راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2
بسم الله الرحمن الرحیم
با نام و یاد خداوند حاضر و ناظر این بلاگ جهت ترویج و تبلیغ مباحث معرفتی و بصیرتی ایجاد شده است امیدوارم که مفید فایده باشد

خدایا چنان کن سر انجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان

دلایل وجوب برائت از استکبارجهانی و مرگ بر امریکا و اسرائیل

سوال میشود چرا هر وقت حرف از مهدویت می زنید، پای صهیونیسم و فراماسونری و امریکا و شیطان پرستی و فرقه های انحرافی را وسط می­کشید؟! مهدویت چه ربطی به دشمن شناسی دارد؟ می گویند شما کار تخصصی بلد نیستید! سخن از مهدویت یعنی شناساندن حضرت مهدی (عج)، تاریخ تولد، نام پدر و مادر، نوع زندگی، خصوصیات دوران غیبت، سیمای زمان ظهور و خصوصیات یاران او.

در جواب باید گفت : با اینکه مهدویت همه ی این پارامترها را شامل میشود، اما همه ی مهدویت همین ها نیست.

«اثبات» هر چیز مستلزم «نفی» چیز دیگر است. به بیان راحت تر برای اینکه بتوانی چیزی را قبول کنی ناچاری از متضاد آن فاصله بگیری. این درس را بزرگترین و شکوه مندترین شعار توحیدی یعنی : «لا اله الا الله» به ما می آموزد. این عبارت شریف با قاطعانه ترین نفی یعنی «لا» آغاز می­شود. چون تا کسی درگیر الهه های گوناگون باشد، هرگز به بارگاه خدای یکتا راهی ندارد.

 

در مقام مثال؛ تا وقتی جیب شما پر از خاک و خاشاک باشد نمی توانید آن را پر از کشمش کنید! لذا پذیرش اندیشه های دینی  زمانی ممکن است که ظرف وجود شما خالی باشد از اندیشه  و افکاری که با آن باور و اعتقاد خاص شما ، متناقض است.

در روابط بین انسان­ها هم این قاعده تا حدودی صادق است. اگر شما بخواهید یک دوستی به دور از ریا و نفاق با کسی داشته باشید، باید با دشمن او قطع رابطه کنید. اگر دوست شما متوجه شود که شما در عین حال که به او ارادت می­ورزید، طرح دوستی صمیمانه با دشمن او را ریخته­اید، هرگز ادعای دوستی صادقانه­ی شما را باور نخواهد کرد.

به نظر من مشکل شیعیان این نیست که امام مهدی (علیه السلام) را دوست ندارند. چرا «دوست داشتن» او یک چیز است و «امام قرار دادن» او چیزی دیگر. صرف اینکه اگر از من بپرسند امام تو کیست؟ بگویم: حضرت حجت (عج ) ، او را امام من قرار نمی دهد.

 امام به معنای مقتدا و پیشواست. وقتی ماکسی رابه عنوان  امام خود را انتخاب می کنیم یعنی قبول می کنیم او که در تک تک زوایای زندگی ما پیشوا و رهبر و مقتدای ما باشد.

 به عبارت دیگرامام من کسی است  که من قولاً و فعلاً قبول می کنم که در نحوه ی خوردن، خوابیدن، بیدار شدن، رفتن و آمدن و تعاملات روزمره، دوست یابی، علایق و سلایق، چگونگی انتخاب همسر و ازدواج و اشتغال و ارتزاق خود و حتی نوع تفکرات و خیالات  ا زااو (امام خود ) پیروی و متابعت نماییم  .

سوال : آیا میشود من شیعه ای باشم و در قول و گفتار به امامت مهدی (علیه السلام) و پدران طاهرین او «اعتقاد داشته» باشم اما در فعل و عمل و رفتار امام من شخص یا جریان دیگری باشد؟؟؟

جواب: با نهایت درد و اندوه باید بگویم بله، متاسفانه خیلی از ما ها چنین هستیم !!

امام تو آن کسی است که او را مقتدا و پیشوا قرار داده ای. حتی اگر خیلی خیلی خیلی امام زمان (عج) را دوست داشته باشی و هر هفته به جمکران بروی و در قنوت هر نمازت «عجل لولیک الفرج» بخوانی،  ای حبیب باید نگاه کنی که در زندگانی تو  چه کسی امام توست باید دقت نمایی که در عقاید ، افکار ،گفتار ، رفتار، عادات و آداب و امور زندگانی چی کسی مقتدا و امام توست و از آداب و رسوم و افکار و اندیشه و رفتار و گفتار چه کسانی پیروی و متابعت می کنی ؟؟؟ به چه کسی یا  چه کسانی و چه چیز های دل بسته و وابسته هستی ؟

شاید کسی اعتراض کند و بگوید : من جزو کسانی هستم که امام نمی خواهند! نه این طرفی هستم و نه آن طرفی!

اعتراض وارد نیست ! چون آدمیزاد دشمنی دارد به اسم «شیطان» که هر لحظه در کمین او است تا انسان لحظها ی ریسمان هدایت را رها کند او را در دام خود گرفتار می کند. آری به همین دلیل است  اگر آدمی از امامت امام برحق خود سرپیچی کند در دام امامت شیطان می افتد. در زبان دین و قرآن مبین ، دو نوع امام داریم: «امام نار» و «امام نور».

سرپیچی از امامت هر کدام به طور خود به خود یعنی پذیرش امامت دیگری. خداوند هم در قرآن (سوره­ی بقره، آیه 257) ولایت الله را در مقابل ولایت طاغوت قرار می دهد.

برخی ازجوانان عزیز سوال می کنند : با وجود این  همه مردم که در ظاهر مومن و عاشق و دلباخته و منتظر و مشتاق ظهور آقا هستند پس چرا آقا امام زمان (عج)نمی آید و ظهور نمی کنند ؟! یعنی در بین شیعیان واقعاً 313 نفر مومن و عاشق حقیقی حضرت آقا وجود ندارند که او را یاری کنند؟ مطالعه و مداقه  در تاریخ  اسلام  به ما کمک می کند : ۱۸000 نفر از مردم کوفه طی 12000  نامه با زیباترین و باشکوه ترین تعابیر خود  امام حسین (علیه السلام) را مخاطب قرار دادند که «بیا». اما وقتی زمان یاری رسید به او پشت کردند و تعداد زیادی از آنان در سپاه دشمن با حضرت جنگیدند.

اشکال کار کوفیان این نبود که امام را دوست نداشتند؛ بلکه آنان به دشمن امام «لا» نگفته بودند. امام اسمی و گفتاری آنان  امام حسین (علیه السلام) و امام واقعی و فعلی و رفتاری آنان یزید بن معاویه بود . به همین دلیل  است  که وقتی امام حسین(علیه السلام) در مسیر منتهی به کوفه به مردی بر می خورد و ازمرد عرب  از  احوال کوفیان جویا می­شود، او در جواب می­گوید: «قلوبهم معک و سیوفهم علیک» یعنی قلبهای آنان با توست ولی شمشیرهای آنان علیه تو.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۴
حبیب غفاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی