حوادث پس از شهادت جنا ب مسلم بن عقیل
حوادث پس از شهادت جنا ب مسلم بن عقیل
قاتل مسلم پس از آن جنایت، پایین آمد و پیش ابن زیاد رفت. ابن زیاد
پرسید: وقتى که مسلم را از پله هاى قصر، به بالا
مى بردید چه عکس العملى داشت و چه مىگفت؟
گفت: خدا را مرتب، تسبیح مى گفت و از او مغفرت و بخشش مى طلبید....
وقتى پیکر مطهر آن شهید را از فراز دارالاماره به پایین و به میان
مردم انداختند، دستور داده شد تا بر آن بدن، طناب بسته و سرطناب را بکشند. و.... چنان کردند، تا آن که بدن بى سر را برده و به دار کشیدند.
پس از شهادت مسلم، به سراغ «هانى» رفتند.
هانى در زندان بود. دست هایش را از پشت بسته بودند که براى کشتن
آوردند. هانى هنگام آمدن، هواداران خود از قبیله مذحج را به یارى مى طلبید، ولى
کسى او را یارى نکرد. با قدرت،دست خود را کشید و از بند،بیرون آورد و در پى سلاح
و ابزارى مى گشت که به دست گرفته و بر آنان حمله کند،که ماموران دوباره گرفتند و
دستانش را محکم از عقب بستند و با دو ضربت، سر این انسان والا و حامى بزرگ مسلم را
از بدن،جدا کردند.
هانى، در زیر ضربات جلاد مىگفت: «بازگشت به سوى خداست. خدایا مرا به
سوى رحمت و رضوان خویش ببر