راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2
بسم الله الرحمن الرحیم
با نام و یاد خداوند حاضر و ناظر این بلاگ جهت ترویج و تبلیغ مباحث معرفتی و بصیرتی ایجاد شده است امیدوارم که مفید فایده باشد

خدایا چنان کن سر انجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۹ ب.ظ

کیفیت ساختن تابوت حضرت زهرا (س)

ابن عباس مى گوید: آن هنگام که بیمارى حضرت فاطمه شدت یافت ، به اسماء بنت عمیس فرمود: آیا نمى بینى من در چه حالى هستم ؟ مبادا مرا روى تخته اى بگذارید که جنازه ام ظاهر باشد!
اسماء گفت : نه به جان خودم سوگند، بلکه نظیر آن تابوتى را براى تو درست مى کنم که در حبشه دیده ام .
حضرت زهرا به وى فرمود: پس نمونه آن را به من نشان بده ! اسماء فرستاد تا از بازار شاخه هاى تازه خرما آوردند. آنگاه آن تابوتى را که در حبشه دیده بود، ساخت و آن اولین تابوتى بود که ساخته شد.
حضرت زهرا پس از دیدن آن تابوت خندان شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود. سپس پیکر آن بانو را شبانه بردیم و دفن نمودیم و عباس ‍ بن مطلب بر جنازه آن بانو نماز خواند. عباس و على و فضل بن عباس در قبر آن بانو وارد شدند.
از اسماء بنت عمیس روایت شده که گفت : فاطمه دختر حضرت محمد صلى الله علیه و آله به وى فرمود: من این عمل را زشت مى دانم که یک پارچه روى جنازه زنان مى اندازند زیرا هر کسى از حجم و وصف آن جنازه آگاه مى شود.
اسماء گفت : اى دختر رسول خدا! من نظیر آن تابوتى را که در سرزمین حبشه دیده ام به تو نشان مى دهم . آنگاه فرستاد تا شاخه هاى تازه خرما آوردند و او تابوتى نیکو ساخت و یک پارچه روى آن انداخت .
حضرت زهرا فرمود چقدر این تابوت خوب است ، زیرا جنازه اى که در میان آن باشد تشخیص داده نمى شود که جنازه زن یا جنازه مرد است .
سپس حضرت فاطمه به اسماء فرمود: پس از آنکه من مردم تو مرا غسل بده ، احدى حق ندارد نزد من بیاید. و هنگامى که فاطمه از دنیا رحلت نمود، عایشه آمد که نزد جنازه اش برود، اسماء به وى گفت : مبادا نزد فاطمه بروى ! عایشه به ابوبکر شکایت کرد و گفت : اسماء نمى گذارد من نزد دختر رسول خدا بروم ، اسماء یک هودج نظیر هودج عروس براى فاطمه ساخته است .
اسماء در جواب ابوبکر گفت : فاطمه به من دستور داده که کسى نزد جنازه اش نرود، من این را در زمان حیات فاطمه طبق دستور شخص آن بانو ساخته ام .
ابوبکر گفت : مانعى ندارد، آنچه را که فاطمه دستور داده انجام بده . ابوبکر این را بگفت و بازگشت . آنگاه بدن آن حضرت را على و اسماء غسل دادند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۱۳
حبیب غفاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی