خلاصه دستور زبان فارسی (ضمیر ، قید ، گروه اسمی ...)
ضمیر و مرجع ضمیر چیست ؟
ضمایر واژههای هستند که به جای اسم نشسته و با پذیرش نقش های مختلف اسمی، از تکرار اسم جلوگیری می کنند.
مرجع ضمیر: اسمی را که ضمیر به جای آن می نشیند مرجع ضمیر گویند.
اقسام ضمیر عبارتند از:
ضمیر شخصی " من ، م- تو ، ت - او ، ش - ما ، مان - شما ، تان - ایشان ، شان " ضمیر مشترک "خود، خویش و خویشتن " ضمایر اشاره، پرسشی، تعجبی و مبهم . هر یک از این ضمایر معادل یک صفت با اسم مشابهاند.
*****************
ضمیر واژه اى است که به جاى اسم مى نشیند و نقش های مختلف آن را می پذیرد.
مرجع ضمیر همان اسمى است که ضمیر جانشینِ آن شده است.
**البتّه گاه ضمیر ، مرجع ندارد، یعنى خود به حالت اسم بروز مى کند.
مرجع معمولاً قبل از ضمیر، و گاه پس از آن مى آید.
قید چیست ؟
قید: واژه ای است که به مفهوم “فعل” چیزی اضافه می کند و توضیحی در بارۀ آن می دهد. به عبارتی فعل را به مفهوم جدیدی وابسته و مقید می کند:
رضا
[b]تند
[/b] رفت.
به علاوه کلمه ای که به مفهوم صفت، مسند، قید و یا مصدر چیزی می افزاید و توضیحی در باره آن می دهد نیز قید نامیده می شود:
ضمایر و انواع آن
ضَمیر واژهایست که میتواند جایگزین اسم شود، مثلاً به جای آنکه بگوییم «پرویز را دیدم و به پرویز گفتم»، میگوییم «پرویز را دیدم و به او گفتم».
فهرست محتوای مقاله
در یک هفته گذشته و پس از عمل جراحی رهبر معظم انقلاب، افراد زیادی از مقامات کشوری، لشگری، روحانیون، هنرمندان، ورزشکاران , ... به عیادت حضرت آقا رفتند و برای ایشان آرزوی سلامتی کردند, اما از جهاتی شاید خاص ترین فردی که به عیادت مقام معظم رهبری رفت حضرت ایت الله ناصری بودند
یک هفته گذشته و پس از عمل جراحی رهبر معظم انقلاب، افراد زیادی از مقامات کشوری، لشگری، روحانیون، هنرمندان، ورزشکاران , ... به عیادت حضرت آقا رفتند و برای ایشان آرزوی سلامتی کردند, اما از جهاتی شاید خاص ترین فردی که به عیادت مقام معظم رهبری رفت حضرت ایت الله ناصری بودند.
متن مصاحبه امام خامنه ای قبل از ترک بیمارستان
حضرت آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح روز (دوشنبه) پس از پایان دوران بستری در بیمارستان و بهبود کامل، از بیمارستان مرخص شدند.
رهبر انقلاب اسلامی قبل از ترک بیمارستان، در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر، ضمن ابراز رضایت از عمل جراحی و دوره درمانی پس از آن گفتند:
اکنون با سلامت کامل جسمی و نشاط روحی در حال بازگشت به منزل هستم اما از حجم عظیم محبتها و ملاطفتهایی که در این چند روز نسبت به این حقیر انجام شد، احساس شرمندگی و سنگینی بر دوش خود میکنم.
ایشان با اظهار قدردانی و تشکر فراوان از محبتهای فراوان قشرهای مختلف مردم، مراجع و علمای محترم، شخصیتها، مدیران برجسته کشور، سیاسیون، هنرمندان و ورزشکاران افزودند:
سالهاست آمریکا در کشورهای مختلف به دلایل متفاوت حضور نظامی پیدا میکند و هرگاه مورد پرسش اذهان مردم جهان قرار می گیرد دلیل انساندوستانه ای را ارائه میکند.
گروه بصیرتی صالحین؛هر چند عملکرد نیروهای نظامی آمریکا از حضور در خلیج فارس و حمله به هواپیمای مسافر بری ایران گرفته تا افغانستان و بمباران کور هواپیماهای جنگنده ی آمریکایی و از عراق و زندان ابوغریب گرفته تا حضور غیر مستقیم در سوریه همه و همه نشانه ای از انسان دوستی با خود ندارد لیکن توجیهات عجیب و غریب آمریکایی ها همواره بر این محور استوار بوده است .
یادم هست مادر بغلم کرد و گفت: زینبجان میدانی برای بابا چه اتفاقی افتاده؟ گفتم بله. سر بابا روی پای حضرت فاطمهالزهرا(س) است و دارند از دست حضرت آب مینوشند.
آبادان در واپسین روزهای سال1341 با آفتاب گرم خود میلاد کودکی را جشن گرفت که فرزند شور و حماسه بود. نامش را مهرداد نهادند اما به امید بندگی خداوند همواره او را عبدالله میخواندند. روح آرام و ملکوتی او از کودکی در زلال اذان و نماز تطهیر یافت و با شور و حالی کودکانه پا به حیطه علم و فضل و دانش گذاشت و پس از گذراندن دوران مختلف تحصیل و اخذ مدرک دیپلم از دبیرستان رازی آبادان، رشته مهندسی برق را برای ادامه تحصیل در مقطع عالی برگزید و خود را به همجواری امامرضا(ع) رساند.
حرف اول و آخرشان امام بود. ولایت ایشان را به حقیقت پذیرفته بودند و کاری نمیکردند جز برای پیشبرد فرامین امام.
در ورق زدن وصایای شهدا پیامی نبود، جز پیام امام و شهدا، درخواستی نداشتند جز پشتیبانی از ولایت فقیه که نکته کلیدی در پیروزی اسلام است.
در ادامه بخشهایی از وصایای شهدای دفاع مقدس را میخوانیم:
شهید رمضان رضاییبرزانی تولد 1338، شهادت 1362 از شهدای اصفهان میگوید:
در عصر و دوره ای به سر می بریم که طاغوت زمانه در قالب کشورهای استکباری و غربی تمام سرمایه، نیروی انسانی متخصص، تکنولوژی، صنعت، هنر، رسانه و به طور کلی، تمامی قوای خود را جهت مقابله با دین و مبانی و ارزش های اسلامی (که نمود ظاهری و حقیقی آن در انقلاب اسلامی ایران نمود یافته است) قرار داده است.
گروه تربیتی صالحین؛ حمایت از ساخت و ترویج فیلم ها و سریالهای تلویزیونی، تاسیس و حمایت از شبکه های ماهوارهای و چند زبانه، ایجاد سایتهای اینترنتی غیراخلاقی و ضد دینی و ایجاد بسترهای ارتباطی موبایلی، برگزاری جشنها و همایش های کوچک و بزرگ با حضور خوانندگان و بازیگران هالیوودی با هزینه های هنگفت و دقت در نورپردازی و صدا جهت جذب جوانان و بسیاری از عوامل جذاب دیگر تنها گوشهای از اقدامات خصمانه دشمن در فضای نابرابر جنگ نرم محسوب می شود.
چرا خیلی وقتا مثلا وقتی که میخوان #خطبه_عقد رو بخونن، دروغ ها شروع می شه؟
وقتی که خطبه عقد می خونن، چند بار عاقد میخواد از عروس «بله» بگیره، می گن: #عروس_رفته_گل_بچینه
چرا باید از همون اول دروغ گفته بشه؟
چرا این دروغ گفتن رو به نسل های آینده منتقل کنیم؟
آقای عراقچی به کجا چنین شتابان!؟
اظهارات اخیر آقای عراقچی عضو ارشد مذاکره کننده ی هسته ای ایران که از اعضا مذاکره کننده ی تیم دولت سابق نیز بوده اند بار دیگر موجبات تعجب و حیرت دلسوزان جریان هسته ای را فراهم آورد.
گروه بصیرتی صالحین؛ عباس عراقچی معاون وزیر خارجه و عضو تیم مذاکرهکننده هستهای اخیراً گفته است: «عدهای در داخل کشور از لغو تحریمها نگراناند»
مذاکرات هسته ای که با پشتیبانی مقام معظم رهبری تا کنون ادامه یافته است و با اینکه ایشان از ابتدای امر فرمودند((به این مذاکرات خوشبین نیستند)) و غرب تنها به موضوع هسته ای اکتفا نخواهد کرد، لیکن با این دیدگاه که تیم هسته ای از فرزندان نظام و انقلاب بوده و قصد خدمت دارد با حمایت مستقیم ایشان تا کنون پیش رفته است.
اصول اعتقادات
در
قالب سوال و جواب
تدوین کننده:
پایگاه مقاومت بسیج صدیقه کبری (س)
متربیان و اعضای حلقات صالحین
ناظر اجرایی: خانم منظر سقایی
تایپیست و ویراستار: خانم مهدیه امین آبادی
مربی راهنما: حبیب غفاری
شهریورماه93
ناگفتههای سردار نجات از زندگی رهبر انقلاب
به او گفتم همراه من بیا و چون پیرزن بود، او را به قسمت آقایان بردم و گفتم این هم «آقا»! اینجا بنشین و هر وقت خواستی برو. و بعد ایستادم از دور او را نگاه کردم.
به گزارش فرهنگ نیوز ، خودش میگوید: «محشور شدن ما با حضرت آقا به سال ۶۱ برمیگردد که ایشان رییس جمهور بودند و من مسئولیت حفاظت سپاه را برعهده داشتم.»
از طرف سپاه، علی شمخانی به عنوان جانشین فرمانده کل و مسئول اطلاعات نیز در جلسات شورای امنیت کشور شرکت میکردند.
«در همین جلسات بود که بنده نیز گاهی برای گزارش حفاظت از شخصیتها شرکت داشتم و حضرت آقا از همانجا ما را شناختند و زمانی هم که ایشان برای سرکشی به مناطق جنگی میرفتند، بنده ایشان را همراهی میکردم.»
از نخستین کسانی که در زمینه علم پزشکی کتاب نوشتهاند، امام علی بن موسیالرضا علیهالسلام است. امام وقتی به سوی طوس میآمدند، در نیشابور در مجلس مأمون با جماعتی از فلاسفه و پزشکان، چون یوحنابنماسویه و جبرئیلبنیخشوع و ابنبهلههندی و دیگر کسان گرد آمدند و سخن از طب به میان آمد. وقتی مأمون دراینباره از امام علیهالسلام پرسش کرد، حضرت فرمود:
دهها بلکه صدها روایت در شأن و جایگاه حضرت مهدی علیه السلام از معصومان علیهم السلام وارد شده است. این روایات دربارة مقام امام، صفات حضرت، علائم ظهور و شرایط زمانی آن و شیوه و سیاست حضرت برابر دشمنان و بازگشتگان است.
شباهتهای بین انبیا و امام مهدی علیهم السلام
حسن بن قیاما صیرفی میگوید: از ابا الحسن امام رضا علیه السلام پرسیدم: «فدایت شوم! پدرتان چه شد؟» فرمود: «همانند پدرانش علیهم السلام درگذشت». عرض کردم: «پس با حدیثی که زرعة بن محمد حضرمی از سماعة بن مهران نقل کرده است، چه کنم که امام صادق علیه السلام فرموده است: در این پسرم، شباهت به پنج تن از انبیا علیهم السلام است؛ همان طور که یوسف علیه السلام مورد حسد واقع شد، آن حضرت نیز مورد حسد واقع خواهد شد و همان طور که یونس غایب شد، آن حضرت نیز غایب خواهد شد و سه شباهت دیگر را ذکر کرد». امام فرمود: «زرعه دروغ گفته است. حدیث سماعۀ این چنین نیست؛ بلکه گفته: صاحب این امر یعنی در قائم شباهت به پنج تن از انبیا است و نگفته: پسرم [9]».
جریان فتنه 88 ، جریانی بود که به قول مقام معظم رهبری هنوز همه ابعاد آن شناخته نشده و هنوز قلمها آنرا تبیین نکرده اند.
گروه بصیرتی صالحین؛جریانی که دشمن خارجی با همه ی قوا و توان و هر چه در کیسه استراتژیستهای خود داشت وارد شد و از همه توان مارهای داخلی خود که سالها در آستین نظام پرورده بود استفاده کرد. همه توان خود را در براندازی همه نظام مقدس جمهوری اسلامی به کار گرفت .
چگونگی پیدایش وهابیت و خلاصه ای از افکار این فرقه ضاله
چگونگى پیدایش وهابیت
مسلک وهابى منسوب به شیخ محمد فرزند "عبدالوهاب" نجوى است و این نسبت از نام پدر او "عبدالوهاب" گرفته شده است.به گفته برخى از دانشمندان، علت اینکه این مسلک را بنام خود شیخ محمد نسبت نداده اند یعنى "محمدیه" نگفته اند. این است که مبادا پیروان این مذهب نوعى شرکت با نام پیامبر (ص) پیدا کنند. و از این نسبت سوء استفاده نمائید.
شیخ محمد بن عبدالوهاب مجدّد و احیاکننده ى یک سرى نظرات و اعتقادات خاص است که ریشه در مذاهب حنبلى -منسوب به احمدبن حنبل از ائمه اربعه اهل سنت - دارد،که با مقدارى افراط و تعصب خاص،قبلا توسط افرادى مانند ابن تمیمه و شاگردش ابن قیم جوزى و ابن عبدالهادى از علماى حنبلى قرن هفتم بذرش ریخته شد،اما بخاطر مخالفت هایش با مسلمات نزد امت و جمهور مسلمین، ابن تمیمه و شاگردانش تحت تعقیب حاکمان وقت قرار گرفتند و حکم ارتداد آنهااز سوى علماى مذاهب مختلف صادر شد و موقتاً با دستگیرى ابن تمیمه و محبوس شدن او و مرگش،این بذر بازایستاده از رشد و نمو (در قرن هفتم هجرى) بار دیگر درقرن دوازدهم بوسیله ابن عبدالوهاب امکان حیات و نشو ونمایافت و بدین سبب نام او شهرت یافت.
خلاصه ى زندگینامه محمدبن عبدالوهاب درحیات پدرش
محمدبن عبدالوهاب در سال 1115 هجرى قمرى تولّد یافت و در 1207 هجرى چشم از جهان فروبست. زادگاه او شهر عَیینه از سرزمین نجد است، پدرش در آن شهر قاضى بود و از علماء خوش سابقه.محمد از نوجوانى به مطالعه کتب تفسیر و حدیث عقاید سخت علاقه نشان مى داد.
محمد بن عبد الوهاب دروس مقدماتى و فقه حنبلى را از پدرش که از علماء حنبلى بود، فراگرفت. وى از همان آغاز جوانى به مخالفت با اعمال مذهبى مردم نجد پرداخت و آنها را که زشت مى شمرد با مخالفت شدید پدرش روبرو گشت.
بعد براى زیارت خانه خدا به مکه رفت و از آنجا به مدینه منوره جهت تکمیل درس هایش رهسپار گشت، در آنجا با توسل جستن مردم به قبر پیامبر (صلى الله علیه وآله)به مخالفت برخاست و پس از مراجعت به نجد جهت تکمیل نمودن تحصیلات خود به سرزمینهاى فراوانى مسافرت کرد، از جمله در بصره بمدت چهار سال و پنج سال در بغداد سکنى گزید و نیز به شهرهاى همدان و از آنجا به اصفهان و قم عزیمت نمود و سپس از آنجا به سرزمین خود نجد بازگشت.در این هنگام پدرش از "عَیینه" به "حریمله" انتقال یافت. محمد نیز ملازم و همراه پدر شد و در "حریمله" کتابهایى را از نزد پدر فراگرفت، و در آنجا نیز به مخالفت با عقاید مردم پرداخت و از این روى بین پدرش و او نزاع درگرفت و نیز بین او و مردم "حریمله" درگیرهاى سخت بوقوع پیوست، تا اینکه سرانجام در سال 1153 پدرش "شیخ عبدالوهاب" از دنیا رفت.
محمد بن عبد الوهاب بعد از مرگ پدر
شیخ محمد منفور پس از مرگ پدرش عبد الوهاب با فراغ بال بیشترى به تبلیغ عقاید باطل خویش پرداخت که در اثر آن عده اى به او گرویدند و از آن طرف مخالفین نیز قصد جان او نمودند که او بناچار از "حریمله" به "عَیینه" گریخت تا جان خویش محفوظ دارد، و در آنجا به امیر و حاکم "عیینه" که در آن زمان "عثمان ابن احمد" بود پناه برد، عثمان نیز او را پذیرفت و با هم پیمان بستند به اینکه عثمان از شیخ در تبلیغ عقایدش حمایت کند و شیخ نیز در بسط حکومت عثمان بر سرزمین "نجد" تلاش کند و
و براى استحکام پیمان ، عثمان بن احمد خواهرش جوهره را به عقد شیخ محمد ملعون درآورد ، در این حین خبر دعوت شیخ و اعتقادات خاص او به امیر "احسا" سلیمان الحمیدى رسید او نامه اى به عثمان نوشت و به او دستور داد که شیخ محمد را به قتل برساند و یا از سرزمین خود اخراج کند و عثمان هم چاره اى ندید جز اخراج شیخ به ناچار از "عیینه" خارج و رهسپار "درعیه" از سرزمینهاى نجد شد.
سال 1360 بود که شیخ محمد به "درعیه" رهسپار شد، در این زمان "محمدبن سعود" (جد آل سعود) امیر "درعیه" بود، او به دیدن شیخ آمد و به او خوش آمد گفت، و شیخ نیز به او مژده فتح و غلبه بر همه بلاد "نجد" را داد، و بدین تر تیب بین شیخ محمد و محمدبن سعود پیمان همکارى برقرار شد که شیخ محمد با یارى و حمایت محمدبن سعود عقایدش رانشر دهدو محمد بن سعود نیز با یارى معنوى شیخ محمد بر قلمرو خویش بیفزاید. از آن پس شیخ محمد نوعى خاصى از توحید را که ارائه کرده بود نشر مى داد و مردم را به آن دعوت مى کرد، هر کس آن را مى پذیرفت خون و مالش در امان بود، وگر نه با خون و مالش مانند خون و مال کفار حربى معامله مى کردند و آن را مباح و حلال مى دانستند.کسانى که با عقاید شیخ محمد موافقت مى کردند، مى بایست با او بیعت کنند و کسانى که به مقابله برمى خاستند باید کشته شده و اموالشان تقسیم گردد. بر طبق این روش مثلا از اهالى قریه "فصول" از اطراف شهر "احسا" حدود 300 مرد را به قتل رسانیدند و اموالشان را به غارت بردند.
رفتار وهابیون بعد از مرگ محمدبن عبدالوهاب
شیخ محمدبن عبدالوهاب در سال 1207 درگذشت، پس از شیخ محمد پیروان او به همین روش در ترویج عقاید او ادامه دادند و با مخالفین خود همان برخورد و معامله اى کردند که دین در حق کفار حربى معمول داشت، از قبیل کشتن مردان و اسارت زنها و غنیمت اموال آنها به نفع مجاهدین.
بعد از مرگ شیخ محمد، امیردرعیه "عبدالعزیز" بود. او در سال 1216 یعنى ده سال بعد از شیخ محمد با اعمالش زلزله اى در جهان اسلام، خصوصاً عالم شیعه ایجاد کرد.
او سپاهى مرکب از 20 هزار مرد جنگى فراهم کرد و به سرکردگى فرزندش سعود بسوى کربلا روانه کرد، که کربلا در این ایام در نهایت شهرت و آبادانى بود; زیرا که زائران از هر سوى، از جمله ایرانى و ترک و عرب به آن روى مى آوردند.در این حمله وهابیها "کربلا" را به وضعى درآوردند که شعرا براى آن مرثیه مى گفتند. در این دوران حدود 12 سال وهابیها گاه و بى گاه به شهر کربلا و اطراف آن نیز به شهر "نجف" حمله مى آوردند که نخستین آن در سال 1215 و تا سال 1225 ادامه داشت.
در سال۱۱۷۹ هجری شمسی یعنی(۱۲۱۵ ه.ق) پانزده هزار تن از وهابیون برای پاک کردن شهر کربلا از آنچه «نمادهای شرک» مینامیدند به شهر کربلا حمله کرده و خزینه و حرم امام حسین(ع) را بکلی تخریب کردند.
چون این خبر منتشر شد فتحعلیشاه قاجار، پادشاه وقت ایران، صد هزار لشگر فراهم کرد و سلیمان پاشا والی بغداد نیز لشگری جدا برانگیخت که با لشکر وهابیون در صحرای نجد رزم کنند لکن در ایران جنگ روسیه پیش آمد و در عراق جنگ کردها برای برپایی کشور مستقل خودشان برپا شد و بدین صورت تفکر وهابیت به شکلی قدرتمند ظهور کرد.
از زمانیکه شیخ محمد بن عبدالوهاب عقائد خود را ابراز و مردم را به پذیرفتن آنها دعوت کرد، گروه زیادى از علماى بزرگ به مخالفت با عقائد او پرداختند.
نخستین کسى که به شدت با او مخالفت برخاست پدرش عبدالوهاب و سپس برادرش شیخ سلیمان بن عبدالوهاب بودند که هر دو از علماى حنبلى محسوب مى شوند.
همچنین باید دانست که شیخ محمد بن عبدالوهاب مبتکر و آورنده عقاید وهابیان نیست بلکه قرنها قبل از او این عقائد بصورتهاى گوناگون از افرادى مانند ابن تیمیه و شاگرد او ابن القیم اظهار شده است ولى بصورت مذهب تازه اى در نیامده و طرفداران زیادى پیدا نکرده بود.
ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه از علماى حنبلى که در 728 هجرى قمرى در گذشته است.وى عقائد و آرائى برخلاف معتقدات عموم فرقه هاى اسلامى اظهار مى داشت و پیوسته مورد مخالفت علماى دیگر قرار داشت و به عقیده محققین همین عقائد بعداً اساس معتقدات وهابیان را تشکیل داده است.
خلاصه اى از افکار فرقه وهابیت
وهابیت دیدگاه جدیدی در مذهب سنی حنبلی است که از علمای سنی عربستان سعودی است. وی خود پیرو ابن تیمیه بود و با ایدئولوژیهای شیعه و تصوف آن زمان به مخالفت برخاست. وی تنها به حدیث و قرآن اعتقاد داشت و واسطه کردن شخص و بندگان خدا را کفر به خدا و شرک مطلق میدانست
وهابیت در ۵۰ سال گذشته مذهب درباری سعودی بودهاست، اما گروهی تندرو از این میان به نام القاعده و سلفیهای تکفیری (سلفی جهادی) ظهور نموده و باعث انشعاب در مکتب وهابیت شدهاند.
علمای بزرگ وهابی مانند ابن جبرین ، شیعیان را رافضی مینامند و قتل آنان را مباح میدانند. تشیع را به مراتب بدتر از سایر ادیان میدانند و مال و جان آنان را حلال میدانند. این فتواها باعث کشته شدن هزاران زن و مرد و حتی کودک شیعه مذهب در کشورهای عراق و افغانستان و ایران (زاهدان) شد.
وهابیانی که در هندوستان، افغانستان و پاکستان هستند و هستهٔ اصلی نیروهای القاعده را تشکیل می دهند در اصل پیرو ]تسنندیوبندی] هستند و به علت مبارزه با شعایر دینی نظیر زیارت اهل قبور و... و دشمنی با تشیع با وهابیان عربستان متحد شدند به طوری که امروز هر دو طایفه را پیرو یک مسلک می دانند.
وهابیان و تعمیر قبور اولیاء خدا:
از مسائلى که وهابیان درباره آن حساسیت خاصى دارند مسأله تعمیر قبور و ساختن بنا بر روى قبور پیامبران و اولیاء الهى و صالحان است.
براى نخستین بار این مسأله را ابن تیمیه و شاگرد معروف او ابن القیم عنوان کرد و بر تحریم ساختن بناء و لزوم ویرانى آن، فتوى داده اند.
در سال 1344 هجرى قمرى که سعودیها بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلط پیدا کردند، به فکر افتادند که براى تخریب مشاهر بقیع و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر مستمسکى بدست آوردند و با گرفتن فتوا از علماء مدینه، راه تخریب آنرا هموار کنند،
از این جهت قاضى القضات نجد سلیمان بن بلیهد را روانه مدینه کردند که وى مسائل مورد نظر آنان را از علماء آنجا استفتاء کند.
البته در رد این نظریه ما دو دیدگاه داریم :الف) نظریه قرآن درباره تعمیر قبور_ب) سیره مسلمین و اجماع ادعا شده در مورد تعمیر قبور را داریم که به علت طولانی شدن بحث از آن می گذریم.
وهابیان و زیارت قبور:
در بین فرِق اسلامى گروه وهابى اصل زیارت قبور را حرام نمى دانند ولى سفر براى زیارت قبور اولیاء را حرام و ممنوع اعلام کرده اند امّا علماء اسلام به پیروى از آیات قرآن و احادیث مختلف زیارت قبور را تجویز کرده اند.
براى بررسى این بحث را در آئینه قرآن و احادیث مى نگریم.
1) قرآن:"وَ لاتُصَل على اَحَد مِنُهم ماتَ اَبَداً و لاتَقُم على قَبْرِه اِنّهُم کَفِرُوا باللهِ وَ رَسُولِهِ و ماتُوا وَهُمْ فاسِقُونَ.براى کسى از آنان(منافقان)اگر بمیرد هیچ گاه نماز نگزار و بر قبر آنان براى طلب مغفرت نایست آنان به خدا و پیامبر او کفر ورزیده ودر حالیکه فاسق و بدکارندمرده اند.
آیه مى فرماید درباره منافقین نماز نگزار و طلب مغفرت نکن، مفهوم آیه آنست که درباره غیر منافق اشکال ندارد.
2) حدیث: رسول گرامى فرمود: زُورُا القبورَ فإنّها تُذَکِّرُکم الاخرةَ.قبرها را زیارت کنید زیرا زیارت آنها، یادآورى آخرت مى گرد.
خلاصه اینکه از قرآن و حدیث اصل جواز زیارت قبور بدست مى آید و بعلاوه از احادیث فراوان مى توان حکم به فضیلت زیارت قبور داد از جمله در مورد رسول خدا (ص) وارد شده است: "زارالنبى قبَر اُمهِ فَبَکى و أبکى مَنِ حَوْلَه... إستاذنتُ ربىّ فى اَنْ ازُورَ قَبرها فاَذِنَ فَزوروُا القبور فإنها تُذکّرُکم الموتَ.
پیامبراکرم (ص) قبر مادر خود را زیارت کرد و در کنار قبر او گریست و کسانى را که دور او بودند گریاند، و فرمود: از خدایم اجازه گرفته ام که قبر مادرم را زیارت کنم، شما نیز قبرها را زیارت کنید زیرا زیارت آنها مایه یادآورى خداست.
وهابیان و توسّل به اولیاء الهى:
از روزى که شریعت اسلام بوسیله پیامبر ابلاغ شد توسل به عزیزان درگاه الهى از جمله مسائلى است که بین مسلمانان جهان رواج کامل دارد.در این بین تنها بوسیله ابن تیمیه توسّل به اولیاء الهى مورد انکار قرار گرفت و پس از دو قرن محمد بن عبدالوهاب راه او را پیمود و جریان انکار را تشدید کرد و آنرا نامشروع و بدعت دانست.
وهابیان و تبرکّ و استشفاء به آثار اولیاء
وهابیان تبرک به آثار اولیاء را شرک مى دانند و کسى که محراب و منبر و ضریح پیامبر را ببوسد مشرک مى خوانند گرچه در آن عمل هیچگونه الوهیتى نباشد بلکه عشق به پیامبر سبب این اعمال شده باشد.
براى بررسى بطلان این عقیده در قرآن و احادیث و سیره مسلمین سیرى خواهیم داشت.
1ـ قرآن کریم :"اذهبوا بقیصى هذا فالقوه على وجه ابى یات بصیراً. یوسف مى گوید: پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیفکنید تا او بینائى خود را باز یابد.
حضرت یعقوب (ع) نیز پیراهن حضرت یوسف (ع) را بر دیدگان خود افکند و بینائى اش را بدست آورد لذا قرآن مى فرماید:فلما ان جاء البشیر القاه على وجهه فارتدَّ بصیراً.
با این آیات روش و عمل حضرت یعقوب (ع) که از پیامبران الهى است آیا تبرکّ و استشفاء به آثار اولیاء شرک است!
2ـ احادیث:بررسى زندگانى پیامبر بروشنى گواه بر این مطلب است که یاران آن حضرت در تبرکّ جستن به آب وضوى پیامبر از یکدیگر سبقت مى گرفتند.در این مورد احادیث موجود در دو منبع مهم اهل سنت را مورد بررسى قرار مى دهیم:
الف) بخارى در جریان صلح حدیبیه مى نویسد:
هرگاه پیامبر وضو مى گرفت، یاران او براى ربودن قطرات آب وضوء آن حضرت بر یکدیگر سبقت مى گرفتند.همچنین بخارى درباره صفات پیامبر از وهب بن عبدالله نقل کرده است که مردم دستهاى پیامبر را به صورت خویش مى کشیدند، من نیز دست آن حضرت را گرفته و به صورت خود کشیدم و دست او خوشبوتر از مشک بود.
ب) مسلم در کتاب خود در این مورد مى گوید:پیامبر سر خود را مى تراشید و یاران او در اطراف او بودند و هر تارى از موى او در دست یکى از آنان بود.
3ـ سیره مسلمین:ذکر خلاصه اى از سیره مسلمین در این مورد بطلان نظر وهابیان را به اثبات خواهد رساند.دخت گرامى پیامبر پس از درگذشت و دفن پیامبر گرامى، در کنار قبر وى ایستاد و مقدارى از خاک قبر را برداشت و به صورت گذاشت و گریه کرد و دو شعر را سرود.
"ماذا عَلَى من شَمَّ تُرْبَةَ احمدَا***اُن لایَشُمَ مَدى الزمانِ غَوالیاً
چه مى شود بر آن کسى که خاک قبر احمد را ببوید، دیگر تا زنده است مشکهاى گران قیمت را ببوید.
"مُبْعتَ عَلَىّ مَصائب لوانها***مُّبعت على الایام میزن لیالیا
مصیبت هائى بر من وارد شد که اگر بروزهاى روشن وارد مى شد به شب تار تبدیل مى شدند.
نکته مهم: این همه نقلهائى که در مورد تبرک و استشفاء به آثار اولیاء در کتب تاریخى آمده است هیچگاه نمى تواند دروغ و بى اساس باشند.و بر فرض بى پایگى و دروغ این نقلها، باز بر مقصود ما گواهى مى دهند زیرا اگر چنین کارهائى شرک و بدعت و یا نامشروع و حرام به شمار مى رفت هرگز دروغ پردازان آنها را به شخصیت هاى اسلامى نسبت نمى دادند زیرا افراد دروغگو در زمینه هائى دروغ پردازى مى کنند که مورد پذیرش جامعه باشد تا مردم سخن آنها را بپذیرند و هرگز اینگونه کارها را به صالحان نسبت نمى دهند. زیرا در این صورت با مقاومت و عدم پذیرش مردم روبرو مى شوند.
تاریخچه و تفکرات فرقه های بابیت و ازلیه و بهائیت
ریشه فرقه های بابیت و بهائیت به فرقه ای به نام فرقه شیخیه بر می گردد .
فرقه شیخیه را شخصی به نام شیخ احمد اَحسائی که اهل عربستان بوده و در قرن 11 ﻫ ق می زیسته درست کرد.
اهم اعتقادات این فرقه این بوده که اصول دین را چهار تا می دانستند که عبارتند از:
توحید , نبوت , امامت و رُکن رابع.
رُکن رابع چنین بود که اعتقاد داشتند که هرکس زهد کامل پیدا کند به جایی می رسد که "باب" ارتباط مردم با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می شود و به ساحت آن حضرت می رسد و این فرد واسطه بین مردم و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. شیخ احمد اَحسائی خود را چنین می پنداشت.
چالش آب یخ اتفاق جدیدی است که به سرعت در فضای مجازی پخش شده و ثروتمندان و مشهوران زیادی از دنیا به این اقدام دست زده اند.
گروه بصیرتی صالحین؛ اما ماجرای این چالش از این قرار است که عدهای از خانوادههای بیماران اسکلروز جانبی آمیوتروفیک برای افزایش آگاهی درباره این بیماری در شبکههای مجازی کمپینی به نام «چالش سطل یخ» راه انداختهاند که در آن هر فرد یا باید سطلی از آب یخ روی سر خودش خالی کند یا ۱۰۰ دلار برای پژوهش روی این بیماری کمک نقدی کند. بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (als) یک بیماری اعصاب حرکتی است که بیمار آرامآرام قدرت حرکت دادن اعضای بدنش را از دست میدهد.دستها و پاها، کمر، گردن، دهان و زبان همه آرامآرام از کار میافتند، ولی حواس او کار میکند.