راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2
بسم الله الرحمن الرحیم
با نام و یاد خداوند حاضر و ناظر این بلاگ جهت ترویج و تبلیغ مباحث معرفتی و بصیرتی ایجاد شده است امیدوارم که مفید فایده باشد

خدایا چنان کن سر انجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان

پیامبر با چه شیوه‌ای جامعه عرب جاهلیت را متحول نمود؟

رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤ منان رئوف و مهربان است.

 پیامبر اسلام (ص) در روز جمعه ۱۷ربیع الاول، بعد از طلوع فجر، و قبل از طلوع خورشید، در مکه چشم به جهان گشود، در شب تولد و هنگام تولد ان حضرت، حوادث عجیبی در جهان رخ داد؛

امام صادق (ع) در این باره فرمود: ابلیس (پدر شیطان ها) در اسمان های هفتگانه، رفت و آمد میکرد، هنگامی که عیسی( ع)متولد شد، از پرواز به سه آسمان ممنوع گردید، ولی در چهار آسمان، رفت و آمد میکرد و هنگامی که پیامبر اسلام (ص) متولد شد، از پرواز به سوی همه آسمان های هفتگانه ممنوع شد و شیطانهایی که به سوی آسمان می رفتند با تیرهای شهاب آسمانی رانده می شدند. هنگامی که افراد قبیله قریش، اوضاع آسمان را پریشان و دگرگون دیدند، گمان کردند که قیامت بر پا شده، به هم دیگر می گفتند:

«این پدیده ها نشانه بر پا شدن قیامت است که یهودیان و مسیحیان از آن سخن میگویند یکی از کاهنان زبر دست آن عصر به نام عمروبن امیر گفت:«به ستارگان آسمان که نشانه های مسیر راه زمستان و تابستان ما بودند بنگرید، اگر آنها از جای خود پرتاب شوند، بدانید که نابودی همه ما و همه چیز فرا رسیده است، ولی اگر آنها در جای خود قرار دارند و ستارگان دیگری پرتاب میگردند، این نشانه بروز حادثه جدیدی است که من چگونگی آن را نمی دانم.

 در همان بامداد تولد پیامبر اسلام ص همه بتها از جا کنده شده و سرنگون شدند

در ان هنگام ایوان عظیم کاخ مدائن (کاخ شاه ایران) به لرزه در آمد و چهارده کنگره(دندانه سر دیوار) آن فرو ریخت.

آب دریاچه ساوه در زمین فرو رفت و خشکید

آب رود سماوه(در بین کوفه) زیاد شد و به جریان افتاد.

آتشکده سرزمین فارس، پس از هزار سال روشنایی خاموش شد.

نوری از سرزمین حجاز بر آمد تا به مشرق رسید.

و این چنین محمد مصطفی صلی الله علیه و آله متولد گردید. و به نیکویی پروش یافت. و در جامعه عرب جاهلت به پیامبری برانگیخته شد. جامعه ای که از نظر اخلاق و اعتقادات و آداب اجتماعی به تعبیر قرآن در لبه پرتگاه آتش بود

وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا [۱]

و نعمت خدا را بر خود یاد کنید که دشمن یکدیگر بودید پس او میان دل‏هاى شما الفت داد و به موهبت او با هم برادر شدید و بر لبه پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید.

پیامبر اکرم (ص) طی دو دهه از عمر شریف خودتمام آداب و رسوم زشت جاهلیت را ریشه کن کردند و اخلاق نیکو را جایگزین آن نمودند و آنچنان بر سر این امر سختی کشیدند تا جایی که آن حضرت فرمود: «مَا أُوذِیَ‏ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیت‏؛‌ هیچ پیامبری مثل من اذیت نشد. [۲]

شایسته است نگاهی به شیوه تربیتی حضرت داشته باشیم، که ایشان چگونه و با چه ابزاری توانستند آداب و اخلاق ناصحیح مردم آن عصر را اصلاح نمایند و الگویی شایسته برای تاریخ بشریت بر جای گذارند. البته شیوه های رفتاری پیامبر گرامی اسلام بسیار است و ما در اینجا به چند مورد از مهمترین این شیوه ها میپردازیم.

اولین شیوه تربیتی؛ بشارت و انذار

در قرآن مکرر به این امر پرداخته شده است و پیامبر را به عنوان بشارت دهنده و انذار دهنده خطاب کرده است

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا [۳]

اى پیامبر ما تو را گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستادیم

همواره محبت شدید و غیر منطقی در افراد توقع بیجا ایجاد می کند و ملامت و سرزنش بسیار هم سبب لجاجت فرد میگردد.

حضرت علی(علیه السلام) در وصیت خود به فرزند بزرگوارش امام حسن(علیه السلام) می فرماید: «وَ الاِفراطُ فی المَلامَةِ یَشُبُّ نیران اللِّجاجَة»; زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را برمی افروزد. [۴]

لذا تشویق و سرزنش هر دو در جای خود لازم است تا فرد قبح و حسن اخلاق خود را متوجه گردد.

چه بسا افرادی که در آن دوره زشتی و علت اشتباه بودن بت پرستی یا قبح شیوه های ازدواج های رایج را نمی دانستند و فضای جامعه آن عمل را در نظرشان مقبول جلوه میداد.

زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا [۵]

آن کس که زشتی کردارش براى او آراسته شده و آن را زیبا می ب‏یند...

قرآن کریم در جای دیگر میفرماید

وَکَذَلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلاَدِهِمْ [۶]

و این گونه براى بسیارى از مشرکان بتانشان کشتن فرزندانشان را آراستند

یعنی کشتن فرزند به عنوان یک فرهنگ رایج در آمده بود و در نظرشان زشت و ناپسند نبود.

در اینگونه موارد پیامبر با بیان زشتی این اعمال و جایگزین نمودن آن با اعمالی نیکو و بیان ثواب و عقاب انجام آنها مردم را متوجه می ساختند.

دومین شیوه تربیتی؛ یادآوری نعمت

به یاد آوردن نعمت ها انسان را متحول میگردند و اثر ویژه ای در روح او به جا میگذارد. به عنوان مثال با سر زدن به خانه سالمندان، عیادت از بیماران، و رفتن به قبرستان چون انسان نعمت سلامتی و حیات خویش را به یاد می آورد معمولا تا چند روز این تاثیر در رفتار فرد محسوس است.

قرآن کریم می فرماید:

یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ [۷]

اى فرزندان اسرائیل نعمتهایم را که بر شما ارزانى داشتم به یاد آرید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید

در این باره امام سجاد (ع) فرموده اند: خداوند به موسی (ع) وحی کرد که ای موسی؛ مرا نزد بندگانم به خوبی و نیکی جلوه دِه و عشق و علاقه مرا در دل ­های آنان نمایان کن و آنان را هم محبوب من قرار دِه و کاری کن که بندگانم مرا دوست بدارند. موسی (ع) عرض کرد: خداوندا؛ چگونه این کار را انجام دهم؟ خداوند فرمود: نعمت های مرا به آنان یادآوری کن و بگو که چه عزت و برکاتی نصیب آنان شده است.[۸]

نمونه ای دیگر؛

در جنگ حنین که اولین جنگ پس از فتح مکه بود، مسلمانان در دو گروه در این جنگ حضور داشتند. دسته اول اهل مدینه بودند و دسته دوم اهل مکه که تازه مسلمان شده بودند و برخی از این اهل مکه پس از فتح مکه به ناچار اسلام را پذیرفته بودند و چندان اعتقاد قلبی قوی نداشتند. نوشته اند که در جنگ حنین غنائم بسیاری نصیب مسلمانان شد و فقط ۶۰۰۰ شتر و گوشفند در بین غنائم بود. پیامبر(ص) غنائم را در میان اهل مکه تقسیم نمودند و به هر کدام مقدار زیادی غنیمت رسید. و به اهل مدینه یا غنیمت ندادند و یا بسیار اندک بود. کم کم سر و صدا در بین لشکر به راه افتاد و اهل مدینه که سالها مسلمان بودند و سابقه یاری رسول خدا(ص) را داشتند اظهار نارضایتی میکردند.

وقتی این حرفها به پیامبر رسید، ایشان آمدند و در میان اینها ایستادند و فرمودند: شنیده ام به تقسیم غنائم معترضید، آیا فراموش کردید که سالها با یکدیگر در حال نزاع بودید، من به مدینه آمدم و دعوای شما پایان یافت. فراموش کردید که اسلام نداشتید و من اسلام را به شما عرضه کردم. شما در ضعف بودید و با آمدن من قدرت یافتید. و یکی یکی نعمت ها را برایشان یادآوری نمودند...

و سپس فرمودند: البته شما نیز میتوانید پاسخ دهید و بگویید: یا رسول الله تو در مدینه خانه ای نداشتی ما به تو خانه دادیم و برایت مسجد بنا کردیم، وقتی شبانه از مکه به مدینه آمدی ما تو را کمک کردیم و وقتی یاری نداشتی یاریت کردیم. و به مهاجرین نیز کمک کردیم. و ...

وقتی مردم با شنیدن این حرفها آرام شدند و بعضی ها اشک از چشمانشان جاری بود، پیامبر فرمود: شما غنیمت میخواهید یا پیامبر خدا را؟ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى لیکن [شما] زندگى دنیا را بر می گزینید با آنکه [جهان] آخرت نیکوتر و پایدارتر است [۹]

گفتند: نه یا رسول الله، ما شما را میخواهیم

حضرت فرمودند: من با شما به مدینه بازمیگردم و بدن من در شهر شما دفن میگردد.

سومین شیوه تربیتی؛ بیداری وجدان

وقتی انسان را به خودش ارجاع می دهند، در خیلی از موارد میتواند بین حق و باطل و صحیح و ناصحیح آنچه درست است را برگزیند. در قرآن هم از این شیوه یاد شده است؛

فَرَجَعُوا إِلَى أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّکُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ [۱۰]

پس به خود آمده و [به یکدیگر] گفتند در حقیقت‏شما ستمکارید

به عنوان نمونه وقتی حضرت ابراهیم بت ها را شکستند و تبر را بر دوش بت بزرگ نهادند و با آمدن بت پرستان به آنها گفتند که بت بزرگ سایر بت ها را شکسته البته اگر بتواند. و در واقع مردم را به خودشان بازگرداندند و همگی گفتند این بت که نمی تواند چنین کاری انجام دهد.

بازگشت به وجدان خویش یعنی انسان با یک دلیل منطقی، خود به اشتباه بودن رفتار و گفتارش پی ببرد.

در بسیاری از موارد وقتی مردم نزد پیامبر می آمدند و اظهار تمایل به گناه میکردند، حضرت آنها را به خودشان ارجاع میدادند.

چهارمین شیوه تربیتی؛ تشبیه و تمثیل

در قرآن بسیار از این شیوه استفاده شده است و چه بسا تاثیر کلامی که در غالب تشبیه بیان شود از یک سخن معمولی بیشتر باشد و مدت طولانی تری در ذهن بماند. پس یکی از شیوه های بسیار موثر تربیتی شیوه تمثیل است.

به عنوان مثال قرآن انسانها خوش طینت و بد طینت را چنین معرفی می نماید:

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء [۱۱]

آیا ندیدى خدا چگونه مثل زده کلمه پاک که مانند درختى پاک است که ریشه‏اش استوار و شاخه‏اش در آسمان است

وَمَثلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ [۱۲]

و مثل کلمه ناپاک چون درختى ناپاک است که از روى زمین کنده شده و قرارى ندارد

در روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: که روزی حضرت با دست به تنه خشکیده درختی می زنند و تمام برگهای خشک آن به زمیم می ریزد، حضرت می فرمایند: دیدید چگونه برگهای خشکیده به زمین ریختند، با توبه گناهان اینگونه می ریزد.

و یا در در یکی از سفرها وقتی پیامبر(ص) به همراه یارانشان در بیابانی بدون هیزم متوقف می شوند، میفرماید بروید و هیزم جمع کنید. اصحاب می گویند اینجا هیزمی نیست. حضرت می فرماید بروید و هر مقدار که میتوانید هرچند اندک هیزم بیاورید. وقتی اصحاب بر میگردند و هیزم ها را روی هم میگذارند تلی از هیزم جمع می شود. حضرت می فرمایند: گناه کوچک نیز اینگونه است. شاید به چشم نیایند اما با گذشت چند سال از عمر و جمع شدند آنها تلی از گناه ایجاد میگردد.

 

و بدین گونه نبی مکرم اسلام (ص) در شرایط گوناگون با استفاده از روش های مختلف به هدایت مردم پرداختند و لحظه ای از این امر غفلت نکردند و همواره نسبت به مومنان رئوف ومهربانند.

لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ [۱۳]

رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است، و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤ منان رئوف و مهربان است.


[۱] آیه ۱۰۳ - سوره  آل عمران

[۲] مناقب ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۲۴۷

[۳] آیه ۴۵ - سوره احزاب

[۴] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۲۱۴

[۵] آیه ۸ - سوره فاطر

[۶] آیه ۱۳۷ - سوره انعام

[۷] آیه ۴۰ - سوره بقره

[۸] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱، ص ۴

[۹] آیات ۱۶ و ۱۷ - سوره اعلی

[۱۰] آیه ۶۴ - سوره انبیا

[۱۱] آیه ۲۴ - سوره ابراهیم

[۱۲] آیه ۲۶ - سوره ابراهیم

[۱۳] آیه ۱۲۸ - سوره توبه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۱
حبیب غفاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی