راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2
بسم الله الرحمن الرحیم
با نام و یاد خداوند حاضر و ناظر این بلاگ جهت ترویج و تبلیغ مباحث معرفتی و بصیرتی ایجاد شده است امیدوارم که مفید فایده باشد

خدایا چنان کن سر انجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان

شرحی بر مفردات «« ولایت مطلقه ی  انتصابی فقیه »»

 

پیامبر اکرم (ص) : ولایه علی بن ابی طالب (ع) ولایه الله و حبه عباده و اتباعه فریضه الله

 

ولایت علی بن ابی طالب(ع) ولایت خدا ،محبت و دوست داشتنش عبادت و پیرویش فریضه خداست

 

محــمد با علــی روز اخوت             ولایـت را گره زد بر نبــوت

 

قبل از شروع شرح یکایک کلمات «« ولایت مطلقه ی انتصابی فقیه »» لازم است توجه نماییم که  ولایت همزاد با نبوت است یعنی درست همان روز که پیامبر اکرم (ص) رسالت خویش را  طی جلسه ای علنی ساخت ولایت را نیزصریحا مطرح و آقا امیر المومنین امام علی (علیه السلام ) را به عنوان ولی و خلیفه خود معرفی فرمودند ...

 

بنابر این نباید چنین تصورشود که ولایت بعد انقلاب اسلامی ایران کشف و مطرح شده است بلکه ولایت درآیات متعدد قرآن کریم  و احادیث  وروایات بسیار عظیم  تلویحا و تصریحا بیان  گردیده ، و در قرآن بطور مجمل و در روایات بطور تفصیل شرایط خاص علمی و اخلاقی   برای ولی فقیه و صاحب ولایت بیان شده است .

 

مثلا امام صادق (ع) و امام حسن عسکری (ع) می فرمایند :  عوام باید ( در غیاب ما) در حوادث واقعه به راویان احادیث ما- که دارای چهار صفت «« صائنا لنفسه ، حافظا لدینه ، مخالفا علی هواه و مطیعا لامرمولاه »» باشند  – رجوع نمایند و از آنها متابعت و تقلید کنند .

 

 

مطلب دیگر: ولایت دارای  مراتب و انواعی است که  باختصار بشرح زیر بیان می شود .

 

1-  ولایت رحمانی  : این ولایت  خاص خداوند متعال  و دارای مراتب تکوینی و تشریعی  است.

 

2-  ولایت خاص پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام )که  بر گرفته از ولایت خداوند متعال  می باشد البته  پیامبر اکرم(ص) و امامان (علیه آلاف التحیت و السلام ) نیز باذن الله دارای ولایت تکوینی و تشریعی هستند .

 

نکته1 : خداوند تبارک و تعالی مراتب بالای از ولایت تکوینی را به انبیاء و ائمه اطهار (ع) تفویض فرموده ، آن حضرات نیز  در مـوارد خاص ازآن ولایت  جهت هدایت  مردم  بـهره می جستند . مضاف براین غیر از انبیای خدا و ائمه هدی (ع)  انسانهای هستند که در اثر تزکیه  و تهذیب نفس طبق حدیث قدسی به مقامی رسیده اند که متناسب با میزان  تزکیه روحی خویش به ولایت تکوینی نیز راه یافته و باذن و اراده خداوند هر چه اراده کنند  محقق  و هست می شود  .

 

3-ولایت اصناف خاص : اولیای دم ، اولیای صغار و اولیای ارث ...

 

4-ولایت عامه مومنین و مومنات .

 

5- ولایت شیطانی : ( همان ولایت و تسلط  شیاطین  به دوستان خویش است.  بدیهی است  طبق آیات قرآن کریم  شیاطین بر مومنین سلطنت و ولایت ندارند ونمی توانند داشته باشند چرا خداوند کافران و منافقان  رابر مومنین واقعی مسلط نمی کند و در قرآن کریم آمده است ««سست نشوید و اندوه مخورید که  شما برتر وبالاترید اگر مومن باشید »»  .

 

نکته 2:  ولایت منافقان به همدیگر از نوع ولایت شیطانی است .

 

سروران گرانقدر که طالب اطلاعات جامع و کامل در خصوص ولایت فقیه هستند  می توانند به کتب زیر و دیگر معتبرمراجعه فرمایند :

 

1-   کتاب " ولایت فقیه"  امام خمینی (ره)

 

2-   کتاب "ولایت" سید علی خامنه ای (مقام معظم رهبری)

 

3-  ولایت فقیه آیه الله جوادی آملی

 

4-  نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه علامه  آیه الله مصباح یزدی (تالیف محمد مهدی نادری)

 

 اینک شرح واژگان «« ولایت مطلقه ی انتصابی فقیه »»

 

1- ولایت : از ریشه«« ولی»»   در معانی متعددی چون  سرپرستی ، سلطنت ، حکومت ، دوستی و خویشاوندی ، محبت ،  فرمانروایی  و حکمرانی   استعمال شده است .

 

2- مطلقه : کلمه مطلقه در ولایت فقیه  در مقابل کلمه مقیده می باشد یعنی اختیار تام و مطلق داشتن ولی فقیه  در جاری و ساری ساختن همه احکام اسلامی (اوامر و احکام خد اوند متعال) در جامعه بشریت  در چارچوب قوانین  دقیق و ظریف دین مترقی و متعالی اسلام.

 

البته بدیهی است که تام الاختیار بودن حاکم در اجرای احکام و قوانین حکومتی  لازمه هر حکومتی است  بطوری که در تمام مدل های حکومتی جهان حاکم کشور دارای اختیار مطلق می باشد .

 

نکته مهم : البته در حکومت اسلامی با توجه شرایط ولی فقیه که شارع مقدس برای آن (ولی فقیه ) تعیین و وضع فرموده ، ولایت مطلقه نوعی ولایت مقیده مطلقه می باشد چرا که ولی فقیه درهر  شرایطی خود را شدیداً  مقید بر رعایت دقیق و ظریف احکام الهی و رضای خدای متعال می دانند و از هرگونه هواپرستی و خود رایی بدوربوده و شدیداً پرهیز می کند  بطوری که عدالت  و خدا محوری دروجود او  بصورت ملکه در آمده است .

 

البته بسیار بدیهی است که کسی فاقد عدالت باشد  نمی تواند ولی فقیه باشد  و یا اگر هم  زمانی دارای عدالت وسایر شرایط موضوعه به ولی فقیه باشد  و ولایت و حکومت اسلامی هم   بر او محول شود به محض  از دست دادن  هر کدام از شرایط ولی فقیه  ،  طبق شرع مقدس اسلام  خود بخود از ولایت ساقط و اختیارات ولی از او سلب  می گردد.

 

علی کل حال ولایت  فقیه یک منصب الهی و ادامه ولایت انبیاء و ائمه اطهار (علیهم السلام ) است و ازلحاظ  اختیارات حکومتی همان اختیاراتی را دارد  که پیامبر اکرم (ص)  و امام علی (ع) و سایر امامان معصوم (ع) داشته اند .

 

نکته سه : صد البته کاملا روشن و پر واضح  است که داشتن تا الاختیار بودن  ولی فقیه  به  معنی هم مقام بودن  او در فضایل ومناقب  با انبیا ء و امامان (علیهم السلام ) نیست  بلکه لازمه هر  حکومت داشتن اختیارات تام است چرا که   در غیر این صورت  یک افراد فرصت( دشمنان داخلی و خا رجی ) از محدودیت اختیارات ولی فقیه سوء استفاده نمود ه کشور را دچار مشکلات عدیده اقتصادی ، اجتماعی ، امنیتی و غیره می کنند .

 

3- انتصابی : کلمه انتصابی در مقابل کلمه انتخابی می باشد .

 

* انتصاب دو حالت دارد : ( خاص و عام )

 

الف - انتصاب خاص:  آن است که   پیامبر اکرم (ص) و امام معصوم (ع) مسقیماً کسی  را به عنوان ولی و جانشین خویش در شهری یا کشوری نصب نمایند .

 

مثل انتصاب های آقا امیر اامومنین امام علی (ع) که در زمان خلافت خویش و همچنین همانند نواب اربعه و خاصه آقا امام زمان (عج) که مستقیماً توسط آن حضرات (علیهما السلام ) به عنوان جانشین و ولی نصب شده بودند .

 

ب - انتصاب عام : انتصاب عام آن است پیامبر اکرم (ص) یا امام معصوم (ع) شرایطی اخلاقی و علمی خاصی را معین و مشخص می  فرمایند که هرکس حایز آن شرایط شود به عنوان نایب عام آن حضرات می باشند که آنگاه برعوام واجب و بایسته است در حوادث واقعه به آنها رجوع نمایند .

 

بطوری آقا امام زمان در توقیع مبارک خویش می فرمایند : و اما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواه احادیثنا ...

 

نکته چهار: قابل ذکر است ای بسا کسانی باشند که حایز شرایط ولایت عام مشخصه ازسوی امام معصوم (ع) باشند ولی بجهت فراهم نبودن بستر لازم ، اقدام به تشکیل حکومت اسلامی ننمایند  لیکن حق ولایت برآنها ثابت است و آنها بر مردم ولایت مطلقه دارندچراکه  به صورت عام از طرف حضرات معصوم (علیهم السلام ) با احراز شرایط معینه از سوی شارع مقدس به ولایت نصب شده اند  فلذا به دلیل کشف نشدن توسط خبرگان جامعه ویا  عدم استقبال مردم از ولایت و حکومت او مقام ولایت ازاو ساقط و سلب نمی شود بلکه مردم و جامعه از برکات ولایت و حکومت آن بزرگوار محروم می گرد د .

 

مع الوصف ولایت فقیه یک امر انتصابی است نه انتخابی ، حق ولایت ، صاحب ولایت و ولایت فقیه جامع الشرایط با رد خلق مردود نگردد و ولایت و حکومت، غیر صاحب ولایت و فاقد شرایط مشخصه و معینه برای ولی فقیه  از سوی شارع مقدس ، با قبول خلق مقبول نگردد .

 

بنابراین برخی ازآقایان که می گویند مشروعیت ولی فقیه با رای و نظر مردم است اگر مردم قبول نکنند مقام ولایت از او ساقط میشود؟؟؟!!!  حرفشان مانند  این است که  بگویند :

 

 اگر روزی مردم جمع شوند و بگویند که خورشید تاریک است و درخشش و روشنتایی  ندارد  چون مردم خورشید را  تاریک می خوانند و درخشش آن را قبول ندارند،  خورشید از درخشش ساقط و روشنی ازآن سلب میشود ؟؟؟!!!

 

یاحرفشان مانند این است که  بگویند: ما  بعد از این فلان  فوق تخصص مغز و اعصاب را  به عنوان پزشک قبول نخواهیم کرد وچون ما پزشک بودن او را قبول نداریم آن پزشک حاذق از پزشکی ساقط و قدرت و ولایت  طبابت از او سلب می شود؟؟؟!!!

 

بسیار محرز است که این حرفها غیر منطقی خنده دار بسی کودکانه و ساده لوحانه است. 

 

مخلص کلام اینکه : ولایت فقیه یک منصب الهی و آسمانی است کسی که حایز مقام ولایت باشد  با رد مردم مردود  و کسی که فاقد مقام ولایت باشد   با قبول مردم مقبول نگردد .

 

نکته مهم : باید توجه شود که مجلس محترم خبرگان از طرف مردم ولایت فقیه را انتخاب نمی کنند بلکه به عنوان خبره ، فرد یا افراد حایز شرایط به ولایت فقیه را کشف و به مردم معرفی وعملکرد وی نظارت  می نمایند .

 

البته روشن  است اگرچنانچه ولی فقیه به هر دلایلی شرایط موضوعه و مشخصه توسط شارع مقدس را از دست بدهد خود به خود از ولایت ساقط و فاقد ولایت است .

 

5-  فقیه : از ماده فقه به معنای عمیق ودقیق فهمیدن و ژرف اندیشی یعنی  کسی که احکام و مسائل اسلام را عمیقاً و دقیقاً درک و دریافت نموده و قدرت و توانایی علمی لازم برای  اجتهاد و استنباط و استخراج احکام اسلامی را داشته باشد .

 

نکته آخر : بسیا رحایز اهمیت و  قابل ذکراست که درک حقایق قرآن و اسلام  علاوه بر سواد ظاهری فقهی و حوزوی و دانشگاهی شدیدا نیازمند تزکیه نفس و نورانیت قلب  می باشد.

 

 قرآن کریم می فرماید :  فقط کسانی می توانند حقایق قرآن  را  درک کنند که پاک و مطهر باشند فلذا  صرف اخذ درجه اجتهاد برای در ک قوانین و فرامین و احکام مترقی و الهی اسلام کافی نیست بلکه حتی علم بدون تقوی و تزکیه موجب گمراهی و کج فهمی و بد فهمی و حتی نفهمی آدمی   می شود .(العلم هو حجاب الاکبر )

 

ضمنا علم،  خواندن و نوشتن چند کتاب و دفتر حوزوی و دانشگاهی است بلکه علم نوری است که خداوند در دل هر کسی بخواهد می تاباند .

 

 به این مقدار شرح بسنده می شود امید وارم که مقبول در گاه خداوند منان واقع شود .

 

خدایا تورا به عزت و جلالت سوگند ، آنی ما را به خودمان وامگذار و ما را از پیروان راستین امامت و ولایت قرار بده.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۱۳
حبیب غفاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی