راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2

مباحث معرفتی ، بصیرتی ، قرآنی ، اجتماعی و سیاسی

راه روشن2
بسم الله الرحمن الرحیم
با نام و یاد خداوند حاضر و ناظر این بلاگ جهت ترویج و تبلیغ مباحث معرفتی و بصیرتی ایجاد شده است امیدوارم که مفید فایده باشد

خدایا چنان کن سر انجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان

۱۰۱ مطلب با موضوع «مباحث قرآنی» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۰۷ ق.ظ

صله رحم

  صله رحم  

روزى بین امام جعفر صادق  و یکى از پسرعموهایش نوه امام حسن مجتبى  به نام عبداللّه بن الحسن  اختلافى پیش ‍ آمد، به طورى که از سر و صدا و داد و فریاد آن ها، مردم جمع شدند.

ولى پس از گذشت لحظاتى آرامش پیدا کرده ؛ و از یکدیگر جدا شدند؛ و هر یک به سمت منزل خود رهسپار گردید.

صبح فرداى آن شب ، امام صادق  به سوى منزل عبداللّه بن الحسن ، حرکت نمود.

و چون جلوى منزل عبداللّه رسید و دقّ الباب کرد، کنیزى جلو آمد و گفت : کیست ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۱۱:۰۷
حبیب غفاری
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۶ ب.ظ

علم حضرت آدم (ع) به خزاین غیب

علم حضرت آدم (ع) به خزاین غیب

آنچه در سوره بقره آمده که " و علم ءادم الأسماء کلها ثم عرضهم على الملئکة» و همه نام ها را به آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه داشت (سوره بقره آیه 31 ) همین خزاین غیب است که به آدم، یعنی انسان کامل، آموخته استپس هرچه در جهان ظاهر یافت می شود، ریشه اش در مخزن و عندالله است که انسان کامل عنداللهی از آن ریشه باخبر استممکن است آنچه در جهان طبیعت می گذرد، از بین برود، ولی آن مخزن غیبی و نیز علم انسان کامل، محفوظ است.امیرالمؤمنین (علیه السلاممی فرماید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۳ ، ۲۲:۲۶
حبیب غفاری
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۹ ب.ظ

منظور از اسماء در سوره‌ی بقره آیه 31 چیست؟

 منظور از اسماء در سورهی بقره آیه 31 چیست؟

1- عده ای از مفسران هم بر این باورند که منظور فوائد ، امتیازات ، و نامهای حیوانات را خدا به آدم یاد داد و اینکه هر حیوانی به چه کاری میآید.4

2- از امام صادق(ع) نیز روایتی نقل شده که حضرت منظور از اسماء را نام کوهها، درهها، بیابانها، و حتی نام فرش زیر پای خود، میدانند.5

3- در تفسیر نمونه می خوانیم:

خداوند به آدم علم اسرار آفرینش را آموخت تا از اسرار معنوی و مادی آنها آگاه شود تمام موجودات را بشناسد و نام همه را بداند و حتی از خواص آن مطلع باشد ...،استعداد نام گذاری اشیاء را به او ارزانی داشت تا بتواند اشیاء را نام گذاری کند.6

4- عدهای از مفسرین با تاکید بر روایاتی که نقل میکنند معتقدند: اسمائی که خداوند به حضرت آدم نشان داده است همان انوار طیبهی حضرت محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین ـ علیهم الصلاة والسلام ـ بوده است.7

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۳ ، ۲۲:۱۹
حبیب غفاری

نگاهی به تفسیر آیه "و علّم آدم الاسماء کلّها "

خداوند اسماء را به انسان آموخت پس بالقوه نوع بشر مساویست و برای آدم شدن لازم است شرایط بالفعل شدن قوا فراهم شود که انسان با اختیاری که دارد بالفعل را یا به طرف آدم شدن و یا برعکس سوق دهد و خداوند چون عادل است لازم می آید در طول عمر هر کس شرایط بالفعل شدن هر قوه را برای هر کس فراهم نماید تا در آخرت نگویند اگر شرایط فلان قوه را داشتیم بهشتی می شدیم  و مرگ انسان زمانی  فرا خواهد رسید که دیگرنیروی  بالقوه ای جهت بالفعل شدن باقی نمی ماند البته  این شرایط ممکن است در این دنیا،در عالم برزخ و یا در زمان رجعت محقق شود .

خداوند متعال می فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ اْلأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَةِ فَقالَ أَنْبِئُونی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ» و فرمود:« الرَّحْمنُ؛ عَلَّمَ الْقُرْآنَ؛ خَلَقَ اْلإِنْسانَ؛ عَلَّمَهُ الْبَیانَ(الرحمن/1-4)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۳ ، ۲۱:۴۴
حبیب غفاری

چگونه به محتضر کمک کنیم ؟ "اعمال مستحبی مفید به حال محتضر"

گاهی اوقات انسان با فردی محتضری مواجه می شود که در لحظات بسیار سخت و حساس احتضار و جان دادن و مردن است و شدیداً نیاز به کمک دارد اما اطرافیان او نمی دانند که چه کاری بکنند که جان دادن برا ی او آسان و راحت باشد و در لحظه حساس  و وحشتناک رحمت و عنایت خداوند متعال را جلب نماید.

برای یک مسلمان برازنده نیست از کمک به پدر و مادر و یا دوست و همسایه خویش عاجزو غافل باشد  در آن لحظه حساس کاری انجام ندهد .

 در باره ی شخص محتضر یک وظیفه ی واجب و چند وظیفه ی مستحب داریم .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۳ ، ۱۴:۳۵
حبیب غفاری

رویدادهای زمان احتضار « جان دادن و مُردن»

 

قرآن در بیان مرگ و قطع روح از بدن در لحظه ی نهایی به ابعاد مختلف و حالات مربوط به احتضار اشاره می کند و توجه انسان ها را به آن لحظه ی حساس جلب و آنان را به پرهیز از باورهای باطل و گناهان دعوت می نماید . در هنگام مرگ رویدادهای بسیاری رخ می دهد که می توان به موارد زیر اشاره کرد :

 

 1- رسیدن جان به گلو

 

 یکی از حالت های زمان احتضار که شدت آن را نیز بیان می کند ، رسیدن جان به گلو است . قرآن ، از چنین تعبیری برای بیان وحشت زیاد در غیراحتضار نیز بهره جسته است و آن ، هنگام غالب شـدن هـراس ناشی از هجوم دشمنـان در عرصه ی کارزاراسـت .[1] نظیر همین تعبیر در مورد حشر انسان ها در معاد نیز آمده است .[2]

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۳ ، ۱۱:۵۳
حبیب غفاری
شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۸ ق.ظ

حالت احتضار در آینه آیات و روایات

حالت احتضار در آینه آیات و روایات 

در زمینه های حالت احتضار " یعنی همان حالت جان دادن و مردن"  گذشته از آیات قرآن کریم ، روایات بسیار و غیرقابل انکار وجود دارد  یکی و دو تا و پنج تا نیست که آدم بگوید خوب، حالا حدیث است، یقینی که نیست، از کجا که چنین است. حدیث یکی و دو تا و پنج تا باشد قابل انکار است، صد تا و دویست تا که دیگر قابل انکار نیست. شاید ما پانصد حدیث در این زمینه از ائمه اطهار (ع)داریم و دیگر شک باقی نمی ماند که این گفتار خود آنهاست و نمی شود احتمال دارد که سخنی باشد که بعدها به نام آنها گفته شده است. جای شک برای انسان باقی نمی ماند.

 

سخن امام علی (ع) درباره حالت معاینه و مشاهده در حالت احتضار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۳ ، ۰۸:۱۸
حبیب غفاری
پنجشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۴۹ ب.ظ

بهترین رفیق من

بهترین رفیق من


آیات بسیاری از قرآن کریم به حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام)، قیام ایشان و یا وجود مبارکشان تأویل شده است. در این میان روایتی در برخی تفاسیر روایی ذیل آیه 69 سوره نساء، قائم آل محمد(عجل الله تعالی فرجه) را مصداق «حَسُنَ أُوْلَئکَ رَفِیقًا» معرفی می کند. خداوند در قرآن می فرماید:


«مَن یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُوْلَئکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهْم مِّنَ النَّبِیِّنَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشهُّدَاءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُوْلَئکَ رَفِیقًا؛



و هر کس از خدا و پیامبر اطاعت کند، پس آنان [در قیامت] با کسانی همدم خواهند بود که خداوند بر آنان نعمت داده است، مانند پیامبران، صدیقان، شهیدان و صالحان، و اینان چه همدم های خوبی هستند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۹
حبیب غفاری
چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۰۱ ب.ظ

مباحث یک جلسه حلقات صالحین (1)

مباحث یک جلسه حلقات صالحین (1)

1-  قرآن : صبر متناسب با سختی ها


 فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ

لَعَلَّکَ تَرْضَى

پس بر آنچه مى‏گویند شکیبا باش و پیش از بر آمدن آفتاب و قبل از فرو شدن آن با ستایش پروردگارت [او را] تسبیح گوى و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نیایش پرداز باشد که خشنود گردى

توجّه به تدبیر خداوند و قانون‏مند بودن کیفر و عذاب و توجّه به سنّت‏هاى الهى، مقدمه‏ى صبر و تسبیح وتحمید است. «فاصبر» (با توجّه به آیات قبل)

صبر در امور باید به اندازه‏ى مشکلات باشد. «فاصبر على ما یقولون»

حمد و تسبیح الهى وسیله‏اى براى تقویت روحیه در مقابل لجاجت‏ها و تبلیغات دشمن است. «فاصبر - سبّح»

تنزیه خداوند از راه ستایش و حمد او است. «سبّح بحمد»

پیرایش از بدى‏ها بر آرایش به خوبى‏ها مقدم است. تسبیح بر تحمید تقدم دارد.«سبّح بحمد»

قرآن براى بیان زمان انجام تکالیف، از ابزار و معیارهاى طبیعى استفاده کرده است. «قبل طلوع... وقبل غروبها»

تسبیح و حمد الهى قبل از طلوع وغروب آفتاب اثر خاصى دارد. «قبل طلوع... و قبل غروبها»

اوقات خود را با یاد خدا پر کنیم تا زمینه‏اى براى سایر افکار باقى نماند. «قبل طلوع - قبل غروب - آناء اللیل - اطراف النهار»

شب، تنها براى استراحت و خواب نیست، باید بخشى از آن را به عبادت اختصاص داد. «و من آناء اللیل»

اگر ذکر خدا با سایر شرایط انجام شود، نتیجه بخش خواهد بود. «لعلّک»

مقام رضا، بالاترین درجه‏ى تکامل است. «لعلّک ترضى»

آیه شماره 130  از سوره مبارکه طه‏

2-  اخلاق : وفاداری نسبت به پیمان صلح  

روزى عدى فرزند حاتم طائى به همراه عُبِیْده، به محضر مبارک امام حسین صلوات اللّه علیه آمدند و در حالى که تپش قلبش بسیار شدید بود گفت :اى ابا عبداللّه ! ذّلت را با عزّت - در صلح امام حسن  با معاویه - مبادله کردید؛ و متاعى قلیل پذیرفتید و عظمت خود را از دست دادید، همه ما، به وسیله شما مطیع شدیم و یک عُمْر باید مخالف باشیم .

اکنون برادرت حسن و جریان صلح را رها کن و نیروها و شیعیانت را از کوفه و دیگر شهرها جمع نما.

امام حسین  فرمود: ما معاهده بسته ایم و راهى بر شکست آن نیست، چون عهدشکنى شیوه ما نمى باشد.

حیاة الامام الحسین  : ج 2، ص 116.

3-    حدیث  (قوی ترین مردم )

پیامبراکرم (ص) :   مَن أحَبَّ أن یَکونَ أقوَى النّاسِ فلْیَتَوکَّل عَلَى اللّه ِ.

 تحف العقول ،ص27

 هرکه دوست دارد نیرومندترینِ مردم باشد، باید به خدا توکّل کند.

4-  احکام عزاداری

استفاده از آلات موسیقى مانند اُرگ (از آلات موسیقى و شبیه پیانو است) و سنج و غیر آنها در مراسم عزادارى چه حکمى دارد؟  

 استفاده از آلات موسیقى، مناسب با عزادارى سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزادارى به همان صورت متعارفى که از قدیم متداول بوده برگزار شود.

 منبع:استفتائات رهبری،احیاء مناسبتهای دینی،سوال1449

5- کلامی شهید : همکلاسان عزیزم باید آینده مملکت بدست شما اداره شود پس اول متعهد شوید و بعد متخصص. شهید عبدالله آگاه

یک بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بیسوادی ما را به رخمان بکشد.هر وقت وارد اتاق می شدم ، نیم خیز هم که شده از جاش بلند می شد . اگر بیست بار هم می رفتم و می آمدم بلند می شد. می گفتم : علی جان ، من غریبه هستم ؟ چرا به خودت زحمت می دی؟ می گفت : احترام به والدین ، دستور خداست.

یک روز که خانه نبودم ، از جبهه آمده بود . دیده بود یک مشت لباس نشسته گوشه ی حیاطه ، همه را شسته بود و انداخته بود روی بند . وقتی رسیدم بهش گفتم :الهی بمیرم برات مادر ، تو با یک دست، چطوری این همه لباس رو شستی؟

گفت : اگر دو دست هم نداشتم ، باز هم وجدانم قبول نمی کرد من اینجا باشم و تو زحمت شستن لباس ها را بکشی !  شهید علی ماهانی

منبع : نماز،ولایت،والدین،ص 83 

6-  مدیریت غریزه جنسی

پرسش: شرایط ازدواج برای من مهیا نیست. برای کنترل شهوت با مشاور دانشگاه مشورت کردم. او گفت که بدون افراط، برای کاهش فشار روانی، استمنا کن. استدلال او این بود که همان‌گونه که هنگام اضطرار، خوردن مردار برای شخص گرسنه مباح است، غریزة جنسی را نیز، که یک نیاز فیزیولوژیک طبیعی است، به هنگام اضطرار می‌توان با استمنا خاموش کرد. آیا این استدلال درست است؟

 

پاسخ: استمنا حرام است و برای جلوگیری از فشار روانی از کثرت شهوت می‌توانید از راه‌های عقل و شرع‌پسند مانند ازدواج موقت، انجام ورزش، روزه، اجتناب از غذاهای مقوی و محرک (ادویه‌جات، موز و...) و لباس‌های تنگ و عدم توقف در محیط خلوت و...، اقدام کنید.

پی نوشت :

.سیدمحمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، مشاوره زیر گنبد فیروزه ای

(استفتائات فقهی در حوزه مشاوره و درمان درمانی)، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم(ره)، ص58.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۷:۰۱
حبیب غفاری
يكشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ق.ظ

صبر و جهاد

صبر و جهاد


 ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ


با این حال پروردگار تو نسبت به کسانى که پس از [آن همه] زجر کشیدن هجرت کرده و سپس 


جهاد نمودند و صبر پیشه ساختند پروردگارت [نسبت به آنان] بعد از آن [همه مصایب]


قطعا آمرزنده و مهربان است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۳ ، ۰۷:۲۴
حبیب غفاری

پیام های غدیری و عوامل ایجاد انحراف در جریان غدیر

باید توجه داشته باشیم این که گفته می شود بعد از پیامبر(ص) غدیر فراموش شد، درست نیست، چرا که غدیر امری الهی است و اگر فراموش می شد، امروز یاد و نامی از آن باقی نمی ماند.

 

در تاریخ اسلام واقعه و موضوعی مهم تر از غدیر نداریم و این همه تاکید و سفارش بر ای احیاء روز غدیر به لحاظ نقش و تاثیرگذاری آن در سرنوشت جهان اسلام و بلکه جهان بشریت بوده است.

دقت در آیه 67 سوره مائده :

«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ:

ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملا (به مردم) برسان و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‏ای و خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه میدارد، و خداوند جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمی کند»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۳ ، ۰۷:۲۰
حبیب غفاری
يكشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۱۳ ب.ظ

یاد گذشتگان و بانیان خیر در قرآن کریم

یاد گذشتگان و بانیان خیر در قرآن کریم


 وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ

و هنگامى که ابراهیم و اسماعیل پایه‏هاى خانه [کعبه] را بالا مى‏بردند [مى‏گفتند] اى پروردگار ما از ما بپذیر که در حقیقت تو شنواى دانایى

بانیان کارهاى نیک را فراموش نکنیم. «اذیرفع» «اذ» یعنى گذشته را یاد کن.

در مسیر اهداف الهى، کار بنّایى و کارگرى نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولى آنرا مى‏خواهند. «یرفع ابراهیم القواعد... ربنّا تقبّل منّا»

کار مهم نیست، قبول شدن آن اهمیّت دارد. حتّى اگر کعبه بسازیم، ولى مورد قبول خدا قرار نگیرد، ارزش ندارد. «ربّنا تقبّل»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۳ ، ۱۴:۱۳
حبیب غفاری
پنجشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۱ ق.ظ

خشم مقدس و منفور

خشم مقدس و منفور

 

خداوند متعال یکی از مهم ترین ویژگی های انسان های الهی و پارسا پیشه را کظم غیظ و عفو از مردم می شمارد و می فرماید:

«الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین»؛ آل عمران.134

«مومنان در هنگام عصبانیت خشم خود را فرو می برند و ازخطای مردم در می گذرند وخدا نیکوکاران را دوست دارد.»

 

«کظم» در لغت به معنی بستن سر مشکی است که از آب پر شده باشد و به طور کنایه در مورد کسانی که از خشم و غضب پر می شوند ولی از اعمال آن خودداری می نمایند، به کار می رود.

 

«غیظ» به معنی شدت غضب وحالت برافروختگی و هیجان فوق العاده روحی است، که بعد از مشاهده ناملایمات به انسان دست می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۳ ، ۱۰:۲۱
حبیب غفاری
پنجشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۷ ق.ظ

بهشت صبر

بهشت صبر

أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ جَاهَدُواْ مِنکُمْ وَیَعْلَمَ الصَّابِرِینَ

آیا پنداشتید که داخل بهشت مى‏شوید بى‏آنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم بدارد

از امیدها و آرزوهاى باطل دست برداریم. «ام حسبتم»

ایمانِ قلبى کافى نیست، ایمان باید همراه تلاش و عمل است. بهشت را به بها دهند نه بهانه.

«ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما یعلم...»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۷
حبیب غفاری
پنجشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۲ ق.ظ

تاریخ انبیا مملو از جنگ و جهاد و مبارزه است.

تاریخ انبیا مملو از جنگ و جهاد و  مبارزه است.

 

وَکَأَیِّن مِّن نَّبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَکَانُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ

و چه بسیار پیامبرانى که همراه او توده‏هاى انبوه کارزار کردند و در برابر آنچه در راه خدا بدیشان رسید سستى نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم [دشمن] نگردیدند و خداوند شکیبایان را دوست دارد

تاریخ انبیا همراه با مبارزه است. «وکایّن...»

هنگام احساس ضعف، از زندگى رادمردان تاریخ و مقاومت آنان درس بگیرید. «و کایّن من نبىّ»

جنگ و جهادى حقّ است که زیر نظر رهبر الهى باشد. «قاتل معه»

تعداد مجاهدان عالم و عارف در تاریخ بسیار است. «کایّن...ربیّون کثیر»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۳ ، ۰۹:۴۲
حبیب غفاری
شنبه, ۵ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۹ ق.ظ

کینه ورزی و حسادت دشمنان

کینه ورزی و حسادت دشمنان


 إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُواْ بِهَا

 وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا

 إِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ


اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مى‏کند و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد  مى‏شوند

و اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید نیرنگشان هیچ زیانى به شما نمى‏رساند

 یقینا خداوند به آنچه مى‏کنند احاطه دارد 


حسادتِ دشمنان به قدرى است که اگر اندک خیرى به شما برسد، ناراحت مى‏شوند. «ان تمسسکم حسنة تسؤهم» 

راه نفوذ دشمن، یا ترس و طمع ماست و یا بى‏پروایى و بى‏تقوایى ما،

که صبر و تقوا، راه خنثى کردن آنهاست. «ان تصبروا و تتّقوا لایضرّکم» 

در برابر حسودانى که از رشد ما ناراحتند، چاره‏اى جز صبر و تقوا نیست.

 «ان تصبروا و تتّقوا لایضرّکم» 

خداوند با افشاى روحیّات دشمن، به مسلمانان هم روحیّه مى‏دهد و هم بیدار باش. 

«ان تمسسکم حسنة تسؤهم... لا یضرّکم کیدهم»


  سوره مبارکه آل عمران / آیه  120

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۳ ، ۱۰:۰۹
حبیب غفاری
سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۰ ب.ظ

تفاوت عمره مفرده با حج و عمره تمتع

تفاوت عمره مفرده با حج و عمره تمتع

 

به طور اجمال تفاوتهای بین عمره مفرده با عمره تمتع از این قرار است:

 

1. عمره تمتع صرفاً در ماه‌های خاصی (شوال، ذی‌قعده، ذی‌حجه) انجام می‌شود، ولی عمره مفرده منحصر به زمان خاصی نبوده و در تمام ایام سال می‌توان آن‌را انجام داد.

 

2. محل احرام در عمره تمتع یکى از مواقیت پنجگانه است، ولی میقات عمره مفرده نزدیک‌ترین محل در خارج از حرم است و می‌توان از یکى از مواقیت پنجگانه مُحرم شد.

 

3. در عمره تمتع تراشیدن سر جایز نیست ولی در عمره مفرده بین تقصیر و سر تراشیدن اختیار است؛

 

4. عمره تمتع طواف نساء ندارد، ولی عمره مفرده دارای طواف نساء است.

 

(حج تمتع نیز اعمالی اضافه بر عمره آن دارد)

 

سوال: تفاوت عمره مفرده با حج و عمره تمتع چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۳۰
حبیب غفاری

تفسیر آیه «الرجال قوامون علی النساء» از زبان امام خامنه ای

افسران - تفسیر آیه «الرجال قوامون علی النساء» از زبان مقام معظم رهبری


مقام معظم رهبری در جلسه ای که با جوانانی که تازه ازدواج کرده بودند در مورخ 28/6/1379 داشت در مورد تفسیر خود از آیه «الرجال قوامون علی النساء» تفسیر زیبایی را بیان می کنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۱۳
حبیب غفاری
جمعه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۱۰ ق.ظ

روز دحو الارض مبارکباد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۱۰
حبیب غفاری

چگونگی پیدایش وهابیت و خلاصه ای از افکار این فرقه ضاله

چگونگى پیدایش وهابیت

 

     مسلک وهابى منسوب به شیخ محمد فرزند "عبدالوهاب" نجوى است و این نسبت از نام پدر او "عبدالوهاب" گرفته شده است.به گفته برخى از دانشمندان، علت اینکه این مسلک را بنام خود شیخ محمد نسبت نداده اند یعنى "محمدیه" نگفته اند. این است که مبادا پیروان این مذهب نوعى شرکت با نام پیامبر (ص) پیدا کنند. و از این نسبت سوء استفاده نمائید.

 

شیخ محمد بن عبدالوهاب  مجدّد و احیاکننده ى یک سرى نظرات و اعتقادات خاص است که ریشه در مذاهب حنبلى -منسوب به احمدبن حنبل از ائمه اربعه اهل سنت - دارد،که با مقدارى افراط و تعصب خاص،قبلا توسط افرادى مانند ابن تمیمه و شاگردش ابن قیم جوزى و ابن عبدالهادى از علماى حنبلى قرن هفتم بذرش ریخته شد،اما بخاطر مخالفت هایش با مسلمات نزد امت و جمهور مسلمین، ابن تمیمه و شاگردانش تحت تعقیب حاکمان وقت قرار گرفتند و حکم ارتداد آنهااز سوى علماى مذاهب مختلف صادر شد و موقتاً با دستگیرى ابن تمیمه و محبوس شدن او و مرگش،این بذر بازایستاده از رشد و نمو (در قرن هفتم هجرى) بار دیگر درقرن دوازدهم بوسیله ابن عبدالوهاب امکان حیات و نشو ونمایافت و بدین سبب نام او شهرت یافت.

 

خلاصه ى زندگینامه محمدبن عبدالوهاب درحیات پدرش

 

     محمدبن عبدالوهاب در سال 1115 هجرى قمرى تولّد یافت و در 1207 هجرى چشم از جهان فروبست. زادگاه او شهر عَیینه از سرزمین نجد است، پدرش در آن شهر قاضى بود و از علماء خوش سابقه.محمد از نوجوانى به مطالعه کتب تفسیر و حدیث عقاید سخت علاقه نشان مى داد.

محمد بن عبد الوهاب دروس مقدماتى و فقه حنبلى را از پدرش که از علماء حنبلى بود، فراگرفت. وى از همان آغاز جوانى به مخالفت با اعمال مذهبى مردم نجد پرداخت و آنها را که زشت مى شمرد با مخالفت شدید پدرش روبرو گشت.

بعد براى زیارت خانه خدا به مکه رفت و از آنجا به مدینه منوره جهت تکمیل درس هایش رهسپار گشت، در آنجا با توسل جستن مردم به قبر پیامبر (صلى الله علیه وآله)به مخالفت برخاست و پس از مراجعت به نجد جهت تکمیل نمودن تحصیلات خود به سرزمینهاى فراوانى مسافرت کرد، از جمله در بصره بمدت چهار سال و پنج سال در بغداد سکنى گزید و نیز به شهرهاى همدان و از آنجا به اصفهان و قم عزیمت نمود و سپس از آنجا به سرزمین خود نجد بازگشت.در این هنگام پدرش از "عَیینه" به "حریمله" انتقال یافت. محمد نیز ملازم و همراه پدر شد و در "حریمله" کتابهایى را از نزد پدر فراگرفت، و در آنجا نیز به مخالفت با عقاید مردم پرداخت و از این روى بین پدرش و او نزاع درگرفت و نیز بین او و مردم "حریمله" درگیرهاى سخت بوقوع پیوست، تا اینکه سرانجام در سال 1153 پدرش "شیخ عبدالوهاب" از دنیا رفت.

 

محمد بن عبد الوهاب بعد از مرگ پدر

 

    شیخ محمد منفور پس از مرگ پدرش عبد الوهاب با فراغ بال بیشترى به تبلیغ عقاید باطل خویش پرداخت که در اثر آن عده اى به او گرویدند و از آن طرف مخالفین نیز قصد جان او نمودند که او بناچار از "حریمله" به "عَیینه" گریخت تا جان خویش محفوظ دارد، و در آنجا به امیر و حاکم "عیینه" که در آن زمان "عثمان ابن احمد" بود پناه برد، عثمان نیز او را پذیرفت و با هم پیمان بستند به اینکه عثمان از شیخ در تبلیغ عقایدش حمایت کند و شیخ نیز در بسط حکومت عثمان بر سرزمین "نجد" تلاش کند و

و براى استحکام پیمان ، عثمان بن احمد  خواهرش جوهره را به عقد شیخ محمد ملعون درآورد ، در این حین خبر دعوت شیخ و اعتقادات خاص او به امیر "احسا" سلیمان الحمیدى رسید او نامه اى به عثمان نوشت و به او دستور داد که شیخ محمد را به قتل برساند و یا از سرزمین خود اخراج کند و عثمان هم چاره اى ندید جز اخراج شیخ به ناچار از "عیینه" خارج و رهسپار "درعیه" از سرزمینهاى نجد شد.

سال 1360 بود که شیخ محمد به "درعیه" رهسپار شد، در این زمان "محمدبن سعود" (جد آل سعود) امیر "درعیه" بود، او به دیدن شیخ آمد و به او خوش آمد گفت، و شیخ نیز به او مژده فتح و غلبه بر همه بلاد "نجد" را داد، و بدین تر تیب بین شیخ محمد و محمدبن سعود پیمان همکارى برقرار شد که شیخ محمد با یارى و حمایت محمدبن سعود عقایدش رانشر دهدو محمد بن سعود نیز با یارى معنوى شیخ محمد بر قلمرو خویش بیفزاید. از آن پس شیخ محمد نوعى خاصى از توحید را که ارائه کرده بود نشر مى داد و مردم را به آن دعوت مى کرد، هر کس آن را مى پذیرفت خون و مالش در امان بود، وگر نه با خون و مالش مانند خون و مال کفار حربى معامله مى کردند و آن را مباح و حلال مى دانستند.‏کسانى که با عقاید شیخ محمد موافقت مى کردند، مى بایست با او بیعت کنند و کسانى که به مقابله برمى خاستند باید کشته شده و اموالشان تقسیم گردد. بر طبق این روش مثلا از اهالى قریه "فصول" از اطراف شهر "احسا" حدود 300 مرد را به قتل رسانیدند و اموالشان را به غارت بردند.

 

رفتار وهابیون بعد از مرگ محمدبن عبدالوهاب

 

شیخ محمدبن عبدالوهاب در سال 1207 درگذشت، پس از شیخ محمد پیروان او به همین روش در ترویج عقاید او ادامه دادند و با مخالفین خود همان برخورد و معامله اى کردند که دین در حق کفار حربى معمول داشت، از قبیل کشتن مردان و اسارت زنها و غنیمت اموال آنها به نفع مجاهدین.

بعد از مرگ شیخ محمد، امیردرعیه "عبدالعزیز" بود. او در سال 1216 یعنى ده سال بعد از شیخ محمد با اعمالش زلزله اى در جهان اسلام، خصوصاً عالم شیعه ایجاد کرد.

او سپاهى مرکب از 20 هزار مرد جنگى فراهم کرد و به سرکردگى فرزندش سعود بسوى کربلا روانه کرد، که کربلا در این ایام در نهایت شهرت و آبادانى بود; زیرا که زائران از هر سوى، از جمله ایرانى و ترک و عرب به آن روى مى آوردند.در این حمله وهابیها "کربلا" را به وضعى درآوردند که شعرا براى آن مرثیه مى گفتند. در این دوران حدود 12 سال وهابیها گاه و بى گاه به شهر کربلا و اطراف آن نیز به شهر "نجف" حمله مى آوردند که نخستین آن در سال 1215 و تا سال 1225 ادامه داشت.

 

در سال۱۱۷۹ هجری شمسی یعنی(۱۲۱۵ ه.ق) پانزده هزار تن از وهابیون برای پاک کردن شهر کربلا از آنچه «نمادهای شرک» می‌نامیدند به شهر کربلا حمله کرده و خزینه و حرم امام حسین(ع)  را بکلی تخریب کردند.

چون این خبر منتشر شد فتحعلیشاه قاجار، پادشاه وقت ایران، صد هزار لشگر فراهم کرد و سلیمان پاشا والی بغداد نیز لشگری جدا برانگیخت که با لشکر وهابیون در صحرای نجد رزم کنند لکن در ایران جنگ روسیه پیش آمد و در عراق جنگ کردها برای برپایی کشور مستقل خودشان برپا شد و بدین صورت تفکر وهابیت به شکلی قدرتمند ظهور کرد.

 

از زمانیکه شیخ محمد بن عبدالوهاب عقائد خود را ابراز و مردم را به پذیرفتن آنها دعوت کرد، گروه زیادى از علماى بزرگ به مخالفت با عقائد او پرداختند.

نخستین کسى که به شدت با او مخالفت برخاست پدرش عبدالوهاب و سپس برادرش شیخ سلیمان بن عبدالوهاب بودند که هر دو از علماى حنبلى محسوب مى شوند.

 

همچنین  باید دانست که شیخ محمد بن عبدالوهاب مبتکر و آورنده عقاید وهابیان نیست بلکه قرنها قبل از او این عقائد بصورتهاى گوناگون از افرادى مانند ابن تیمیه و شاگرد او ابن القیم اظهار شده است ولى بصورت مذهب تازه اى در نیامده و طرفداران زیادى پیدا نکرده بود.

ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن تیمیه از علماى حنبلى که در 728 هجرى قمرى در گذشته است.وى عقائد و آرائى برخلاف معتقدات عموم فرقه هاى اسلامى اظهار مى داشت و پیوسته مورد مخالفت علماى دیگر قرار داشت و به عقیده محققین همین عقائد بعداً اساس معتقدات وهابیان را تشکیل داده است.

 

 خلاصه اى از افکار فرقه وهابیت

وهابیت دیدگاه جدیدی در مذهب سنی حنبلی است که از علمای سنی عربستان سعودی است. وی خود پیرو ابن تیمیه بود و با ایدئولوژی‌های شیعه و تصوف آن زمان به مخالفت برخاست. وی تنها به حدیث و قرآن اعتقاد داشت و واسطه کردن شخص و بندگان خدا را کفر به خدا و شرک مطلق می‌دانست

 

وهابیت در ۵۰ سال گذشته مذهب درباری سعودی بوده‌است، اما گروهی تندرو از این میان به نام القاعده و سلفی‌های تکفیری (سلفی جهادی) ظهور نموده و باعث انشعاب در مکتب وهابیت شده‌اند.

 

علمای بزرگ وهابی مانند ابن جبرین  ، شیعیان را رافضی مینامند و قتل آنان را مباح می‌دانند. تشیع را به مراتب بدتر از سایر ادیان می‌دانند و مال و جان آنان را حلال می‌دانند. این فتواها باعث کشته شدن هزاران زن و مرد و حتی کودک شیعه مذهب در کشورهای عراق و افغانستان و ایران (زاهدان) شد.

 

وهابیانی که در هندوستان، افغانستان و پاکستان هستند و هستهٔ اصلی نیروهای القاعده را تشکیل می دهند در اصل پیرو ]تسنندیوبندی] هستند و به علت مبارزه با شعایر دینی نظیر زیارت اهل قبور و... و دشمنی با تشیع با وهابیان عربستان متحد شدند به طوری که امروز هر دو طایفه را پیرو یک مسلک می دانند.

 

وهابیان و تعمیر قبور اولیاء خدا:

 

از مسائلى که وهابیان درباره آن حساسیت خاصى دارند مسأله تعمیر قبور و ساختن بنا بر روى قبور پیامبران و اولیاء الهى و صالحان است.

براى نخستین بار این مسأله را ابن تیمیه و شاگرد معروف او ابن القیم عنوان کرد و بر تحریم ساختن بناء و لزوم ویرانى آن، فتوى داده اند.

در سال 1344 هجرى قمرى که سعودیها بر مکه و مدینه و اطراف آن تسلط پیدا کردند، به فکر افتادند که براى تخریب مشاهر بقیع و آثار خاندان رسالت و صحابه پیامبر مستمسکى بدست آوردند و با گرفتن فتوا از علماء مدینه، راه تخریب آنرا هموار کنند،

از این جهت قاضى القضات نجد سلیمان بن بلیهد را روانه مدینه کردند که وى مسائل مورد نظر آنان را از علماء آنجا استفتاء کند.

البته در رد این نظریه ما دو  دیدگاه داریم :الف) نظریه قرآن درباره تعمیر قبور_ب) سیره مسلمین و اجماع ادعا شده در مورد تعمیر قبور را داریم که به علت طولانی شدن بحث از آن می گذریم.

 

وهابیان و زیارت قبور:

 

در بین فرِق اسلامى گروه وهابى اصل زیارت قبور را حرام نمى دانند ولى سفر براى زیارت قبور اولیاء را حرام و ممنوع اعلام کرده اند امّا علماء اسلام به پیروى از آیات قرآن و احادیث مختلف زیارت قبور را تجویز کرده اند.

 

براى بررسى این بحث را در آئینه قرآن و احادیث مى نگریم.

 

1) قرآن:"وَ لاتُصَل على اَحَد مِنُهم ماتَ اَبَداً و لاتَقُم على قَبْرِه اِنّهُم کَفِرُوا باللهِ وَ رَسُولِهِ و ماتُوا وَهُمْ فاسِقُونَ.براى کسى از آنان(منافقان)اگر بمیرد هیچ گاه نماز نگزار و بر قبر آنان براى طلب مغفرت نایست آنان به خدا و پیامبر او کفر ورزیده ودر حالیکه فاسق و بدکارندمرده  اند.

 

آیه مى فرماید درباره منافقین نماز نگزار و طلب مغفرت نکن، مفهوم آیه آنست که درباره غیر منافق اشکال ندارد.

 

2) حدیث: رسول گرامى فرمود: زُورُا القبورَ فإنّها تُذَکِّرُکم الاخرةَ.قبرها را زیارت کنید زیرا زیارت آنها، یادآورى آخرت مى گرد.

 

خلاصه اینکه از قرآن و حدیث اصل جواز زیارت قبور بدست مى آید و بعلاوه از احادیث فراوان مى توان حکم به فضیلت زیارت قبور داد از جمله در مورد رسول خدا (ص) وارد شده است: "زارالنبى قبَر اُمهِ فَبَکى و أبکى مَنِ حَوْلَه... إستاذنتُ ربىّ فى اَنْ ازُورَ قَبرها فاَذِنَ فَزوروُا القبور فإنها تُذکّرُکم الموتَ.

پیامبراکرم (ص)  قبر مادر خود را زیارت کرد و در کنار قبر او گریست و کسانى را که دور او بودند گریاند، و فرمود: از خدایم اجازه گرفته ام که قبر مادرم را زیارت کنم، شما نیز قبرها را زیارت کنید زیرا زیارت آنها مایه یادآورى خداست.

 

وهابیان و توسّل به اولیاء الهى:

 

از روزى که شریعت اسلام بوسیله پیامبر ابلاغ شد توسل به عزیزان درگاه الهى از جمله مسائلى است که بین مسلمانان جهان رواج کامل دارد.در این بین تنها بوسیله ابن تیمیه توسّل به اولیاء الهى مورد انکار قرار گرفت و پس از دو قرن محمد بن عبدالوهاب راه او را پیمود و جریان انکار را تشدید کرد و آنرا نامشروع و بدعت دانست.

وهابیان و تبرکّ و استشفاء به آثار اولیاء

وهابیان تبرک به آثار اولیاء را شرک مى دانند و کسى که محراب و منبر و ضریح پیامبر را ببوسد مشرک مى خوانند گرچه در آن عمل هیچگونه الوهیتى نباشد بلکه عشق به پیامبر سبب این اعمال شده باشد.

براى بررسى بطلان این عقیده در قرآن و احادیث و سیره مسلمین سیرى خواهیم داشت.

1ـ قرآن کریم :"اذهبوا بقیصى هذا فالقوه على وجه ابى یات بصیراً. یوسف مى گوید: پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیفکنید تا او بینائى خود را باز یابد.

حضرت یعقوب  (ع) نیز پیراهن حضرت یوسف (ع) را بر دیدگان خود افکند و بینائى اش را بدست آورد لذا قرآن مى فرماید:فلما ان جاء البشیر القاه على وجهه فارتدَّ بصیراً.

 

با این آیات روش و عمل حضرت یعقوب (ع)  که از پیامبران الهى است آیا تبرکّ و استشفاء به آثار اولیاء شرک است!

 

2ـ احادیث:بررسى زندگانى پیامبر بروشنى گواه بر این مطلب است که یاران آن حضرت در تبرکّ جستن به آب وضوى پیامبر از یکدیگر سبقت مى گرفتند.در این مورد احادیث موجود در دو منبع مهم اهل سنت را مورد بررسى قرار مى دهیم:

 

الف) بخارى در جریان صلح حدیبیه مى نویسد:

هرگاه پیامبر وضو مى گرفت، یاران او براى ربودن قطرات آب وضوء آن حضرت بر یکدیگر سبقت مى گرفتند.همچنین بخارى درباره صفات پیامبر از وهب بن عبدالله نقل کرده است که مردم دستهاى پیامبر را به صورت خویش مى کشیدند، من نیز دست آن حضرت را گرفته و به صورت خود کشیدم و دست او خوشبوتر از مشک بود.

 

ب) مسلم در کتاب خود در این مورد مى گوید:پیامبر سر خود را مى تراشید و یاران او در اطراف او بودند و هر تارى از موى او در دست یکى از آنان بود.

3ـ سیره مسلمین:ذکر خلاصه اى از سیره مسلمین در این مورد بطلان نظر وهابیان را به اثبات خواهد رساند.دخت گرامى پیامبر پس از درگذشت و دفن پیامبر گرامى، در کنار قبر وى ایستاد و مقدارى از خاک قبر را برداشت و به صورت گذاشت و گریه کرد و دو شعر را سرود.

"ماذا عَلَى من شَمَّ تُرْبَةَ احمدَا***اُن لایَشُمَ مَدى الزمانِ غَوالیاً

چه مى شود بر آن کسى که خاک قبر احمد را ببوید، دیگر تا زنده است مشکهاى گران قیمت را ببوید.

"مُبْعتَ عَلَىّ مَصائب لوانها***مُّبعت على الایام میزن لیالیا

 

مصیبت هائى بر من وارد شد که اگر بروزهاى روشن وارد مى شد به شب تار تبدیل مى شدند.

 

نکته مهم: این همه نقلهائى که در مورد تبرک و استشفاء به آثار اولیاء در کتب تاریخى آمده است هیچگاه نمى تواند دروغ و بى اساس باشند.و بر فرض بى پایگى و دروغ این نقلها، باز بر مقصود ما گواهى مى دهند زیرا اگر چنین کارهائى شرک و بدعت و یا نامشروع و حرام به شمار مى رفت هرگز دروغ پردازان آنها را به شخصیت هاى اسلامى نسبت نمى دادند زیرا افراد دروغگو در زمینه هائى دروغ پردازى مى کنند که مورد پذیرش جامعه باشد تا مردم سخن آنها را بپذیرند و هرگز اینگونه کارها را به صالحان نسبت نمى دهند. زیرا در این صورت با مقاومت و عدم پذیرش مردم روبرو مى شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۵۷
حبیب غفاری
دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۱۹ ب.ظ

کشف یک اشتباه در قرآن!!!!!!!

کشف یک اشتباه در قرآن!!!!!!!

morche11

تعدادی از دانشمندان جمع شدند تا با تحقیق در متن قرآن ؛ خطا و اشتباهی در آن بیابند و به این ترتیب قرآن را رد کنند!!!!

لذا بسیار در متن قرآن و کلمات آن دقت کردند تا اینکه به این آیه رسیدند که در مورد داستان حضرت سلیمان است که وقتی مورچه ای
لشکر حضرت سلیمان را میبیند به سایر مورچه ها میگوید :پناه بگیرید تا لشکر سلیمان شما را خرد نکنند (لایحطمنکم)
در حالی که:
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۹
حبیب غفاری
جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۱۰ ب.ظ

آسمان های تسخیر امام مهدی علیه السلام

آسمان های تسخیر امام مهدی علیه السلام

بصائر از امام باقر(علیه السلام) آورده است : ذو القرنین در انتخاب دو نوع ابر ، ابر آرام را برگزید ، اما صاحب الامر ابر ناآرام را برمى گزیند ! پرسیدم : ابر ناآرام چیست ؟ فرمود : ابرى که رعد برق و صاعقه دارد و امام سوار آن مى شود . او سوار بر ابر ، با وسائل و ابزار به آسمان ها و زمین هاى هفتگانه مى رود که پنج تاى آنها آباد و دو تایشان خراب است !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۱۰
حبیب غفاری
شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۳۸ ب.ظ

آیا شب قدر قبل از اسلام هم وجود داشت؟

آیا شب قدر قبل از اسلام هم وجود داشت؟

شب قدر شبی است که قرآن در آن نازل شده است «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ [قدر/۱] ما آن [قرآن‏] را در شب قدر نازل کردیم!» و این شب از هزار ماه بهتر است: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ[قدر/۳] شب قدر بهتر از هزار ماه است!»


 شاید این دو ویژگی، ویژگی هایی باشند که قبل از اسلام وجود نداشته است. چون قطعا قرآن قبل از پیامبر خاتم (ص) نازل نشده بود و شاید به برکت همین نزول قرآن، ارج و شرافت شب قدر، تا بدین حد شده که از هزار ماه بهتر باشد. از همین رو بعضی مطابق حدیثی معتقد هستند که شب قدر مخصوص امت آخر الزمان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۶:۳۸
حبیب غفاری
جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۳ ب.ظ

این دعاها را در شب قدر فراموش نکنیم!!

این دعاها را در شب قدر فراموش نکنیم!!


توجه به ابعاد مختلف دعا


متاسفانه یکی از ابعاد مهم دعا که اغلب به دست فراموشی سپرده می شود،سوء مدیریتی است که در آن دیده می شود از این جهت که تنها به یک بعد از آن پرداخته می شود و ابعاد دیگر آن مغفول واقع می شود که این مساله را می توان به وضوح،مخصوصا در اماکن مقدسه مشاهده کرد که بسیاری از افراد برای دست پیدا کردن به حاجت های مادی خود به این مکان های مقدس سفر می کنند و مدیریت دعا در ابعاد معنوی زندگی در جامعه بسیار کم رنگ و یا گاهی رنگ و بوی خود را کاملا از دست داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۳ ، ۱۷:۲۳
حبیب غفاری
چگونه از نفس خود حساب بکشیم( محاسبه و مراحل آن چیست؟)

در قرآن نیز به این حقیقت اشاره شده است که عذاب قیامت‏ به دلیل فراموشى روز حساب است ; همان فراموشى که موجب مى‏شود انسان مرتکب کارهایى شود که در نهایت، عذاب ابدى به دنبال داشته باشد: «إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ؛ عذاب براى کسانى است که روز حساب را از یاد برده ‏اند .‏»(ص : آیه 26)


یکى از موضوعاتى که در روایات بر آن بسیار تاکید گردیده و علماى اخلاق درباره ‏اش بسیار بحث کرده ‏اند، مساله «محاسبه بهترین اعمال نفس‏» است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۳ ، ۱۲:۰۱
حبیب غفاری
شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۳ ق.ظ

سنخیت تنها راه تقرب به امام زمان(عج)

سنخیت مهمترین راه تقرب به امام زمان(عج) 

ارتباط با امام زمان(عج) و دیگر اولیاى الهى و نزدیک شدن به آنان نیاز به سنخیت با آنان دارد. به دست آوردن سنخیت با اولیاى الهى نیاز به تحقّق دو بُعد؛ یعنى، معرفت و عمل دارد. اگر کسى خود را به اولیاى الهى شبیه نمود، به لقاى آنان نیز واصل خواهد شد.

نوریان مرنوریان را طالبند     ناریان مرناریان را جاذبند

آنچه وظیفه ماست تشبه به آن حضرات و پیمودن راه آنان است . ما باید در همه حال سرباز آماده آن حضرت بوده و همواره در خدمت ایشان باشیم. این مسأله را آیه 200 سوره آل عمران بیان فرموده:

«یا ایها الذین امنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواللّه‏ لعلّکم تفلحون؛

 اى کسانى که ایمان آورده‏اید، صبر کنید و یکدیگر را به صبر وادارید و مرابطه نمایید و تقوا و خداترسى را پیشه سازید، باشد که رستگار شوید».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۳ ، ۱۱:۱۳
حبیب غفاری
سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۴۴ ب.ظ

ویژه نامه وفات ام المومنین حضرت خدیجه (س)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۹:۴۴
حبیب غفاری
سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۶ ب.ظ

ویژه نامه وفات حضرت خدیجه (سلام الله علیها)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۶
حبیب غفاری
پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۵۷ ب.ظ

دعای شیوا و زیبا امام صادق(ع) قبل از قرائت قرآن

دعای شیوا و زیبا امام صادق(ع)

قبل از قرائت قرآن

امام صادق (ع) قبل از قرائت قرآن ، قرآن کریم را به دست

 مبارکشان می‌گرفتندو می فرمودند:

 

«أللّهُم إنّی أشهَدُ

أنَّ هذا کِتابُکَ المُنزَلُ مِن عِندِکَ علی رَسولِکَ مُحمَّدِ بنِ عبدالله (ص)

وَ کلامُکَ النّاطِقُ علی لسانِ نَبِیِّکَ

جَعَلتَهُ هادیاً مِنکَ إلی خَلقِکَ وَ حَبلاً مُتَّصِلاً فیما بَینَکَ وَ بَینَ عِبادِک ؛

أللُّهُمَّ إنّی نَشَرتُ عَهدَکَ وَ کِتابَکَ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۳ ، ۲۰:۵۷
حبیب غفاری

 هویت انسان در کلام امیرالمؤمنین  امام علی علیه السلام

 

 الحمدلله رب العالمین و صلّى اللّه على جمیع الانبیاء والمرسلین و صلّ على محمد و آله الطاهرین.

 

امیرالمؤمنین  علیه‏السلام در نشان دادن هویت انسان و عظمت و شخصیت این موجود ممتاز، نه جمله دارند.

در جمله اول فرمودند: انسانیت بالاترین دلیل بر وجود حق است:

 

«الصُّورَةُ الإنسانِیَّةُ هِىَ أکْبَرُ حُجَجِ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ»

 

در جمله دوم فرمودند:

 

«وَهِىَ الْکِتابُ الَّذى کَتَبَهُ بِیَدِهِ»[1]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۳ ، ۲۱:۰۹
حبیب غفاری