خداوند آمرزش می طلبم، اگر کمکی خواسته باشی تو را کمک می کنیم، و اگر عطا و بخشش طلب کنی به تو می بخشیم، و اگر راهنمائی خواسته باشی تو را راهنمائی می نمائیم.



عصام گوید: من از گفته های زشت خود پشمان شدم و امام (ع) چون آثار شرمندگی را در چهره ام مشاهده کرد فرمود:



" ملامتی و سرزنشی بر شما نیست، خداوند شما را می آمرزد، و او از همه مهربان تر است."(یوسف/92)



بعد به من فرمود: آیا از اهل شام هستی؟ عرض کردم : بلی.



سپس امام حسین(ع) فرمود:" حیانا الله و أیاک" یعنی خداوند ما و شما را باقی بدارد و زنده نگهدارد، و بعد از آن فرمود: بدون اینکه خجالت بکشی اگر حاجتی داری از ما بخواه، و اگر خواسته ات را گفتی ما را برتر از گمان خود خواهی یافت.



عصام گوید: زمین با همه وسعت آن بر من تنگ شد ودوست داشتم شکافته شود و من به زمین فرو روم، دیگرازخجالت بیشتر نتوانستم بمانم، کم کم به کناری رفته و دورشدم، ولی روی زمین از او و پدرش نزد من کسی محبوبتر و دوست داشتنی تر نبود.(2)



برخورد امام با سائل



شیخ فقیه ابومحمد حسن بن علی بن شعبه (ره) صاحب کتاب " تحف العقول" نقل می کند:



مردی ازانصار خدمت امام حسین(ع) رسید و می خواست از آن حضرت حاجتی درخواست کند، امام(ع) به او فرمود:



ای برادر انصار! آبروی خود را از زشتی اظهار نیاز حفظ کن، حاجت خود را در پاره ای کاغذ بنویس و آن را نزد من بیاور  و اگر خدا بخواهد ترا خشنود خواهم کرد.



آن مرد نوشت: ای ابا عبدالله! به فلانی پانصد دینار بدهکارم، و او اصرار و پافشاری در مطالبه آن دارد، از شما تقاضا دارم به او سفارش کنید به من مهلت دهد تا بتوانم به آسانی بپردازم.



وقتی امام حسین(ع) نوشته او را قرائت فرمود فوراً به منزل رفت و کیسه ای را که در آن هزار دینار بود برداشت و برای او آورد و فرمود:



پانصد دینار آن را به طلبکار خود بده، و بقیه اش را سرمایه کن تا تو را در مشکلات روزگار کمک کند، و حاجت خود را جز به یکی از این سه نفری که بر می شمارم اظهار نکن:



متدین و دیندار ، یا جوانمرد و بافتوت ، و یا کسی که شرافت خانوادگی داشته باشد.(3)



تواضع حضرت



روایت شده است: روز عاشورا بر پشت شریف آن حضرت اثری مشاهده کردند، ازحضرت زین العابدین (ع) علت آن را پرسیدند فرمود: "هذا مما کان ینقل الجراب علی ظهره إلی مناز الأرامل و الیتامی و المساکین.



این اثر انبان هائی است که بر پشت خود می گذارده و آذوقه به خانه های بیوه زنان و یتیمان و تهیدستان می برده است.(4)



احسان امام



انس می گوید: خدمت امام حسین(ع) بودم، کنیزکی وارد شد و دسته گلی به آن حضرت هدیه کرد، امام(ع) فرمود:



 تو در راه خدا آزادی .



عرض کردم : او برای شما دسته گلی آورد که ارزش چندانی ندارد و شما او را آزاد می کنید؟ فرمود:



خدا این گونه به ما ادب آموخته است، او در قرآن فرموده است:" و إذا حُییتُم بِتَحِیة فَحَیوا بِأَحسَن مِنها أو رُدُّوها." ( نساء/86)

" هر گاه کسی به شما درودی فرستد یا احسانی کند شما هم سلام یا احسان او را همانگونه و یا بهتر از آن پاسخ دهید" وبهتر از احسان او آزاد ساختن او بود.(5)

پی نوشتها:



1- امالی صدق، ص 684، ح 11، مجلس 86.



2- سفینة البحار، ج 2، ص 116.



3- تحف العقول ، ص 245.



4- مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص 66.



5- کشف الغمة، ج 2، ص 31.


منبع: سحاب رحمت، تألیف عباس اسماعیلی یزدی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۰۲
حبیب غفاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی