اخلاق و جایگاه آن در جامعه
اخلاق و جایگاه آن در جامعه
آشنایی با اهمیت اخلاق، انگیزه فراگیری مباحث اخلاقی را در انسان بیشتر می کند و هرچه افراد جامعه با اهمیت اخلاق در روابط اجتماعی و محیط اجتماع بیشتر آشنا شوند، در پیمودن مسیر رشد و تعالی خود و دیگران موفق تر خواهند بود.
همواره انسانها، به فراگیری تمام آموزه های الهی برای پاسخ گویی به فطرت حقیقت خواه و خداجوی خود نیاز دارند و در شرایط کنونی، نیاز به علم اخلاق و مباحث اخلاقی، بیش از گذشته احساس می شود.
گفتنی است برخی ناآگاهانه، مسائل اخلاقی را امری خصوصی در زندگی شخصی افراد به شمار می آورند یا آن را تنها شامل مسائل مقدس روحانی و معنوی می دانند و معتقدند مسائل اخلاقی، تنها در زندگی اخروی تأثیر دارد، در حالی که این اندیشه، نادرست است. بسیاری از مسائل اخلاقی و بلکه همه آنها، در زندگی انسان اثرگذار هستند که این آثار می تواند مادی باشد یا معنوی. بی تردید، جامعه انسانی بدون مسائل اخلاقی، به باغ وحشی تبدیل خواهد شد که تنها قفس ها می توانند مانع فعالیت های تخریبی ساکنان آن شوند.
با اندکی تأمل در تاریخ درمی یابیم بسیاری از جوامع بر اثر برخی انحراف های اخلاقی، شکست خورده یا به طور کلی نابود شدهاند. همچنین بسیاری از زمامداران بر اثر نقاط ضعف اخلاقی، قوم و ملت خویش را در کام مصیبتهای دردناکی فرو برده اند.
جایگاه و اهمیت اخلاق در زندگی اجتماعی تا بدان جاست که حتی عمل کردن به قوانین و مقررات اجتماعی نیز بدون پشتوانه اخلاق ممکن نیست و اخلاق، بهترین ضامن اجرای قوانین و مقررات است. ازاین رو، مباحث اخلاقی، از مهم ترین هدف های ارسال پیامبران به شمار می رود و بدون آن، نه دین برای مردم مفهومی خواهد داشت و نه دنیای آنها سامان می یابد.1
در حقیقت، زمانی انسان شایسته نام انسان است که اخلاقی انسانی داشته باشد. در غیر این صورت، حیوانی خطرناک است که با استفاده از هوش سرشار انسانی، به ویرانی جامعه خود دست می زند، برای رسیدن به منافع نامشروع مادی، جنگ و خونریزی برپا می کند و برای فروش جنگافزارهای ویران گر خود، بذر نفاق و کینه در جامعه می پراکند.
همچنین اگر اخلاق نباشد، دین نیز نخواهد بود و با آسیب پذیری اخلاق افراد، جایگاه حقیقی دین؛ یعنی قلب های مؤمنان خدشه دار می شود. از آموزه های دینی بهویژه سخنان گهربار پیامبر خدا و امیر مؤمنان، علی علیه السلام نیز به خوبی درمی یابیم اخلاق های فاسد اجتماعی مانند کبر، حسد، غیبت و کینه، نقش بسزایی در دین ستیزی و دین گریزی انسان دارند. از آنجا که ریشه کن کردن این ویژگی های ناپسند به آسانی امکان پذیر نیست، بسیاری از افراد به دین داری حقیقی تن نمی دهند و چه بسا از آن روی گردانند و با ارزش های اسلامی مخالفت می کنند.2
بر همین اساس، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام ، پیروان و دوستداران خویش را از رذیلتهای اخلاقی و آثار شوم آن بازمی داشتند و پیش گیری از ابتلا به زشتیهای اخلاقی را آسان تر از درمان آن می دانستند. امیر مؤمنان، علی علیه السلام در بیان آثار شوم ویژگی های زشت اخلاقی می فرماید:
وَ لاَ تحَاسَدوُا، فَإنّ الحَسَدَ یَأکُل الایمانَ «کَمَا تَأکُل النَّارُ الحَطَبَ» و لاَ تَباغَضوُا فَإنَّهَا الحَالِقَةُ.3
حسد نورزید که حسد، ایمان را چون آتشی که هیزم را خاکستر کند، نابود می سازد. با یکدیگر دشمنی و کینه توزی نداشته باشید که نابودکننده هر چیزی است.
در اهمیت و جایگاه اخلاق نیک به عنوان ابزاری انسان ساز که آدمی را از دیگر موجودات متمایز می سازد و با رشد و تعالی فضایل اخلاقی، نور ایمان را به قلب وی می تاباند، همین بس که می توان ادعا کرد هدف از بنای آموزه ها و عبادت هایی که اسلام واجب کرده و ایمان به آنها را پایه های اسلام برشمرده است، چیزی جز تمرین های درست و کارساز با هدف نهادینه کردن خُلق وخوی پسندیده و روابط سالم و پایدار اجتماعی مناسب و درست در انسان نیست. بر همین اساس نیز این آموزه ها و فرمان های الهی باید همیشه تکرار شوند تا خُلق وخوی صحیح را در زندگی اجتماعی انسان به صورت ملکه درآورند. این عبادت ها بیشتر به تمرین های مداوم ورزشی شباهت دارد که انسان با شور و شعف به آنها روی می آورد و از انجام مداوم آنها، تندرستی و شادابی را در زندگی اجتماعی میجوید. برای مثال، خداوند متعال در کتاب خویش ما را به اقامه نماز فرمان می دهد تا از حقیقت نماز؛ یعنی دوری از زشتیها و پستی ها و پاکی از رفتارهای ناهنجار فردی و اجتماعی پرده بردارد و می فرماید:
«وَ أقِمِ الصَّلاةَ إنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الفَحْشاءِ و المُنْکَرِ؛ و نماز را به پا دار که نماز از کار زشت و ناپسند بازمی دارد». (عنکبوت: 45)
در حدیثی قدسی نیز آمده است:
إنَّمَا أتَقبَلُّ الصَّلاةَ مِمَّنْ تَوَاضَعَ بِهَا لِعَظَمَتی وَ لَمْ یَستَطِل عَلی خَلقی و لَم یَبت مُصرّاً عَلی مَعصیَتی، وَ قَطَع النَّهَارَ فِی ذِکرِی وَ رَحِمَ الْمسکِین وَ ابنَ السَّبیِلِ وَ الأرمُلَةَ وَ رَحِمَ الُمصابَ.4
بی گمان، من نماز را از کسی می پذیرم که به وسیله آن، در برابر عظمت و شکوه من فروتنی کند و بر آفریده های من تکبر و خودپسندی نکند و بر گناه و نافرمانی اصرار نداشته باشد و روز را به ذکر و یاد من به سر برد [و در هر کاری که انجام می دهد، مرا فراموش نکند] و با بینوایان و رهگذران درمانده و با بیوهزنان و مصیبتدیدگان مهربان باشد.
بنابراین، آموزه ها و دستورهای الهی مانند نماز، روزه، حج، زکات و دیگر عبادت هایی که جزو آموزه ها و شعایر اسلامی هستند، همگی پله =های رساننده انسان به درجه های مختلف کمال انسانی و هر یک سرچشمه پاکیها و نیکی هایی هستند که زندگی فردی و اجتماعی آدمی را از فرو افتادن در مفاسد و زشتیهای اخلاقی مصون می دارند. بیان این گونه لطایف و ظرافت های اخلاقی در محیط جاهلی و به دور از تمدن شبه جزیره عربستان و در میان مردمی که قرن ها در کینه توزی، دشمنی، نادانی و تندخویی به سر می بردند، خبر از هدف هایی دارد که خداوند برای رشد و صعود بندگان خویش ترسیم کرده است.
1. اخلاق در قرآن، ج 1، ص 17.
2. علیاکبر رشاد و همکاران، دانشنامه امام علی علیه السلام ، ج 4، ص 422.
3. نهجالبلاغه، خطبه 86.
4. محمد غزالی مصری، اخلاق اسلامی، ترجمه: محمود ابراهیمی، ص14.