پاسخ به 8 ایراد مخالفان آیه ولایت
پاسخ به 8 ایراد مخالفان آیه ولایت
برخی از متعصبان اهل عناد و مخالفان ولایت اصرار دارند که ایرادهای متعددی به نزول این آیه در مورد علی (علیهالسلام) و همچنین به تفسیر ولایت به عنوان سرپرستی و تصرف و امامت بنمایند که ما ذیلا مهمترین آنها را عنوان کرده و مورد بررسی قرار میدهیم:
1 - از جمله اشکالاتی که نسبت به نزول آیه فوق در مورد امام علی (علیهالسلام) گرفتهاند این است که آیه با توجه به کلمه الذین که برای جمع است، قابل تطبیق بر یکفرد نیست، و به عبارت دیگر آیه میگوید: ولی شما آنهائی هستند که نماز را بر پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند، این عبارت چگونه بر یک شخص مانند علی (علیهالسلام) قابل تطبیق است؟
پاسخ: در ادبیات عرب مکرر دیده میشود که از مفرد به لفظ جمع، تعبیر آورده شده است از جمله در آیه مباهله میبینیم که کلمه نسائنا به صورت جمع آمده در صورتی که منظور از آن طبق شان نزولهای متعددی که وارد شده فاطمه زهرا (علیهاالسلام) است، و همچنین انفسنا جمع است در صورتی که از مردان غیر از پیغمبر کسی جز علی (علیهالسلام) در آن جریان نبود و در آیه 172 سوره آل عمران در داستان جنگ احد میخوانیم.
الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا.
و همانطور که در تفسیر این آیه در جلد سوم ذکر کردیم بعضی از مفسران شان نزول آنرا در باره نعیم بن مسعود که یکفرد بیشتر نبود میدانند.
و همچنین در آیه 52 سوره مائده میخوانیم: " یقولون نخشی ان تصیبنا دائرة " در حالی که آیه در مورد عبد الله ابی وارد شده است که تفسیر آن گذشت و همچنین در آیه اول سوره ممتحنه و آیه 8 سوره منافقون و 215 و 274 سوره بقره تعبیراتی دیده میشود که عموما به صورت جمع است، ولی طبق آنچه در شان نزول آنها آمده منظور از آن یکفرد بوده است.
این تعبیر یا بخاطر این است که اهمیت موقعیت آن فرد و نقش مؤثری که در این کار داشته روشن شود و یا بخاطر آن است که حکم در شکل کلی عرضه شود، اگر چه مصداق آن منحصر به یکفرد بوده باشد، در بسیاری از آیات قرآن ضمیر جمع به خداوند که احد و واحد است به عنوان تعظیم گفته شده است.
البته انکار نمی توان کرد که استعمال لفظ جمع در مفرد به اصطلاح، خلاف ظاهر است و بدون قرینه جایز نیست، ولی با وجود آن همه روایاتی که در شان نزول آیه وارد شده است، قرینه روشنی بر چنین تفسیری خواهیم داشت، و حتی در موارد دیگر به کمتر از این قرینه نیز قناعت میشود.
2 - فخر رازی و بعضی دیگر از متعصبان ایراد کرده اند که امام علی (علیهالسلام) با آن توجه خاصی که در حال نماز داشت و غرق در مناجات پروردگار بود (تا آنجا که معروف است پیکان تیر از پایش بیرون آوردند و توجه پیدا نکرد) چگونه ممکن است صدای سائلی را شنیده و به او توجه پیدا کند؟
پاسخ : آنها که این ایراد را میکنند از این نکته غفلت دارند که شنیدن صدای سائل و به کمک او پرداختن توجه به خویشتن نیست، بلکه عین توجه بخدا است، علی (علیهالسلام) در حال نماز از خود بیگانه بود نه از خدا، و میدانیم بیگانگی از خلق خدا ، بیگانگی از خدا است و به تعبیر روشنتر: پرداختن زکات در نماز انجام عبادت در ضمن عبادت است.
نه انجام یک عمل مباح در ضمن عبادت و باز به تعبیر دیگر آنچه با روح عبادت سازگار نیست، توجه به مسائل مربوط به زندگی مادی و شخصی است و اما توجه به آنچه در مسیر رضای خدا است، کاملا با روح عبادت سازگار است و آن را تاکید میکند، ذکر این نکته نیز لازم است که معنی غرق شدن در توجه به خدا این نیست که انسان بی اختیار احساس خود را از دست بدهد بلکه با اراده خویش توجه خود را از آنچه در راه خدا و برای خدا نیست بر میگیرد.
جالب اینکه فخر رازی کار تعصب را بجائی رسانیده که اشاره علی (علیهالسلام) را به سائل برای اینکه بیاید و خودش انگشتر را از انگشت حضرت بیرون کند، مصداق فعل کثیر که منافات با نماز دارد، دانسته است در حالی که در نماز کارهائی جایز است انسان انجام بدهد که به مراتب از این اشاره بیشتر است و در عین حال ضرری برای نماز ندارد تا آنجا که کشتن حشراتی مانند مار و عقرب و یا برداشتن و گذاشتن کودک و حتی شیر دادن بچه شیر خوار را جزء فعل کثیر ندانستهاند، چگونه یک اشاره جزء فعل کثیر شد، ولی هنگامیکه دانشمندی گرفتار طوفان تعصب میشود اینگونه اشتباهات برای او جای تعجب نیست!.
3 - اشکال دیگری که به آیه کرده اند در مورد معنی کلمه ولی است که آنرا به معنی دوست و یاری کننده و امثال آن گرفتهاند نه بمعنی متصرف و سرپرست و صاحب اختیار.
پاسخ - همانطور که در تفسیر آیه در بالا ذکر کردیم کلمه ولی در اینجا نمیتواند به معنی دوست و یاری کننده بوده باشد، زیرا این صفت برای همه مؤمنان ثابت است نه مؤمنان خاصی که در آیه ذکر شده که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند، و به عبارت دیگر دوستی و یاری کردن، یک حکم عمومی است، در حالی که آیه ناظر به بیان یک حکم خصوصی میباشد و لذا بعد از ذکر ایمان، صفات خاصی را بیان کرده است که مخصوص به یک فرد میشود.
4 - میگویند علی (علیهالسلام) چه زکات واجبی بر ذمه داشت با اینکه از مال دنیا چیزی برای خود فراهم نساخته بود و اگر منظور صدقه مستحب است که به آن زکات گفته نمیشود؟! پاسخ - اولا به گواهی تواریخ علی (علیهالسلام) از دسترنج خود اموال فراوانی تحصیل کرد و در راه خدا داد تا آنجا که مینویسند هزار برده را از دسترنج خود آزاد نمود، بعلاوه سهم او از غنائم جنگی نیز قابل ملاحظه بود، بنابراین اندوخته مختصری که زکات به آن تعلق گیرد و یا نخلستان کوچکی که واجب باشد زکات آنرا بپردازد چیز مهمی نبوده است که علی (علیهالسلام) فاقد آن باشد، و اینرا نیز میدانیم که فوریت وجوب پرداخت زکات فوریت عرفی است که با خواندن یک نماز منافات ندارد.
ثانیا اطلاق زکات بر زکات مستحب در قرآن مجید فراوان است، در بسیاری از سورههای مکی کلمه زکات آمده که منظور از آن همان زکات مستحب است، زیرا وجوب زکات مسلما بعد از هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مدینه، بوده است (آیه 3 سوره نمل و آیه 39 سوره روم و 4 سوره لقمان و 7 سوره فصلت و غیر اینها).
5 - میگویند: ما اگر ایمان به خلافت بلا فصل علی (علیهالسلام) داشته باشیم بالاخره باید قبول کنیم که مربوط به زمان بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده، بنابراین علی (علیهالسلام) در آنروز ولی نبود، و به عبارت دیگر ولایت در آن روز برای او بالقوه بود نه بالفعل در حالی که ظاهر آیه ولایت بالفعل را میرساند.
پاسخ - در سخنان روز مرده در تعبیرات ادبی بسیار دیده میشود که اسم یا عنوانی به افرادی گفته میشود که آنرا بالقوه دارند مثلا انسان در حال حیات خود وصیت میکند و کسی را به عنوان وصی خود و قیم اطفال خویش تعیین مینماید و از همان وقت عنوان وصی و قیم به آن شخص گفته میشود، در حالی که طرف هنوز در حیات است و نمرده است، در روایاتی که در مورد علی (علیهالسلام) از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در طرق شیعه و سنی نقل شده میخوانیم که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را وصی و خلیفه خود خطاب کرده در حالی که هیچیک از این عناوین در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نبود - در قرآن مجید نیز اینگونه تعبیرات دیده میشود از جمله در مورد زکریا میخوانیم که از خداوند چنین تقاضا کرد. هب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب.
در حالی که مسلم است منظور از ولی در اینجا سرپرستی برای بعد از مرگ او منظور بوده است، بسیاری از افراد جانشین خود را در حیات خود تعیین میکنند و از همان زمان نام جانشین بر او میگذارند با اینکه جنبه بالقوه دارد.
6 - میگویند: چرا علی (علیهالسلام) با این دلیل روشن شخصا استدلال نکرد؟ پاسخ - همانطور که در ضمن بحث پیرامون روایات وارده در شان نزول آیه خواندیم این حدیث در کتب متعدد از خود علی (علیهالسلام) نیز نقل شده است از جمله در مسند ابن مردویه و ابی الشیخ و کنز العمال - و این در حقیقت بمنزله استدلال حضرت است به این آیه شریفه.
در کتاب نفیس (الغدیر) از کتاب سلیم بن قیس هلالی حدیث مفصلی نقل میکند که علی (علیهالسلام) در میدان صفین در حضور جمعیت برای اثبات حقانیت خود دلائل متعددی آورد از جمله استدلال بهمین آیه بود. و در کتاب غایة المرام از ابوذر چنین نقل شده که علی (علیهالسلام) روز شوری نیز به همین آیه استدلال کرد.
7 - میگویند: این تفسیر با آیات قبل و بعد سازگار نیست، زیرا در آنها ولایت به معنی دوستی آمده است.
پاسخ - بارها گفتهایم آیات قرآن چون تدریجا، و در وقایع مختلف نازل گردیده همیشه پیوند با حوادثی دارد که در زمینه آن نازل شده است، و چنان نیست که آیات یک سوره یا آیاتی که پشت سر هم قرار دارند همواره پیوند نزدیک از نظر مفهوم و مفاد داشته باشد لذا بسیار میشود که دو آیه پشت سر هم نازل شده اما در دو حادثه مختلف بوده و مسیر آنها بخاطر پیوند با آن حوادث از یکدیگر جدا میشود. با توجه به اینکه آیه انما ولیکم الله بگواهی شان نزولش در زمینه زکات دادن علی (علیهالسلام) در حال رکوع نازل شده و آیات گذشته و آینده همانطور که خواندیم و خواهیم خواند در حوادث دیگری نازل شده است نمیتوانیم روی پیوند آنها زیاد تکیه کنیم.
به علاوه آیه مورد بحث اتفاقا تناسب با آیات گذشته و آینده نیز دارد زیرا در آنها سخن از ولایت به معنی یاری و نصرت و در آیه مورد بحث سخن از ولایت به معنی رهبری و تصرف میباشد و شک نیست که شخص ولی و سرپرست و متصرف، یار و یاور پیروان خویش نیز خواهد بود.
بعبارت دیگر یار و یاور بودن یکی از شئون ولایت مطلقه است.
8 - میگویند: انگشتری با آن قیمت گزاف که در تاریخ نوشتهاند، علی (علیهالسلام) از کجا آورده بود؟! بعلاوه پوشیدن انگشتری با این قیمت فوق العاده سنگین اسراف محسوب نمیشود؟ آیا اینها دلیل بر عدم صحت تفسیر فوق نیست؟ پاسخ - مبالغههائی که در باره قیمت آن انگشتر کردهاند بکلی بی اساس است و هیچگونه دلیل قابل قبولی بر گرانقیمت بودن آن انگشتر نداریم و اینکه در روایت ضعیفی قیمت آن معادل خراج شام ذکر شده به افسانه شبیهتر است تا واقعیت و شاید برای بی ارزش نشان دادن اصل مساله جعل شده است، و در روایات صحیح و معتبر که در زمینه شان نزول آیه ذکر کردهاند اثری از این افسانه نیست، بنابراین نمیتوان یک واقعیت تاریخی را با اینگونه سخنان پردهپوشی کرد.
این آیه تکمیلی برای مضمون آیه پیش است و هدف آنرا تاکید و تعقیب میکند، و به مسلمانان اعلام میدارد که: کسانی که ولایت و سرپرستی و رهبری خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و افراد با ایمانی را که در آیه قبل به آنها اشاره شد بپذیرند پیروز خواهند شد، زیرا آنها در حزب خدا خواهند بود و حزب خدا پیروز است.
(و من یتول الله و رسوله و الذین آمنوا فان حزب الله هم الغالبون).
در این آیه قرینه دیگری بر معنی ولایت که در آیه پیش اشاره شد یعنی سرپرستی و رهبری و تصرف دیده میشود، زیرا تعبیر به حزب الله و غلبه آن مربوط به حکومت اسلامی است، نه یک دوستی ساده و عادی و این خود میرساند که ولایت در آیه به معنی سرپرستی و حکومت و زمامداری اسلام و مسلمین است، زیرا در معنی حزب یک نوع تشکل و هم بستگی و اجتماع برای تامین اهداف مشترک افتاده است. باید توجه داشت که مراد از الذین آمنوا در این آیه، همه افراد با ایمان نیستند بلکه کسی است که در آیه قبل با اوصاف معینی به او اشاره شد.
آیا منظور از پیروزی حزب الله که در این آیه به آن اشاره شده، تنها پیروزی معنوی است یا هر گونه پیروزی مادی و معنوی را شامل میشود؟ شک نیست که اطلاق آیه دلیل بر پیروزی مطلق آنها در تمام جبههها است و براستی اگر جمعیتی جزء حزب الله باشند یعنی ایمان محکم و تقوا و عمل صالح و اتحاد و همبستگی کامل و آگاهی و آمادگی کافی داشته باشند بدون تردید در تمام زمینهها پیروز خواهند بود، و اگر میبینیم مسلمانان امروز به چنان پیروزی دست نیافتهاند، دلیل آن روشن است، زیرا شرایط عضویت در حزب الله که در بالا اشاره شد در بسیاری از آنها دیده نمیشود، و به همین دلیل قدرتها و نیروهائی را که برای عقب نشاندن دشمن و حل مشکلات اجتماعی باید مصرف کنند غالبا برای تضعیف یکدیگر بکار میبرند.
منبع:تفسیر نمونه آیت الله العظمی مکارم الشیرازی