رحلت فیلسوف شهیر علامه "سیدمحمدحسین-طباطبایی" صاحب تفسیر شریف "المیزان"
( 24 آبان ماه 1360 شمسی )
علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در سال 1281 ش برابر با 1321 قمری در تبریز متولد گردید. در 23 سالگی عازم نجف اشرف گردید. علامه، طی یازده سال اقامت در نجف از محضر عالمان نامداری همچون میرزای نایینی، سیدابوالحسن اصفهانی، محمدحسین غرویاصفهانی و میرزاعلی آقا قاضیطباطبایی استفادههای فراوان برد و مدارج علمی و کمالات اخلاقی را پیمود. علامه طباطبایی همزمان با تدریس، از تالیف آثار گرانبها و سودمند غفلت نورزید و کتب متعددی را به رشته تحریر درآورد که اصول فلسفه و روش رئالیسم در 5 جلد، بدایةُ الحکمه، نهایةُ الحکمه، وحی یا شعور مرموز، علی(ع) و فلسفه الهی و حاشیه بر اسفار صدرالدین شیرازی و.... از آن جملهاند.
قیس بن مسهر صیداوى سفیر ایمان و رشادت
هنگامى که کاروان
امام حسین (ع) در مسیر خود
به سوى کوفه به منزلگاه حاجز رسید، این نامه را به مردم کوفه نوشت :
به نام خداوند بخشنده و مهربان ...
نامه مسلم بن عقیل به من رسید و نوشته است شما با هماهنگى و
راى نیک در راه یارى ما خاندان بوده و آماده مطالبه حق ما مى باشید. از خداوند مى
خواهم که همه آینده مرا به خیر نموده و شما را موفق گرداند، خداوند بر همه شما ثواب
و اجر بزرگ عنایت فرماید و من هم روز سه شنبه ، هشتم ذى حجه ، از مکه به سوى شما
حرکت کرده ام ، جلوتر سفیر خودم را فرستادم ، با رسیدن نامه ی من به سرعت کارهاى خود
را سر و سامان دهید و من به زودى وارد خواهم شد.
نامه را به قیس بن مسهر صیداوى
داد و او را به سوى کوفه فرستاد.
بیشترخطاها ناشی ازبی بصیرتی است.
اگر من بخواهم یک توصیه به شما بکنم، آن توصیه این خواهد بود که بصیرت خودتان را زیاد کنید؛ بصیرت. بلاهایی که بر ملت ها وارد می شود، در بسیاری از موارد، بر اثر بی بصیرتی است.
خطاهایی که بعضی از افراد می کنند، بر اثر بی بصیرتی است. بصیرت خودتان را بالا ببرید.
آگاهی خودتان را بالا ببرید.
من مکرر این جمله امیرالمؤمنین علیه السلام را در گفتارها بیان کردم که فرمود:
«الا و لا یحمل هذا العَلَم الا اهل البصر و الصّبر»
روز عاشورای 61 هجری تبلور بغض قومی با یک امام و رهبر مهربان
(که در روایت آمده : الامام والد الشفیق یعنی امام پدری مهربان و دلسوز است) بود ،
اما غافل از آنکه روزی کسانی میآیند که در راه حب او از جان خود می گذرند تا با علی مرگ را
از روی شوق زیاد در آغوش بکشند
زیرا که خود فرمود : فمن یمت یرنی یعنی هرکس که بمیرد مرا می بیند و چه خوش گفت آن
شاعر که ....
به گزارش فرهنگ نیوز ، هاشمی رفسنجانی در دیدار جمعی از مسئولان معاونت ساماندهی امور جوانان در وزارت ورزش و جوانان، علت تشکیل داعش را به لعن صحابه نسبت داد. وی با بیان اینکه «از لعنت صحابه به داعش رسیدیم» میگوید قرآن تهدید میکند که - لاتنازعوا-، (ولی ما) را ندیده گرفتیم و هی دامن زدیم به -اختلافات- سنی و شیعه و عمرکشون و لعنت به صحابه، از این کارهایی که خیلی عادی است و بعضیها هم- انجامش را- عبادت میدانند! همین- کارهایی مثل عمرکشون و لعنت به صحابه- و اختلاف انداختن بین مسلمانان نتیجهاش این میشود- که- ما به این القاعده و داعش و طالبان و این چیزها میرسیم.
مباحث یک جلسه حلقات صالحین (1)
1- قرآن : صبر متناسب با سختی ها
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ
لَعَلَّکَ تَرْضَى
پس بر آنچه مىگویند شکیبا باش و پیش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نیایش پرداز باشد که خشنود گردى
توجّه به تدبیر خداوند و قانونمند بودن کیفر و عذاب و توجّه به سنّتهاى الهى، مقدمهى صبر و تسبیح وتحمید است. «فاصبر» (با توجّه به آیات قبل)
صبر در امور باید به اندازهى مشکلات باشد. «فاصبر على ما یقولون»
حمد و تسبیح الهى وسیلهاى براى تقویت روحیه در مقابل لجاجتها و تبلیغات دشمن است. «فاصبر - سبّح»
تنزیه خداوند از راه ستایش و حمد او است. «سبّح بحمد»
پیرایش از بدىها بر آرایش به خوبىها مقدم است. تسبیح بر تحمید تقدم دارد.«سبّح بحمد»
قرآن براى بیان زمان انجام تکالیف، از ابزار و معیارهاى طبیعى استفاده کرده است. «قبل طلوع... وقبل غروبها»
تسبیح و حمد الهى قبل از طلوع وغروب آفتاب اثر خاصى دارد. «قبل طلوع... و قبل غروبها»
اوقات خود را با یاد خدا پر کنیم تا زمینهاى براى سایر افکار باقى نماند. «قبل طلوع - قبل غروب - آناء اللیل - اطراف النهار»
شب، تنها براى استراحت و خواب نیست، باید بخشى از آن را به عبادت اختصاص داد. «و من آناء اللیل»
اگر ذکر خدا با سایر شرایط انجام شود، نتیجه بخش خواهد بود. «لعلّک»
مقام رضا، بالاترین درجهى تکامل است. «لعلّک ترضى»
آیه شماره 130 از سوره مبارکه طه
2- اخلاق : وفاداری نسبت به پیمان صلح
روزى عدى فرزند حاتم طائى به همراه عُبِیْده، به محضر مبارک امام حسین صلوات اللّه علیه آمدند و در حالى که تپش قلبش بسیار شدید بود گفت :اى ابا عبداللّه ! ذّلت را با عزّت - در صلح امام حسن با معاویه - مبادله کردید؛ و متاعى قلیل پذیرفتید و عظمت خود را از دست دادید، همه ما، به وسیله شما مطیع شدیم و یک عُمْر باید مخالف باشیم .
اکنون برادرت حسن و جریان صلح را رها کن و نیروها و شیعیانت را از کوفه و دیگر شهرها جمع نما.
امام حسین فرمود: ما معاهده بسته ایم و راهى بر شکست آن نیست، چون عهدشکنى شیوه ما نمى باشد.
حیاة الامام الحسین : ج 2، ص 116.
3- حدیث (قوی ترین مردم )
پیامبراکرم (ص) : مَن أحَبَّ أن یَکونَ أقوَى النّاسِ فلْیَتَوکَّل عَلَى اللّه ِ.
تحف العقول ،ص27
هرکه دوست دارد نیرومندترینِ مردم باشد، باید به خدا توکّل کند.
4- احکام عزاداری
استفاده از آلات موسیقى مانند اُرگ (از آلات موسیقى و شبیه پیانو است) و سنج و غیر آنها در مراسم عزادارى چه حکمى دارد؟
استفاده از آلات موسیقى، مناسب با عزادارى سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزادارى به همان صورت متعارفى که از قدیم متداول بوده برگزار شود.
منبع:استفتائات رهبری،احیاء مناسبتهای دینی،سوال1449
5- کلامی شهید : همکلاسان عزیزم باید آینده مملکت بدست شما اداره شود پس اول متعهد شوید و بعد متخصص. شهید عبدالله آگاه
یک بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بیسوادی ما را به رخمان بکشد.هر وقت وارد اتاق می شدم ، نیم خیز هم که شده از جاش بلند می شد . اگر بیست بار هم می رفتم و می آمدم بلند می شد. می گفتم : علی جان ، من غریبه هستم ؟ چرا به خودت زحمت می دی؟ می گفت : احترام به والدین ، دستور خداست.
یک روز که خانه نبودم ، از جبهه آمده بود . دیده بود یک مشت لباس نشسته گوشه ی حیاطه ، همه را شسته بود و انداخته بود روی بند . وقتی رسیدم بهش گفتم :الهی بمیرم برات مادر ، تو با یک دست، چطوری این همه لباس رو شستی؟
گفت : اگر دو دست هم نداشتم ، باز هم وجدانم قبول نمی کرد من اینجا باشم و تو زحمت شستن لباس ها را بکشی ! شهید علی ماهانی
منبع : نماز،ولایت،والدین،ص 83
6- مدیریت غریزه جنسی
پرسش: شرایط ازدواج برای من مهیا نیست. برای کنترل شهوت با مشاور دانشگاه مشورت کردم. او گفت که بدون افراط، برای کاهش فشار روانی، استمنا کن. استدلال او این بود که همانگونه که هنگام اضطرار، خوردن مردار برای شخص گرسنه مباح است، غریزة جنسی را نیز، که یک نیاز فیزیولوژیک طبیعی است، به هنگام اضطرار میتوان با استمنا خاموش کرد. آیا این استدلال درست است؟
پاسخ: استمنا حرام است و برای جلوگیری از فشار روانی از کثرت شهوت میتوانید از راههای عقل و شرعپسند مانند ازدواج موقت، انجام ورزش، روزه، اجتناب از غذاهای مقوی و محرک (ادویهجات، موز و...) و لباسهای تنگ و عدم توقف در محیط خلوت و...، اقدام کنید.
پی نوشت :
.سیدمحمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، مشاوره زیر گنبد فیروزه ای
(استفتائات فقهی در حوزه مشاوره و درمان درمانی)، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم(ره)، ص58.
مراسم دفن اختلافات
اگر دو دست هم نداشتم ، باز هم وجدانم قبول نمی کرد همکلاسان عزیزم باید آینده مملکت بدست شما اداره شود پس اول متعهد شوید و بعد متخصص. شهید عبدالله آگاه |
|
یک بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بیسوادی ما را به رخمان
بکشد.هر وقت وارد اتاق می شدم ، نیم خیز هم که شده از جاش بلند می شد . اگر بیست بار
هم می رفتم و می آمدم بلند می شد. می گفتم : علی جان ، من غریبه هستم ؟ چرا به خودت
زحمت می دی؟ می گفت : احترام به والدین ، دستور خداست. یک روز که خانه نبودم ، از
جبهه آمده بود . دیده بود یک مشت لباس نشسته گوشه ی حیاطه ، همه را شسته بود و
انداخته بود روی بند . وقتی رسیدم بهش گفتم :الهی بمیرم برات مادر ، تو با یک دست،
چطوری این همه لباس رو شستی؟ گفت : اگر دو دست هم نداشتم ، باز هم وجدانم قبول نمی
کرد من اینجا باشم و تو زحمت شستن لباس ها را بکشی ! شهید علی
ماهانی منبع : نماز،ولایت،والدین،ص 83 |
مژده مژده !!! از 40تحریم شاید 6 تحریم لغو شود آنوقت جشن می گیریم !!!!
مهم ترین بحث موجود در کشور بحث هسته ای است و متاسفانه تیم مذاکره کننده هسته ای با افتخار تمام می گوید که کار را به اتمام رسانده است و تقریبا پرونده هسته ای کشور پیچیده شده است و 3 آذر روز اتمام پرونده است و متاسفانه قرار است جشن هم بگیرند.
افتخار این تیم این است که توانستیم با آمریکا رابطه برقرار کنیم و دولت قبلی نتوانست و حال آنکه باید از آنها پرسید به چه قیمتی و برای چه با آمریکا مذاکره کرده اند؟
مقام معظم رهبری فرمودند که به هیچ وجه نباید با آمریکا رابطه داشت و از آن سو رئیس جمهور تنها کشور اسرائیل را خط قرمز می داند و این در حالی است که رهبری دو کشور اسرائیل و آمریکا را جزء خطوط قرمز می داند.
رهبری فرمودند که به سه دلیل نباید با آمریکا رابطه داشت و به دو دلیل رابطه با آمریکا مضر است و تا زمانی که اینگونه است نباید با آمریکا هیچگونه تعاملی داشت.
فرق نمی کند کجا خدمت کنم
هیچ شنیده ای که مرغی اسیر، قفس را هم بر دارد و با خود ببرد؟
شهید سیدمرتضی آوینی
از فرماندهی لشکر،حکم فرماندهی تیپ را برایش آورده بودند. سریع با فرمانده لشکر تماس گرفت و گفت: من باید فکر کنم.همین طوری که نمی شود! فردا که دوباره آمدند، حاجی به حکم فرماندهی تیپ، جواب مثبت را داد. من که از این قضیه تعجب کرده بودم، به حاجی گفتم: چرا همان دیروز جواب مثبت ندادید؟ حاجی هم گفت: دیروز در آن حالت نمی توانستم فکر کنم و تصمیم بگیرم.راستش رفتم و باخودم فکر کردم، امروز که مرا به فرماندهی تیپ منصوب کردند، اگر چند روز دیگر بخواهند این مسئولیت را از من بگیرند و بگویند: «از این پس باید به عنوان یک رزمنده ساده در جبهه خدمت کنی»، من چه عکس العملی نشان خواهم داد؟ اگر ناراحت و غمگین شوم، پس معلوم می شود برای رضای خدا این مسئولیت را قبول نکردهام. ولی اگر برایم فرقی نداشت، مشخص میشود که این مسئولیت را برای رضای خدا و به دور از هوای نفس قبول کردهام و فرقی ندارد که در کجا خدمت کنم. چون دیدم اگر بخواهند مسئولیت فرماندهی تیپ را از من بگیرند، برایم فرقی ندارد، لذا قبول کردم. سردار شهید حاج حسین بصیر
منبع : پا به پای باران، ص58
مادر ! اگه یه چیزی بخوام برام میخری ؟
باید بدانیم که سه چیز انسان را بهشتی و جهنمی میکند: تفکر، سکوت، کلام.
جانباز شهید احمد بابکان
تازه از مدرسه برگشته بود . اومد پیش من و گفت : مادر ، اگه یه چیزی بخوام ، برام میخری ؟
با خودم گفتم حتما دست دوستاش یه چیزی _ خوراکی ای دیده ، دلش کشیده .
گفتم : بگو مادر . چرا نخرم ! گفت : کتاب نهج البلاغه میخوام .اون موقع ( دوران طاغوت ) کم کسی پیدا میشد اهل قرآن و نماز باشه ،چه برسه به نهج البلاغه !
هر طوری بود بعد از چند روز ، مقداری پول جور کردم و بهش دادم. وقتی از مدرسه اومد ، دیدم تو پوست خودش نمیگنجه ؛ کتاب بزرگی دستش بود ، فکر نمیکردم برا خوندنش وقت بذاره ؛ اما از اون روز به بعد ، همیشه باهاش بود ؛ حتی توی جنگ . شهید علی اکبر رحمانیان
منبع : دوقلوهای چنگ ، ص 72
عاشورای سال 61 هجری در پس اتفاقات دلخراش خود درسهای بسیاری دارد که انسان دینی برای مومن زیستن و مومن مردن به آنها نیازمند است ، چرا که مومن زیستن و مومن مردن به سادگی مومن شدن نیست.
از مدینه تا مدینه(1)
از نظر تاریخی بعد از واقعه عاشورا اخبار چندانی از ماجرای سفر کاروان اسرا در دسترس نیست. مرحوم شیخ عباس قمی در «نفس المهموم» نیز بدین نکته تصریح میکند.
در چند نقل آمده است که کاروان اسرا روز اول صفر به شام رسیدهاند، اما اینکه دقیقاً چند روز در راه بودهاند و از چه مسیری خود را به شام رساندهاند، مشخص نیست.
بر این اساس، بین شام و کوفه حداقل سه مسیر اصلی وجود داشته است و احتمالاً کاروان اسرا از یکی از این سه مسیر خود را به شام رسانیدهاند.
کوتاهترین مسیر موجود، مسیر «بادیةالشام» است که تقریباً 900 کیلومتر است.
مسیر دوم مسیر کناره فرات است که به آب نیز دسترسی داشته و حدود 1200کیلومتر مسافت آن بوده است.
اما طولانیترین مسیر، 1600 کیلومتر درازا دارد و از شهرهایی مثل تکریت، موصل، نصیبین و حلب عبور میکند. در واقع اگر نقشه امروزی این مسیر را ملاحظه کنیم از چندین کشور عبور میکند.
حجتالاسلام سیدمحمود طباطبایینژاد، سرپرست گروه تحقیقات دانشنامه 14 جلدی امام حسین (ع) در موسسه دارالحدیث قم، احتمال عبور کاروان از «بادیةالشام» را بیشتر میداند و میگوید: با توجه به اینکه روایات اندکی از مواجهه مردم با کاروان اسرا نقل شده، به احتمال قوی «بادیةالشام» مسیر عبور کاروان بوده است. البته در برخی منابع متأخر نظیر «مقتل ابی مخنف» ماجراهایی نقل شده است که برای ما سندیت ندارد.
طباطبایینژاد در پاسخ به این سؤال که برگشت اسرا از شام چند روز به طول انجامیده است، میگوید:
اگر بنا را بر این بگذاریم که اسرا برای اربعین به کربلا رفته باشند، مسیر برگشت بادیه نزدیک به دو برابر میشود.
وی ادامه میدهد: درباره اربعین بین علما اختلاف است. عدهای با وجود مسیر طولانی امکان حضور کاروان اسرا در کربلا در روز اربعین را منتفی میدانند.
عدهای نیز این امکان را میسر دانسته و معتقدند اگر کاروان اسرا روز اول صفر در شام بوده باشد، میتوانسته از مسیر بادیه خود را در اربعین به کربلا برساند.
برای پیبردن به مسیر حرکت کاروان اسرا به معتبرترین و کاملترین منبع موجود یعنی «دانشنامه امامحسین (ع)» که حاوی 4هزار و 191 حدیث و گزارش تاریخی درباره سیدالشهداء (ع) است؛ رجوع میکنیم.
این دانشنامه به همت مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث و تحت نظر آیتالله ریشهری تهیه شده و حاصل 10 سال کار پژوهشی است. همراه با این کتاب، 5 نقشه ابتکاری نیز منتشر شد که یکی از آنها به «خط سیر کاروان حسینی از مدینه به مدینه» اختصاص دارد.
توضیحى درباره مسیر کاروان اسیران کربلا از کوفه به شام و از شام تا مدینه
کاروان اسیران کربلا را پس از انتقال به کوفه، اندکى نگاه داشتند و سپس به سوى دمشق، پایتخت حکومت اُمویان، فرستادند. مسیر حرکت این کاروان، در کتب تاریخ و سیره، معیّن نشده است. از این رو، پیموده شدن هر کدام از مسیرهاى میان کوفه و دمشقِ آن روزگار، محتمل است.
برخى خواستهاند با ارائه شواهدى، حرکت آنان را از یکى از این چند راه، قطعى نشان دهند؛ ولى مجموع قرائن، ما را به اطمینان کافى نمى رساند. [1] ما ابتدا راههاى موجود آن روزگار را بر مى شمریم و سپس، قرائن ارائه شده را بررسى مى کنیم.
ذکر این نکته پیش از ورود به بحث، لازم است که میان کوفه و دمشق، فقط سه راه اصلى بوده است. البتّه هر کدام از این راه ها، در بخشى از مسیر، فرعىهاى متعدّد کوتاه و بلندى هم داشته اند که طبیعى است. [2]
مسیر حرکت کاروان اسیران کربلا، از کوفه به شام
راه نخست:راه بادیه
کوفه، در عرض جغرافیایىِ حدود 32 درجه و دمشق، در عرض جغرافیایىِ حدود 33 واقع است. این، بدان معناست که مسیر طبیعى میان این دو شهر، تقریبا بر روى یک مدار، قرار دارد و نیازى به بالا رفتن و پایین آمدن بر روى زمین، جز در حدّ کسرى از یک درجه نیست. بر روى این مدار، راهى واقع بوده که به «راه بادیه» مشهور بوده است. این مسیر، کوتاه ترین راه بین این دو شهر است و حدود 923 کیلومتر [3] مسافت داشته است.
مشکل اصلى این راه کوتاه، گذشتن از صحراى بزرگ میان عراق و شام است که از روزگاران کهن، به «بادیة الشام» مشهور بوده است. این مسیر، براى افرادى قابل استفاده بوده که امکانات کافى (بویژه آب) براى پیمودن مسافت هاى طولانى میان منزل هاى دور از همِ صحرا را داشته اند، هر چند، گاهى شتاب مسافر، او را وادار به پیمودن این مسیر مى کرده است.
گفتنى است در صحراها، شهرهاى بزرگ، وجود ندارند؛ امّا این به معناى نبودن راه یا چند آبادى کوچک نیست.
راه دوم: راه کناره فرات
فرات، یکى از دو رود بزرگ عراق است که از ترکیه سرچشمه مى گیرد و پس از گذشتن از سوریه و عراق، به خلیج فارس مى پیوندد. کوفیان، براى مسافرت به شمال عراق و شام، از کناره این رود، حرکت مى کردند تا هم به آب، دسترس داشته باشند و هم از امکانات شهرهاى ساخته شده در کناره فرات، استفاده کنند. گفتنى است لشکرهاى انبوه و کاروان هاى بزرگ که به آب فراوان نیاز داشتند، ناگزیر از پیمودن این مسیر بودند. [4]
این مسیر، ابتدا از کوفه به مقدار زیادى به سوى شمال غرب مى رود و سپس از آن جا به سوى جنوب، بر مى گردد و با گذر از بسیارى از شهرهاى شام، به دمشق مى رسد. این راه، انشعاب هاى متعدّد داشته و با طول تقریبى 1190 تا 1333 کیلومتر، جاى گزین مناسبى براى راه کوتاه، امّا سختِ بادیه بوده است. مجموع این راه و راه بادیه را مى توان به یک مثلّث، تشبیه کرد که قاعده آن، راه بادیه است.
راه سوم: راه کناره دجله
دجله، دیگر رود بزرگ عراق است و آن نیز مانند فرات، از ترکیه سرچشمه مى گیرد؛ امّا از شام نمى گذرد و درگذشته، براى رفتن به شمال شرق عراق، از مسیر کناره آن، استفاده مى کرده اند. این راه، مسیر اصلى میان کوفه و دمشق، نبوده است و باید پس از پیمودن مقدار کوتاهى از آن، کم کم به سمت غرب پیچید و پس از طىّ مسیر نه چندان کوتاهى، به راه کناره فرات پیوست و از آن طریق، وارد دمشق شد. این مسیر را مى توان سه ضلع از یک مستطیل دانست که ضلع دیگر طولىِ آن را راه بادیه و سه ضلع یاد شده آن را: مسافت پیموده شده از کوفه به سمت شمال، راه پیموده شده به سمت غرب، و راه پیموده شده به سمت جنوب ـ که بازگشت به بخشى از مسیر پیموده شده قبلى است ـ، تشکیل مى دهند. از این رو، از همه راه هاى دیگر، طولانى تر است و طول آن، حدود 1545 کیلومتر است. این راه را «راه سلطانى» نامیده اند.
یازدهم محرم بر کاروان اسرا در کربلا چه گذشت؟
روز یازدهم محرم سال ۶۱ ه - ق است و روز عاشورا، امام حسین (ع) و یاران باوفایشان همگی به شهادت رسیدهاند ... دشمنان آن حضرت همگی شاد هستند ولی انگار شعله نهضت امام حسین(ع) نباید خاموش شود... کاروان اسرای کربلا با حضور امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و بسیاری دیگر از اعضای کاروان سید الشهدا(ع) اندکی بعد باید به سوی کوفه حرکت کنند... .
رخدادهای روز یازدهم ماه محرم سال ۶۱ ه - ق پیرامون قیام امام حسین (ع) در ادامه میآید:
۱.حرکت کاروان اسرا از کربلا
عمر بن سعد ملعون در روز یازدهم محرم تا وقت ظهر در کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز گزارد و آنان را به خاک سپرد.
وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا بانوان خاندان پیامبر(ص) را بر شتران بیجهاز سوار کردند و حضرت سجاد(ع) را نیز با زنجیر مخصوصی بسته و بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را مانند اسیران میبردند و از قتلگاه عبور دادند، نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین(ع) افتاد و لطمهها بر صورت زدند و صدا به فریاد و ندبه برداشتند.
رفتار امام خمینی (ره) با آقای ادوارد شوارد نادزه
هنوز نامه آقای گورباچف به امام خمینی(ره) به پایان نرسیده بود که امام فرمودند: «ایشان (آقای گورباچف) جواب من را ندادند». قریب به این مضمون؛ خیلی کوتاه. بعد هم تشریف بردند. آقای شواردنادزه هم آن صحنه برایش جدید و غریب بود.
به گزارش افکارنیوز، ادوارد شواردنادزه رئیس جمهور سابق گرجستان و وزیر خارجه پیشین شوروی سابق در سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ در سن ۸۶ سالگی درگذشت. شواردنادزه(۱) به خاطر آوردن پیام میخائیل گورباچف رئیس جمهوری وقت شوروی برای امام خمینی(ره) نامی آشنا برای ایرانیان است.
امان نامه و پاسخ در
خور حضرت ابوالفضل (ع)
نهم ماه محرم، روز تاسوعا، منتسب به غیرت و ساقی دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) است، تاسوعا بزرگداشت شهادت اسوه ایثار، ادب و دلاوری بزرگ مردی است که با گذشت بیش از هزار و چهارصد سال ، هنوز تاریخ، روشن از کرامتهای اوست و نام او با وفا و ادب و مردانگی همراه است.
کتاب «آفتاب در مصاف» علل و ابعاد حادثهی عاشورا بر گرفته از بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی است که تا کنون سه بار تجدید چاپ شده است. این کتاب در 722 صفحه تدوین شده است و شامل مجموعه تمام گفتارها و مطالب مقام معظّم رهبری از سال 1357 تا 1390 درباره وجود مقدّس امام حسین(علیهالسلام)، و تحلیل وقایع قبل و بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری میباشد. امامحسین، عاشورا، یاران عاشورا، دشمنان عاشورا، زیارات و ادعیه از جمله بخشهای این کتاب است.
نسب بنی امیه
در نسب بنى امیه سخن بسیار است . آنچه که در رد نسبت بنى امیه به قریش گفته شده این است که امیه بنده اى رومى بود، عبد شمس او را خرید و به رسم عرب در جاهلیت او را پسر خود خواند و کلام امیرالمومنین علیه السلام در یکى از نامه هایش به معاویه مرقوم فرمود :
لیس امیه کهاشم و لاحرب کعبد المطلب ، و لا ابوسفیان کابى طالب و لا المهاجر کالطلیق و لا الصریر کاللطیق
به تصریح دانشمندان مانند محمد عبده مصرى در شرح نهج البلاغه صریر کسى راگویند که صحیح النسب باشد، و لصیق کسى است که بیگانه باشد و او را به فامیل و قبیله چسبانده باشند.
اختلاف امیه و هاشم بر سر چه بود؟
پاسخ اجمالی : حسادات امیه به موقعیت و وجه اجتماعی و انسانی جناب هاشم
هاشم لقب عمرو بن عبد مناف است، کنیهاش ابا عبد شمس، نام مادرش عاتکه دختر مرّه از قبیله بنی سلیم است. وی در مکه به دنیا آمد و در غزه از نواحی شام در سن بیست یا بیست و پنج سالگی فوت کرد و قبرش در همان جا است.
هاشم از ماده «هشم» به معنای شکستن است.[1] او را هاشم لقب دادهاند؛ زیرا وقتی در مکه قحطی آمده بود، هاشم در شام بود و برای تجارت و بازرگانی به سوی غزه و اطراف آن در حرکت بود.
نگاهی گذرا به تاریخچه کومله
کومله (در کردی: کومهله = انجمن و گروه) سازمانی چپگرا در کردستان ایران است.[۱] این سازمان از مخالفان جمهوری اسلامی است و پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نیروهای جمهوری اسلامی وارد مبارزه
مسلحانه شد.
سه جریان زیر با نام کومله درکردستان ایران فعالیت میکردند:
کومله - سازمان کردستان حزب کمونیست ایران - دبیرکل ابراهیم علیزاده
کومله - حزب کومه له کردستان ایران - دبیرکل عبدالله مهتدی
کومله - سازمان زحمتکشان کردستان - دبیرکل عمر ایلخانی زاده
تاریخچه
در سال ۱۳۵۷، سه گروه چپگرا در هم ادغام شدند و کومله (سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران) را بنیانگذاری کردند:
گروه انقلابی زحمتکشان کردستان ایران.
حزب دموکرات کردستان و اهداف آن
حزب دموکرات کردستان که هم اکنون منشعب به دو بخش حزب دمکرات کردستان و حزب دمکرات
کردستان ایران شدهاست، حزبی سیاسی است در کردستان ایران.
این حزب در حال حاضر اپوزیسیون جمهوری اسلامی است و علیه این دولت فعالیت سیاسی میکند. دبیر کل کنونی آن خالد عزیزی است.
شعار این حزب از روز نخست «خودمختاری برای کردستان، دموکراسی برای ایران»
(به کُردی: ده موک راسی بو ایران خود موختاری بو کوردان) بود، اما پس از نیم قرن فعالیت سیاسی در آغاز قرن بیست و یکم شعار خود را به «فدرالیزم برای ایران» تغییر داد.
محتویات
حضور فرد افسرده در عزا داری
آیا حضور فرد
افسرده در مراسم اهل بیت(ع) برای او ضرر دارد؟
افسردگی با غمگینی و قبض روحی که
هر از چند گاهی به سراغ همه انسان ها حتی اولیاء الهی میآید، فرق دارد. افسردگی از
نظر شدت، زمان، سطوح و ابعاد اثر، از غمگینی بیشتر است.
علل افسردگی
افسردگی
ممکن است ریشه شناختی، جسمی – زیستی، اجتماعی، عاطفی و ژنتیکی داشته باشد.
مورخین صورت او را به قرص ماه تشبیه کرده اند. قاسم با وجود نوجوان بودنش، در مبارزه بسیار دلاور بود و سی و پنج نفر از سپاه عمر سعد را به هلاکت رساند.
« حمید بن مسلم »، تاریخ نگار کربلا، مینویسد:« من در میان سپاه کوفه ایستاده بودم و به این نوجوان نگاه می کردم که عمر بن سعد ازدی به من گفت « من به او حمله خواهم کرد.»
به او گفتم:« سبحان الله! میخواهی چه کنی؟ به خدا قسم، او حتی اگر مرا بکشد، من دست بر او بلند نمیکنم. همین گروه که محاصره اش کرده اند، او را بس است.»
او گفت:« من به او حمله خواهم کرد.»
آنگاه به قاسم حمله کرد و ضربتی بر فرق قاسم زد که او را با صورت بر زمین انداخت. قاسم فریاد بر آورد:« عمو جان!»
مادرش ایستاده بود و نظاره می کرد.
حجاب من
گفتم حجاب،
گفتی کشورهای دیگر را ببین، مشکلی به نام بی حجابی در آن جا وجود ندارد، آن جا مساله حل شده است.
گفتم شما هرز رفتن استعداد انسان را می گویی را حل شدن مساله؟
دیدم که جوان امرور به جای کشف استعدادهایش و استفاده از آن ها در جهت رشد، وقت خود را صرف چیزهایی می کند که از او پست ترند و چیزی جز خسر برایش ندارند.
گفتی حجاب، بیش تر موجب تحریک و کنجکاوی مرد می شود.
گفتم تحریک آن جایی است که تو هم کسی را از چیزی منع کنی و هم موجبات تحریک او را فراهم کنی.
دیدم که اگر کسی را تحریک نکنی، بعید است تحریک شود.
آسیبشناسی مراسم عزاداری
الف) رقابتهای
شدیدی که گاهی بین گروهها و هیئتهای مذهبی ایجادمیشود.
ب) متداخل
شدن مراسم عزاداری، با خرافات و امور ناصحیحی از فرهنگعمومی مردم
ج)
اصالت پیدا کردن بعضی از فواید جانبی و فرعی که از طریق هر گروه
اجتماعیممکن است حاصل شود، مثل دید و بازدید و...
د) فراهم آوردن آزار و
اذیت هایی برای دیگران، به طور مثال از طریق صدایبلندگو، بسته شدن
خیابان و... که اگر زیاد تکرار شود، ممکن است افرادی را منزجر کند.
خدا کند امشب شوهرم دیر بیاید!
در خانواده های خوشبخت، اعتماد وجود دارد و اعضاء به راحتی گفته های یکدیگر را پذیرفته و در درستی آن تردید نمی کنند ولی در خانواده های غیرخوشبخت، برای دریافت پذیرش گفته خود، پیوسته بایستی برای دیگر اعضاء سوگند خورد، سوگند به جان این و آن، یا به مقدسات شان و طرف مقابل، در تلاش برای فهمیدن صحت حرف همسر است و یا گرفتن یک سوتی که مشت او را باز کند!